اين واقع بينانه نبود.
بطفا به شعور مردم توهين نکنيئ
يعني اگر مساله اي مثل انتخابات پيش بياد، مردم در مورد آن صحبت نمي کنند؟ و فقط در مورد مسايلي صحبت مي کنند که خطايي در جامعه رخ بدهد؟
مردم ايران، ميفهمند. شما اين را نمي فهمي؟
یادمان باشد، این بیداری سیاسی جامعه ایران، عمری دراز ندارند. آن زمان که در کشورهای غربی، مردم حقوق خود را طلب میکردند، کشور ایران در استبداد و خفقان به سر میبرد.
فرهنگ کشور ما این است که هرگاه در هر مکانی افراد بیشتر از 2 نفر شوند (حتی زنان)بلافاصله وارد سیاست شده و تا خوابشان نگیرد از سیاست صحبت میکنند و تا زمانی که تعداد انان کاهش پیدا نکرده از سیاست بیرون نمی روند.
این یک تمثیل است ولی دلیل بر ناکارامدی سیاسی محض نمی تواند باشد.
یکس از علل ان رشد و اگاهی مردم است در کشورهای عربی تا چند وقت پیش هیچ کاری به ساست نداشتند و حاکمان فاسد هر کاری که می خواستند انجام می دادند. ولی حالا که مردم اگاه شدند همه سر از کار سیاست در می وارند و حاکمان به علل رشد فرهنگ سیاسی مردم مثل قبل کمتر می توانند یکه تازی کنند.
لذا ورود مردم ایران به سیاست ناشی از رشد و اگاهی مردم و علل دیگر سیاسیون از ین اقشار مختلف مردم هستند و در بطن مردم قرار دارند نه اینکه قشر خاص و خارج مردم هستند و لذا مردم با سیاسیون مانوس هستند و با انها سرکار مستقیم دارند. یک مثال زیبا نباید شما را ذوق زده نماید و انها را به بسیار پیچیده سیاسی و اجتماعی تامیمم داد.
آیا مردمی که انتقاد از رفتار سیاسی یا بهتر بگویم رفتار مدیریتی مسئولان در هر ردهای دارند، حرفشان سیاسی است؟
سیاست ارزانی سیاست بازان، اگر مردم حرفی میزنند، در حقیقت حقوق تآمین نشدهشان را میخواهند.