گفتند برای ایرانی ها جا نداریم ولی افغانیها رو چون دستور آموزش و پرورش هست مجبوریم تحت هر شرایط ثبت نام کنیم.

نخیر راحت نیست چون مدرسه نزدیک نیست و سرویس هم بسیار گران است.

برای ما که کاملا راحت بود. سه دفعه اومدن در خونه که مطمئن بشن آدرس الکی ندادیم. بار آخری که ساعت هشت و نیم شب اومدن یه چای هم خوردن! باور کنید من برای خواستگاری رفتم، خانواده زنم این همه برای تحقیق نیومدن! به زور حدودا ده تومن هم کمک مردمی ازمون گرفتن! تقریبا سه چهارم حقوق یک ماه رو دادیم کمک مردمی. تازه این یه مدرسه متوسط بود. باور کنید همکار داریم سه تا بچه مدرسه ای داره، مجبوره وام برداره. بنده خدا میخواست ببره مدارس حاشیه شهر ثبت نام کنه ارزون براش بیفته، ثبت نامش نکردن چون در محدوده نیست! آدم نمیدونه بخنده یا گریه کنه.

900 هزار پول گرفتندبه عنوان پول کتاب و کمک به مدرسه ولی اسمی از کمک نیاوردند

بعد از دوماه و چندین بار مراجعه به مدرسه، با وجود آنکه خانه در محدوده مدرسه بود و فرزندم سال های قبل هم در همین مدرسه تحصیل می کرد، گفتند جا نداریم و ثبت نام نمی کنیم.


ولی ناگهان با پرداخت چند میلیون تومان به عنوان کمک هزینه مدرسه، جای خالی پیدا شد و ثبت نام با موفقیت و کمال احترام انجام پذیرفت!!!!!

بنده مدیر یکی از مدارس کشور هستم . سال قبل در طول ۹ ماه سال تحصیلی تنها مبلغی که از سوی وزارتخانه و خزانه به حساب مدرسه واریز شد یک میلیون صد هزارتومن بود اون هم برای خرید تجهیزات ورزشی . ما نمی تونیم خودمون را گول بزنیم فقط هزینه نگهداری و استهلاک یک‌مدرسه دو طبقه در طول یک سالتحصیلی با این هزینه ها بالای ۱۰۰ میلیون تومان هست . دستگیره هایی که می شکند درهایی که می شکند وایت بردهایی که به عمد می شکند شیشه هایی که می شکند ماژیک ها و تخته پاک کن هایی که از مدرسه خارج می شود تنها پذیرایی مدارس از معلمان چایی و قند هست که در طول سال برای یک‌مدرسه روزانه با بیست معلم کلی هزینه دارد.
خلاصه کلام اینکه هر موقع دولت ابتدای سال دویست میلیون تومن به حساب مدارس واریز کرد هیچ مدیری بحث کمک های مردمی را مطرح نخواهد کرد .
بیایید خودمان را گول نزنیم این خانه از پای بست ویران است .

این مبالغ حتی در مدرسه های دولتی که در روستاها دایر هستند دریافت می شود . و عملا اصل قانون اساسی مبنی بر تحصیل رایگان را از بین برده اند

هرجای این مملکت رو دست بذاری داغونه

رویه جدید مدارس این شده. جا نداریم ولی شما رو می‌تونیم در لیست انتظار بذاریم ببینیم کسی میره بتونیم فرزند شما رو ثبت نام کنیم. بعدش شما که آچمز شدی مجبور میشی سر کیسه رو شل کنی بگی من حاضرم برای مدرسه ای که فرزندم می‌خواد در اون تحصیل کنه هزینه کنم. بعدش در طرفه العینی جا باز میشه و فرزند شما ثبت نام میشه.

در تبریز و شهرهای آذربایجان در اغلب مدارس دولتی بیشتر از نصف حیاط مدارس را جدا کرده یا فروخته و آپارتمان ساخته‌اند و یا کسب و کارهایی مثل کارواش در آن درست کرده‌اند.