به یاد برادر شهیدم مینویسم که دور باد از شهدا هر گونه کج فهمی.
در عملیات خیبر در پل طلائیه وقتی مجروح شد دوستانش میگویند او را با هزار زحمت در زیر آتش دشمن به عقب آوردیم لحظات آخر دیدیم با وجودی که زخمی بود و خون زیادی از بدنش میرفت پاها را جمع کرده بود گفتیم پاهایت را دراز کن تا اذیت نشوی . او گفت : این عملیات با رمز ائمه اطهار شروع شده من وجود ائمه را در اینجا احساس میکنم بنابراین رسم ادب به جای آورده و پایم را دراز نمیکنم . این گوشه کوچکی از روایت مردان مرد بود برو توبه کن .
خیال میکنی وقتی میگن "هر انقلابی؛ بچه هاشو میخوره" یعنی چی؟ ضمنا خیلی ناراحت نشو تا دار دنیا بوده و هست همینه و خواهد بود. انصاف رو خوردن و یک آب هم روش. الحمدلله نه اونهایی که رفتن از این اراجیف ککشون میگزه و نه اونایی که موندن. فقط زمستون میگذره و روسیاهی به ذغال میمونه. که تا بهار هم راهی نیست.
شما اول و آخر دیالوگها رو قیچی کردین، معلوم نیست این دیالوگها مال کدوم تیپ از آدماست.
تو این کشور خیلیها این حرفها را میزنند که میتونن کاراکترهای این و یا آن کتاب باشند. اتفاقاً همینها تو جبهه هم بودن، اونا نه ادعای پیامبری دارند نه امام زادگی، به کشورشان حمله شد و رفتند دفاع کردند، روسها و دیگران هم در مقابل حمله مهاجمین همین کار را کردند، بدون آنکه مسلمان باشند.
علاوه بر این ممکنه کاراکتری برای خنداندن دیگران چرند بگوید و یا غلو نماید، نه از روی بدجنسی بلکه از لودگی. اینجور آدما هم زیاد داریم، یه نگاهی به جوکهای سیاسی و اس ام اس ها بندازید. اگه قرار باشه ما به هر بهانه ای قلم بشکنیم و بازی سیاسی را وارد روندی کنیم که اقتصاد و فرهنگ را نابود کنیم جواب فرزندانمان را چه میدهیم. تو را خدا کمی دلتان برای کشورتان بسوزد.
پاسخ ها
متین
||
۰۸:۴۹ - ۱۳۸۹/۱۰/۲۹
در تایید آقای حسینی میگم که کارهای شما دقیقا مثل کارهای امثال ده نمکی تو انتخابات سال 76 و بعد از آن در روزنامه های شلمچه و یالثارات شده ، این کاری که در انتشار این مطالب ناقص کردین کاره قشنگی نیست. رمان اگر خوب نباشه و به دل نشینه و اشکال داشته باشه ، باید با نقد در رمانهای دیگر صیغل بخوره.