خوب به چشمان این مادر و پسر نگاه کنید. دیدید؟ انگار چیزی می بینند که من و شما نمی توانیم. اینانند قبیلۀ نور خواران و نور آشامان. و قوام این عالم اگر هست، در اینانند و اگر نه، باور کنید که خاک، ساکنان خویش را به یکباره فرو می بلعید. شما جاودانگانید.
خدایا از تو شرمنده ام.شهدا از شما شرمنده ام.رزمندگان و جانبازان از شما شرمنده ام.به یاد کلام علی (ع)افتادم که با دیدن پیرمردی فرسوده فرمود تا زمانی که به او نیاز داشتید از او کار کشیدید اکنون که از کار افتاده رهایش کردید؟
آی مردم وای بر فردایمان دسته گلها می روند از یادمان
اصلا" نمی توانم باور کنم کسانی که از همه چیزشان برای سربلندی و عزت ایران گذشتند , اینجوری به فراموشی سپرده شوند.
سلام .خسته نباشيد .واقعآدلم گرفت .پدر بنده هم با %30درصد جانبازي وپانزده سال كار كردن بصورت روز مزد در سال 88 بدون هيچ عذر وبهانه اي از كار بركنار كردند وايشان باتوجه به اينكه ديابت هم داشتند در همين سال 12/6/88 جهت مراجعه به دنبال كار خود به درجه شهادت رسيدند ودر قطعه 102 بهشت زهرا دفن شده است كه بنام جانبازمعراجعلي رضايي غلام .بگذريم والان همسر ايشان وسه تا از فرزندانشان بدون حقوق دارند زندگيشان را مي گذرانند .تو به خدا واين ايام ماه مبارك رمضان اين مشكلات اين خانواده هم را پيگيري نمائيد .انشاء الله اجرتان باخدا ونمازو روزهتان مقبول خداوند باشد
آنقدر این خبر تلخ و ناراحت کننده است که نمی توانم آن را بخوانم. فقط صفحه کپی آن را ضبط کردم تا وقتی که توان خواندن بدون اشک ریختن و حسرت خوردن را داشتم آن را بخوانم. ای کاش خداوند دستهای خالی مرا در می یافت تا همانند همه کمکهایی که بدون ریا و با همین دست های خالی به دیگران می کنم به این در گرانبهای حماسه ی دفاع مقدس و خانواده اش هم کمک می کردم . کجایند وجدان های بیدار و قلب های تپنده برای این مملکت. کجایند نهادها و ارگان های بی غل و غش که در آن زمان دست در دست هم برای حفظ و آبادانی کشور جهاد می کردند. خدایا از سر تقصیرات ما بگذر. آبروی ما را نریز.
باز در دل شده طوفان وقلم مي ماند كشتي زخمي احساس دلم مي ماند با شمايم كه دل زخمي ما مي باشيد ما كه باشيم شما هستي ما مي باشيد درد شرمنده شد از صبر شماها امروز ماهم افسوس كه شرمنده ي ان درد شماها امروز
واي بر ما كه چقدر سست و پريشان شده ايم
فارغ از دغدغه زخم شماهاشده ايم