فرهاد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۵
متن بسیار جالب و قابل تاملی است
کاش در آخر متن نامی از شهید عزیز آقای دکتر علی شریعتی برده می شد آنجا میگوید :
آنان که شهید شدند کاری حسینی کردند
آنان که ماندند باید کاری زینبی کنند
و الا یزیدی هستند
ازادگله
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۱۲ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۵
گير مرثيه گو! شاعرا! قلم بر دست
به ياد دست قلم بر به سوي دفتر دست

بزن درون دوات اين قلم به نيت غسل
مگو بدون طهارت از آن مطهر دست

ببين ظهور "يد الله فوق ايديهم "
كه حيدر است به حق دست و اين به حيدر دست

بريده دست امان نامه آوران بادا
كه پاي دادن جان داده با برادر دست

چه غم كه زخم ببارد ، احد شود تكرار
كه بر نداشت دمي حيدر از پيمبر دست

دمي ز ياد گل ياس تشنه غافل نيست
كه روي آب كند قاب عكس اصغر دست

يقين شرار جگرهاي تشنه با او بود
كه ديد آب چو آتش شده ست و مجمر دست

عبث نبود لب خشك تر نكرد از آب
نخورد آب كه يابد به حوض كوثر دست

نوشت : عشق ، فتوت ، ادب ، عطش ، ايثار
قلم به كف علمش بود وگشت دفتر دست

ببين به غيرت و همت ، وفا ، علمداري
كه دست شد قلم از تن ولي علم در دست

چو تير خورد به مشك آبروي دريا ريخت
كه يك حرم پي يك مشك بود يك سر دست

مطيع امر ولي هر كه مي شود ز ادب
به روي چشم گذارد به امر رهبر دست

به جاي دست نهادن به چشم خود عباس
گذاشت تير كه او را نبود ديگر دست

"چگونه سر ز خجالت بر آورم بر دوست "
نه مشك آبي دارد نه آب آور دست

علي به مهد زدش بوسه و حسين به خاك
چه نقشي اول دست و چه بردي آخر دست

اگر چه بار گناهان به دوش سنگين است
شفيعه آورد از او به روي محشر دست

بيار مشكل خود را مبين به بي دستيش
كه دست او شده مشكل گشا تر از هر دست
امير
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۵
آقا نوكريم ، آقا ما را به نوكري قبول مي كني ؟ كه اين هم افتخار و درجه بزرگي است . .............. اشك جلوي ديدگان را گرفته و حروف براي نوشتن گم مي شوند .................
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۵
آفرین و احسنت بر تو
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۵
خوش به حال همان آب
ناشناس
|
Finland
|
۱۶:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۵
ای که حاجت ز حسین میطلبی دقت کن ...پرچم شاه طرف مرقد عباس است.السلام علیک یا ابالفضل العباس
محمد رضا كلباسي
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۳۰ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۵
آب آب تشنگان زد آتشم
خجلت از سقايي خود ميكشم
كاش در دشت بلا دريانبود
يا از اول نام من سقا نبود
..............................
قربان مرام باوفايت عباس
قربان محبت وصفايت عباس
مردانگي از نام تو معنا بگرفت
جان همه عاشقان فدايت عباس
براي درك عمق رابطه عاشقانه و ملكوتي
عباس با سرور و مراد و برادرش حسين
احتياج به فلسفه بافي نيست . فقط بايد
همانند قمر بي هاشم عاشق و دلخسته
بود تا بداني عباس كيست و با سقايي
خود نه تنها آب بلكه بينش و دانش و مرام ومعرفت و ايثار و جانبازي در راه عقيده را
به كام عاشقان و پويندگان بزرگ پرچمدار
عقيده و جهاد و عدالتخواهي يعني سرور
آزادگان جهان حسين (ع ) آشنا كرد.
منم كه چشم اميدم به خاك كوي شماست
كه خاك كوي شما توتياي ديده ماست
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۵
کربلا کعبه عشق است و منم در احرام
اندر این کعبه عشاق شد دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبی که نصیب تو نشد
چشم من داد از آنآب روان تصویرم
باید این دیده و دست کنم قربانی
تا که تکمیل شود حج من و تکبیرم
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۵
ام البنین کجایی بشیر خبر آورده ،،،،، مژده بده که سقا یه قطره آب نخورده
مجيد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۶:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۴/۱۵
منتخب از زيارت ناحيه مقدسه:
سلام برآنكه با خونِ زخم هايش شست و شو داده شد، سلام بر آنكه از جام هاى نيزه ها جرعه نوشيد، سلام بر آن مظلومى كه خونش مباح گرديد، سلام بر آنكه در ملأ عام سرش بريده شد، سلام بر آنكه شاهرَگش بريده شد، سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده، سلام بر آن گونه خاك آلوده، سلام بر آن بدنِ برهنه ، سلام بر آن دندانِ چوب خورده ، سلام برآن سرِ بالاى نيزه رفته، سلام بر آن لب هاى خشكيده، سلام بر آن جسـدهاى عـريان و برهـنه ، سلام بر آن خون هاى جارى ، سلام بر آن اعضاىِ قطعه قطعه شده ، سلام بر آن سرهاىِ بالا رفته (بر نيزه ها)،
نظرات بیشتر