سلام
البته من سال این اتفاق رو نمیدونم، ولی شاید حدود سالهای 54 یا 55 باشه، چون پدرم اینو برام تعریف کرده، اون سنگ بزرگ زیر مجسمه توی میدون فردوسی فعلی رو از همدان به تهران میارن، در واقع سنگ رو بدن هیچ گونه تراش و پیرایشی زیر مجسمه میزارن، و پدر من و چند تن از همکاراش سنگ رو از یه معدن سنگ در حوالی گنج نامه استخراج میکنن، که در حقیقت داستان و ماجرای جالب توجهیه، چگونگی استخراج، انتقال به نزدیک تریلی، و همچنین بارگیری سنگ که واقعا بهت انگیز هستش، شاید همدانی های اون زمان یادشون باشه، چون پدرم میگه که جمعیت زیادی اون روز جمع شده بودند، متاسفانه برخی از همکاراش فوت کردن،( روحشان شاد) و خدارو سپاس پدرم در قید حیاط هستش، شاید دوست داشته باشید اسمش رو بدونید، اسم ایشون حاج محمد علی فیضی سخا، هستش
البته من سال این اتفاق رو نمیدونم، ولی شاید حدود سالهای 54 یا 55 باشه، چون پدرم اینو برام تعریف کرده، اون سنگ بزرگ زیر مجسمه توی میدون فردوسی فعلی رو از همدان به تهران میارن، در واقع سنگ رو بدن هیچ گونه تراش و پیرایشی زیر مجسمه میزارن، و پدر من و چند تن از همکاراش سنگ رو از یه معدن سنگ در حوالی گنج نامه استخراج میکنن، که در حقیقت داستان و ماجرای جالب توجهیه، چگونگی استخراج، انتقال به نزدیک تریلی، و همچنین بارگیری سنگ که واقعا بهت انگیز هستش، شاید همدانی های اون زمان یادشون باشه، چون پدرم میگه که جمعیت زیادی اون روز جمع شده بودند، متاسفانه برخی از همکاراش فوت کردن،( روحشان شاد) و خدارو سپاس پدرم در قید حیاط هستش، شاید دوست داشته باشید اسمش رو بدونید، اسم ایشون حاج محمد علی فیضی سخا، هستش