متن بسیار جالب و قابل تاملی است
کاش در آخر متن نامی از شهید عزیز آقای دکتر علی شریعتی برده می شد آنجا میگوید :
آنان که شهید شدند کاری حسینی کردند
آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند
و الا یزیدی هستند
آقا نوكريم ، آقا ما را به نوكري قبول مي كني ؟ كه اين هم افتخار و درجه بزرگي است . .............. اشك جلوي ديدگان را گرفته و حروف براي نوشتن گم مي شوند .................
آب آب تشنگان زد آتشم
خجلت از سقايي خود ميكشم
كاش در دشت بلا دريانبود
يا از اول نام من سقا نبود
..............................
قربان مرام باوفايت عباس
قربان محبت وصفايت عباس
مردانگي از نام تو معنا بگرفت
جان همه عاشقان فدايت عباس
براي درك عمق رابطه عاشقانه و ملكوتي
عباس با سرور و مراد و برادرش حسين
احتياج به فلسفه بافي نيست . فقط بايد
همانند قمر بي هاشم عاشق و دلخسته
بود تا بداني عباس كيست و با سقايي
خود نه تنها آب بلكه بينش و دانش و مرام ومعرفت و ايثار و جانبازي در راه عقيده را
به كام عاشقان و پويندگان بزرگ پرچمدار
عقيده و جهاد و عدالتخواهي يعني سرور
آزادگان جهان حسين (ع ) آشنا كرد.
منم كه چشم اميدم به خاك كوي شماست
كه خاك كوي شما توتياي ديده ماست
کربلا کعبه عشق است و منم در احرام
اندر این کعبه عشاق شد دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آنآب روان تصویرم
باید این دیده و دست کنم قربانی
تا که تکمیل شود حج من و تکبیرم
منتخب از زيارت ناحيه مقدسه:
سلام برآنكه با خونِ زخم هايش شست و شو داده شد، سلام بر آنكه از جام هاى نيزه ها جرعه نوشيد، سلام بر آن مظلومى كه خونش مباح گرديد، سلام بر آنكه در ملأ عام سرش بريده شد، سلام بر آنكه شاهرَگش بريده شد، سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده، سلام بر آن گونه خاك آلوده، سلام بر آن بدنِ برهنه ، سلام بر آن دندانِ چوب خورده ، سلام برآن سرِ بالاى نيزه رفته، سلام بر آن لب هاى خشكيده، سلام بر آن جسـدهاى عـريان و برهـنه ، سلام بر آن خون هاى جارى ، سلام بر آن اعضاىِ قطعه قطعه شده ، سلام بر آن سرهاىِ بالا رفته (بر نيزه ها)،
کاش در آخر متن نامی از شهید عزیز آقای دکتر علی شریعتی برده می شد آنجا میگوید :
آنان که شهید شدند کاری حسینی کردند
آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند
و الا یزیدی هستند