جناب آقاي رضايي اگر در كارخانه ميتسوبيشي مشكلي پديد مي آيد و كارگر سكته مي كند دلايلي دارد كه شما خيلي بهتر از من مي دانيد اما بر زبان نمي آوريد. كارگر آن كارخانه در وهله اول داراي عزت و احترام است در مرحله بعد به لحاظ مالي كاملا تامين است .امنيت شغلي داردووووو خوب بايد هم اگر خطري متوجه كارخانه شد سكته كند اما اينجا چي؟اولا به كارگر به عنوان برده نگاه مي كنند دوما همه كارگران يا اكثريت قريب به اتفاق آنها زير خط فقر هستند سوما هيچگونه امنيت شغلي ندارند.چهارم و پنجم و ششم وهفتم ديگر بماند حال كلاه خودتان را قاضي كنيد آيا آنها بي دليل خموده هستند؟ وقتي كل حقوق و مزاياي كارگري حتي با 100ساعت اضافه كاري به 600000 تومان نمي رسد در حاليكه حداقل هزيننه هاي زندگي تقريبا دو برابر اين مبلغ است ديگر سكته خود به خود مي آيد چه كارخانه سالم باشد چه خراب
برادر دلاور محسن
چه اینکه اگر من هم بودم با سطحی نگری برای اداره کشور گام بر میداشتم اوضا چه بسا بد تر از امروز میشد . حال باید برگردیم به اشتباهات گذشته و با مرور به گذشته برای آینده نقشه ای درست بکشیم . البته آنها که بنا به جوانی و عدم اطلاعات کامل سکان را در دست گرفتند انروز ها نمیتوانستند با دانش اندک انروز بهتر از این عمل کنند . ولی با راه اندازی دانشگاه آزاد و بیش از 3 میلیون با سواد که حد اقل از کسانی که در بدو انقلاب آغاز کار کردند به میدان آمده اند و چه بسا کوچکترین گاف را نیز تحمل ندارند . . . اکنون فکر چاره باید کرد . نان سنگک با نرخ امروز کار را از قناعت گذرانده . از محل خود بیرون بیائید و بصورت مهمان به یکی از شهر ها بروید و کافیست با حقوق دریافتی و مخارج امروز از نزدیک آشنا شوید . ایرادی ندارد کمی درویشی پیشه کنید و همانند سالهای قبل از انقلاب بدور از سمت عناوین خود مدتی در میان مردم باشید.