عزيز دل برادر زياد ذوق زده نشو.
اولا" صبر كنيد ببينيد كه كي توسعه فازهاي باقيمانده عسلويه تمام مي شود.
دوما" هر موقع توانستيم نياز داخلي به گاز و صادرات به تركيه و پاكستان را انجام دهيم بعدا" به فكر اروپا بيفتيم.
سوما" قبل از صادرات به اروپا بايد واردات خودمان از تركمنستان و آذربايجان را قطع كنيم.
چهارما" تا اين خط لوله ساخته شود و تاسيسات عسوليه هم به سرانجام برسد، قطر گازي در پارس جنوبي براي ايران باقي نخواهد گذاشت.
پنجما" ميشه بگيد سوريه از كجا مي خواد پول سهم خودش در احداث اين خط لوله را تامين كند؟
نمي دانم چرا با خواندن اين مطلب ياد داستان كوزه روغن و آدرس خانه كدخدا افتادم .
حتما" اين يادداشت من را تا 10 سال ديگه حفظ كنيد تا اگر تا اون موقع من زنده بودم و تابناكي هم وجود داشت، بشينيم و ببينيم برداشت كداممون درست بوده.
پاسخ ها
مرتضی
||
۱۲:۴۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۴
1)هر قرار دادی که بسته میشه نسبت به تامین منابع و تضمین آن اقدام چند جانبه میشه (همه طرفهای قرارداد)
2) ماعلاوه بر نیاز های داخلی و همسایگان توانایی تامین گاز اروپا رو هم داریم.چون دومین ذخایر گاز رو داریم و سومین استخراج کننده گاز هستیم.
3)واردات از ترکمنستان و آذربایجان سوآپ نفتی هست یعنی از اونا میگیریم واسه مصرف استان های شمالی و از خلیج فارس واسه اونا نفت میفروشیم
4)اصلا سوریه پول سهم خودشم نده (که میده) این قرارداد باز هم میصرفه.
ببخشید طولانی شد
گاز ایران اصلا خواهند گذاشت از عراق بگذرد!
و چنین سرمایه گذاری آن هم حالا که وضعیت سوریه نا بسامان و امکان رفتن بشار اسد و تغییر حکومت سوریه زیاد است خارج از منطق است!
پاسخ ها
ناشناس
||
۰۹:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۴
شما هم زیاد ذوق زده نشو! احتمال رفتن بشار خیلی هم زیاد نیست. تازه به فرض 1 درصد هم که بره هر دولت جدیدی که بیاد مطمئنا چیزی رو که به نفعش باشه رد نمی کنه.
بزک نمیر بهار میاد، کـُمبـُزه با خیار میاد: کمبزه یا کنبزه یا کنبیزه، نوعی خیار یا به عبارتی خربوزه کال است و در صورت رسیدن، حلاوت و خوش خوراکی کال آن را ندارد.
کمبزه بسیار کمیاب بود و از آن جا که خیار درختی شناخته شده نبود در زیر مشمع و گل خانه هم بلد نبودند به عمل آورند، خیار نوبر هم بسیار گران بود و خوردن خیار نوبرانه و کالک کمبزه، کار هر کس نبود و وعده دادن آن، وعده سرخرمن بود و این ضرب المثل به کار می رفت.
در عرف تجارت بین الملل، مفهوم "تفاهم نامه" و "قرارداد" کاملاً متفاوت می باشد، تفاهم نامه صرفا" توافق کلی طرفین جهت بررسی همکاری های آینده می باشد و لزوماً به معنی قرارداد که الزاماتی را برای طرفین تعیین می کند نیست. و درصد قابل ملاحظه ای از این تفاهم نامه ها بواسطۀ دلایل متعدد هیچوقت به مرحلۀ امضای قرارداد نمی رسند.
اولا" صبر كنيد ببينيد كه كي توسعه فازهاي باقيمانده عسلويه تمام مي شود.
دوما" هر موقع توانستيم نياز داخلي به گاز و صادرات به تركيه و پاكستان را انجام دهيم بعدا" به فكر اروپا بيفتيم.
سوما" قبل از صادرات به اروپا بايد واردات خودمان از تركمنستان و آذربايجان را قطع كنيم.
چهارما" تا اين خط لوله ساخته شود و تاسيسات عسوليه هم به سرانجام برسد، قطر گازي در پارس جنوبي براي ايران باقي نخواهد گذاشت.
پنجما" ميشه بگيد سوريه از كجا مي خواد پول سهم خودش در احداث اين خط لوله را تامين كند؟
نمي دانم چرا با خواندن اين مطلب ياد داستان كوزه روغن و آدرس خانه كدخدا افتادم .
حتما" اين يادداشت من را تا 10 سال ديگه حفظ كنيد تا اگر تا اون موقع من زنده بودم و تابناكي هم وجود داشت، بشينيم و ببينيم برداشت كداممون درست بوده.
2) ماعلاوه بر نیاز های داخلی و همسایگان توانایی تامین گاز اروپا رو هم داریم.چون دومین ذخایر گاز رو داریم و سومین استخراج کننده گاز هستیم.
3)واردات از ترکمنستان و آذربایجان سوآپ نفتی هست یعنی از اونا میگیریم واسه مصرف استان های شمالی و از خلیج فارس واسه اونا نفت میفروشیم
4)اصلا سوریه پول سهم خودشم نده (که میده) این قرارداد باز هم میصرفه.
ببخشید طولانی شد