در مرحله اول با انتقال کارمندان از شهرستانها به تهران مخالفت شود. دفاتر شرکتهای تولیدی که کارخانه آنها در تهران نیست به محل کارخانه منتقل شود . اختیارات اداری استانها افزایش یابد . پست های اداری شهرستانها به تهرانی ها داده نشود و دهها کار از این قبیل که هزینه ای ندارد و به خلوت شدن تهران کمک می کند می توان انجام داد. وقتی دفتردار یک وزیر یا یک استاندار مثل کارمند زیر دستش رفتار می کند طبیعی است که همه بخواهند به تهران بیایند. ۷۰ درصد وامهای کشور در تهران پرداخت می شود.
اینها همه حرفهای تکراری یکی دو ماه آلوده هوای تهران است . بادهای بهاری که وزیدن گرفت این حرفها را هم باد می برد تا سال بعد. و این دور باطل ادامه دارد . مگر تهرانیدها اجازه انتقال پایتخت را می دهند . همه منابع کشور صرف تهران می شود چون پایتخت است.
مثل کشورهای همسایه باید دوتا پایتخت باشه پایتخت سیاسی و پایتخت اقتصادی . به نظرم پایتخت اقتصادی همین تهران بمونه و پایتخت سیاسی به شهری نزدیک به تهران مثل سمنان یا زنجان یا حتی قم منتقل بشه جمعیت و مدیریت تهران بهتر میشه
دولت پول نداره حقوق کارمندهای خودش رو پرداخت کنه، چه جوری میخواد از پس هزینه های سنگین انتقال پایتخت بر بیاد؟
بهترین کار کوچک شدن بدنه دولت هست تا شاید موجب بشه کارمندهای فعلی برگردند به شهرهای خودشون و کمی پایتخت نفس بکشه.
دولت پول نداره حقوق کارمندهاش رو پرداخت کنه، چه جوری میخواد از پس هزینه های سنگین انتقال پایتخت بر بیاد؟
بهترین کار کوچکتر شدن بدنه دولت هست تا شاید کارمندها به شهرهاشون برگردند و تهران بتونه کمی نفس بکشه.