نه آقا علت اصلی اش این است که زندگی روزمره مردم در ایران دائما با بی ثباتی و تغییرات غیر منتظره و تهدید آمیز روبروست و وقتی مردم در مورد زندگی خود با احساس نا امنی و عدم اطمینان روبرو باشند طبیعی است که به دلیل نگرانی دائم در پی علت آن و چگونگی رفع علت باشند. مثلا در غرب زندگی روزانه مردم هیچ تغییر عمده ای نمی کند. قیمت ها تقریبا همیشه ثابت هستند یا اگر هم اندگی افزایش پیدا کنند محسوس نبوده و تازه بلافاصله قدرت خرید مردم هم جبران می شود. هیچ وقت کمبود در جایی حس نمی شود و همیشه بازار محصولات ثابت است و در همه جا یکسان عرضه می شوند. آینده برای آنها قابل پیش بینی است به دلیل ثبات حاکم بر جامعه و چون اینطور است آنها احساس نا امنی نمی کنند و بابت آینده خیالشان راحت است که اگر برنامه ریزی برای آینده بکنند چیزی برنامه آنها را باعدم موفقیت روبرو نخواهد کرد بجز انگیزه و پشتکار خودشان. به همین دلیل می بینیم که مردم در غرب اصلا کاری به سیاست ندارند مگر در هنگام انتخابات که در آن زمان هم به احزاب و کسانی رای می دهند که فکر می کنند برنامه بهتری برای آینده آنها پیشنهاد می کنند. بعد از انتخابات باز بر می گردند به زندگی خودشان که جدای از سیاست است و سیاست خاص مدیران و افراد متخصص فعال در رهبری احزاب سیاسی است. این وضعیت در غرب هم حاصل دهه ها برنامه ریزی است که مستمرا صورت گرفته برای اینکه ثبات اقتصادی در جامعه ایجاد بشود و مردم معمولی سرشان به زندگی راحت خودشان گرم باشد. برای این است که در غرب سیاست کار حرفه ای ها و متخصصین شده است و مردم عادی کاری با آن ندارند. در ایران اوضاع کاملا بر عکس است. احزاب سیاسی وجود ندارند یا اگر هم هستند خیلی بی تجربه و فقط دنبال قدرت هستند. اقتصاد مملکت که تقریبا همیشه متشنج است و تورم و بیکاری بیداد می کند. تولیدات جامعه خیلی کم و ناچیز است در نتیجه بی ثباتی قیمتها امری روزانه است و دائم مردم را با تنش و احساس نا امنی روبرو می کند. این تنش ها و احساس نا امنی باعث می شود مردم همیشه نگران اوضاع جامعه و آینده خود باشند و در پی چاره جویی و این هم یعنی سیاست.
پاسخ ها
ناشناس
||
۰۹:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۹
کاملا با نظر شما موافق هستم......البته در این خبر هم تقریبا همین حرف زده شده.
واقعا درسته وقتی از بی کاری . گرانی . نبود و گرانی مسکن . امار بالای اعتیاد . امار بالای فحشا . ازدیاد لشکر مجردها . نگرانی از اینده و سرمایه و کار و کسب . ازدیاد بیماریهای خطر ناک . ترس از رویاروی و جنگ . نبود کشورهای دوست مورد اعتماد . بی بر نامگی در وضع ارزش پول و ........ همه بر می گردد به سیاست و نبود سیاستمداران چیره دست و توانا و به همین خاطر مردم سیاست زده می شوند
مطلب جالبی هست. یادم میاد در زمان اقامت در اروپا از استادم سئوال کردم چرا مردم ایجا کمتر با سیاست کار دارند. ایشان گفتند ما سیاستمداران را انتخاب میکنیم و پول میدهیم تا ما فکر سیاست نباشیم! و مدیا نیز مسئول کنترل آنهاست. براستی هم به محض خروج از قانون، مدیا گریبان سیاستمداران خلافکار را میگرفت. مملکت ما سیاست زده شده و این مورد اصلا خوب نیست. سیاست یعنی استرس و استرس یعنی زمینه ساز همه دردها.