شما اونجا ک نبودید عزیزم نظر ندید شاید اون درخت نزدیک روستا بوده و بچه ها ازش بالا میرفتن و درخت لیز یا قیر قابل دسرسی بوده و خطرناک بوده پس راهی نمونده بود و نمیتونستن نگهبان بگیرن تا صدسال بشینه اونجا یه پسر بچه نوجوانی بیفته بمیره پس یک درخت ک بادست صاحبش کاشته شده حق داره ببره و بهتر از جون چند بچه انسان نیست .شما.. بجاش دوتا درخت گردو بکارید بزارید بمونه پس اون درخت هم پیش صاحبش ازش داشت این همه سال بهش رسیده تا بزرگ شده ولی راهی بوده و خودش بهتر از شما فکرش کار میکرد و بی دلیل این کارو انجام نداده
اون داستانی که روز عروسی موقع ورود عروس و داماد به خانه داماد جون قد عروس بلند بوده و از در ورودی رد نمی شده ناچاراً گردن عروس را می زنند فکر کنم مربوط به همین روستا بوده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟