آمریکا رو به افول است که چی؟ آیا افول شد کار ما هم درست می شود؟ برو فکر نان باش که خربزه آب است
برو به فکر سیاست خارجی و اقتصاد کشور باش حالا افول کرد یا نکرد حتما همانطور که که کشور دلاریته شده است یک عده می خواهند اقتصاد و وضعیت کشور را به افول پیوند بدهند و افولیته کنند
آقای پزشکیان در پیامی به موبایل نوشته اند تنهایم نگذارید، تنهایتان نخواهم گذاشت:
1- اگر یک خانۀ مجازی مثلاً با نام "خانۀ دولت" شامل زیرخانه های: گفتمان فرهنگی - گفتمان امنیتی - گفتمان آموزشی - گفتمان نظامی - گفتمان کودکان - گفتمان زنان - گفتمان کارمندان - گفتمان بازنشستگان و ... در اینترنت تدارک دیده شود تا همه، آرا و نظراتشان را در آنجا عرضه و به بحث و تاویل بگذارند. البته توسط افرادی خبره و زبده موارد نافی اخلاق یا امنیت ملی و یا کد و رمزهای اطلاعاتی و ارتباطاطی حذف شود. یک مجلس شورای بزرگ خواهد بود و کمک کار مفیدی برای دست اندرکاران و شخص رئیس جمهور چراکه هر فکری ولو خیلی ناشناخته، حرفی و راهکاری برای گفتن دارد.
داستان کودک و دانشمند همین را همراه دارد. کودکی برای طلب آتش نزد دانشمندی رفت، دانشمند گفت ظرف نیاورده ای؟ گفت: در کف دستم خاکستر بریز و آتش روی آن. دانشمند گفت من با وجود آنکه دانشمندم این راه حل به نظرم نرسید.
2- پس از تحلیف در مجلس بلافاصله وزرایتان را معرفی کنید و همچنین ختم کار همۀ وزرای فعلی را اعلام فرمائید و همۀ وزرای پیشنهادی را به عنوان سرپرست وزارتخانۀ مربوطه معرفی فرمائید.ئاین امر موجب خواهد شد تا مجلس هم با شناخت بیشتر به وزرا رای دهند و بخصوص اگر سرپرستی کارآیی قابل توجه در این چند روزه داشته باشی رای اعتمادش علی القاعده باید قطعی باشد.
اول: سیاست منطقی به جای امید و آرزو در مورد آینده این یا آن قطب سعی در حداکثر استفاده از موقعیت های موجود و در حال شکل گیری در جهان خواهد بود.
دوم: روسیه علیرغم در دست داشتن منابع فراوان- نه از نظر تکنولوژی نه از نظر نیروی کار به هیچ عنوان قدرتی پویا نیست.
سوم: چین از نظر گسترش سطح امکانات برای --شهروندان خود--- و تبدیل چند صد میلیون نفر به طبقه متوسط موفقیت چشم گیری داشته - ولی برخلاف تصور بسیاری - این موفقیت ها براساس تعامل با دیگر کشور ها بدست آماده. بدون رودربایستی -- وقتی توجه به کشورهایی مانند کره شمالی که دوست نزدیک چین است و ایران می شود -- این بهترین موقعیت برای چین را فراهم کرده به توسعه کشور خود و در راس آن تکنولوژی بپردازد. پس چین از کشمکش کره شمالی یا ایران با غرب حداکثر استفاده را برده ولی آیا ما می توانیم برای چین شریکی استراتژیک آنطور که اروپا برای آمریکا باشیم؟ و کلا آیا چین به جز استفاده ارزان از منابع ما و ادامه این کشمکش چرا باید خواهان تغییر شرایط باشد؟
چهارم: اینجاست که باید به مدل نسبتا موفق ترکیه نگاه کرد. این کشور در بسیاری شرایط (از نظر جمعیت - پیشینه تاریخی - مساحت، فرهنگ ....) شباهت های فراوانی با ما دارد- هر چند از نظر منابع طبیعی کشور ما بسیار پر برکت تر است. از نظر سیاسی این کشور توانسته هم از آمریکا پول دریافت کند، هم از ناتو هر چه خواست بگیرد، هم با روسیه و هم با چین رابطه حسنه دارد. شرط اول - شرکت مردم - در امور است. آقایان هر چقدر داستان سرایی کنند تا زمانی که آحاد مردم فکر نکنند که هدف حکومت بهبود شرایط آنهاست و اثر آن را در سفره خود نبینند هیچ کاری(چه نگاه به شرق و چه غرب) دستآوردی نخواهد داشت.
نتیجه: الگوهای نسبتا موفق در دنیا (مانند ترکیه و چین) با تعامل و پرهیز از شعارها و یا آمال های دست نیافتنی توانسته اند مردم خود را به آینده امیدوار و مدل های نسبتا تثبیت شده دولتی- مدیریتی دست یابند. کاهش تنش با دنیای خارج رکن اول چنین سیاستی است.
تا شاهد انتقال سوخت ب کشور باشیم