دختران ما بدون آنكه توسط بزرگترها راهنمايي شوند كه ياد گيري مهارتهاي زندگي براي آيندهشان مهمتر از تحصيلات دانشگاهي است ودر تداوم زندگي مشترك بسيار موثر است،همه وقت خود را روي درس گذاشته و عمدتا وظيفه تامين معاش را هم ندارند.پس در دانشگاه موفق تر مشوند.اما ادامه اين روند در زندگي آنها هم باعث موفقيت خواهد شد؟آمار طلاق و تعداد مجردين اين را نشان نميدهد.آيا آمار كاهش ازدواج و افزايش طلاق با عدم ايفاي نقش فطري در زندگي خانم ها همبستگي معني داري ندارد؟ آيا هر شغلي و هر رشته تحصيلي در دانشگاه مناسب خانم ها است؟لطفا مسئولين به فكر ده سال آينده هم باشند.
ما خانم ها هم بریم بمیریم!!