سلام
مسائل انسانی را بهتر است با چشم انسان شناس نگاه کنیم تا جامعه شناس.
ترویج مادی گری، آسان شدن مسیر طی مدارج علمی و سبک شدن حجم کتابهای درسی، ترویج مباحث پوچ مانند غرورقومی، معصوم جلوه دادن انسانهای عادی و عادی جلوه دادن معصومین، مدیریت افراد مغرور و خود نشناخته، فاصله گرفتن از مکتب اصیل الهی اسلام و پناه بردن به مکاتب دست ساز غربی، فاصله گرفتن از تربیت و مشاور دینی و اعتماد به مشاورین درون تهی کلاسیک. سریالها و فیلمهایی که هیچ قاعده ای را در انسان سازی و زندگی اجتماعی محترم نمیشمرند و به طرو جامع ندانم کاری های فردی و اجتماعی تعداد معدودی از عوامل تربیت نسلی می شوند که نقص های خود را هم خصوصیتی ممتاز می داند.
ریشه را باید از الگو زدایی و مذهب زدایی و حس گرایی رسانه ها و مربیان هدفدار جستجو کرد.
جای خالی مربیان و علمای "تربیت شده" حس می شود.
علم بدون تزکیه این خروجی را به دنبال دارد.
علت اصلی بی صداقتی در مسئولان ریشه در این موضوع دارد که آنها براساس شایسته سالاری انتخاب نشد اند یا حداقل توان انجام امور محوله در حد و اندازه آنها نیست بنابر این دچار اشتباهات زیادی می شوند و اگر قبول کنند که مرتکب اشتباهات زیادی شده اند پس باید صندلی مسئولیت را ترک کنند که البته تمایلی به اینکار ندارند فلذا هیچگاه اشتباهات خود را قبول نمی کنند
جالبه وقتی یک نفر به تابناک می تازه تابناک نظر تازنده رو میذاره بعد خودش و عواملش رای منفی که کاری نداره بارگذاری می کنه که یعنی سایر نظرات با شما علیه تابناک یکی نیس این هم از صداقت تابناکه می گی نه الان همین رو می ذاره تا ثابت کنه اینطور نیست؟
مسلمان هر موقع اشتباه کرد و به اشتباه خود پی برد و اقرار کرد مايه مباهات و افتخار جامعه خود می ميباشد متأسفانه از روی غرور و تکبر و لجوجيت سعی ميکند آن اشتباه را درست توجيه کند
من اگر از یک خصلت یانکی ها خوشم بیاد، همین رک و صریح بودنشونه. ، مثلا ژنرال آمریایی گفته بود ما در جنگ افغانستان شکست خوردیم،یا مقاماتش وجود بحران اقتصادی و افزایش بیکاری را ،به جای تکذیب کردن ،با مردم کشورشان در میان می گذارند.
مسائل انسانی را بهتر است با چشم انسان شناس نگاه کنیم تا جامعه شناس.
ترویج مادی گری، آسان شدن مسیر طی مدارج علمی و سبک شدن حجم کتابهای درسی، ترویج مباحث پوچ مانند غرورقومی، معصوم جلوه دادن انسانهای عادی و عادی جلوه دادن معصومین، مدیریت افراد مغرور و خود نشناخته، فاصله گرفتن از مکتب اصیل الهی اسلام و پناه بردن به مکاتب دست ساز غربی، فاصله گرفتن از تربیت و مشاور دینی و اعتماد به مشاورین درون تهی کلاسیک. سریالها و فیلمهایی که هیچ قاعده ای را در انسان سازی و زندگی اجتماعی محترم نمیشمرند و به طرو جامع ندانم کاری های فردی و اجتماعی تعداد معدودی از عوامل تربیت نسلی می شوند که نقص های خود را هم خصوصیتی ممتاز می داند.
ریشه را باید از الگو زدایی و مذهب زدایی و حس گرایی رسانه ها و مربیان هدفدار جستجو کرد.
جای خالی مربیان و علمای "تربیت شده" حس می شود.
علم بدون تزکیه این خروجی را به دنبال دارد.