به نظر من مردم عادي هم بايد نقش پليس راهنمايي را بازي كنند مثلا اگر يك موتورسوار از پياده رو عبور كرد بجاي اينكه همه منتظرباشندتايك پليس پيدابشودتا جلوي اورابگيرد دههانفربه اواعتراض كنندواجازه ندهند عبوركند
سلام
مشكلات رانندگي را ميتوان به روشهاي زير برطرف نمود:
1-اجراي قوانين مجازات بدون هيچگونه ملاحظه.(متاسفانه ملاحظه كاري وسفارش جهت گريز ازتخلف يك الگوي مثبتي شده كه هركسي به دنبال آن است)
2-پانچ وعلامت گذاري گواهينامه وممانعت رانندگان متخلف از رانندگي به مدت يك ماه بار اول.
3-آموزشهاي لازم از طزيق رسانه هاي گروهي وبخصوص در مدارس.
4-جهت اجراي قوانين اهرم زور وقدرت لازم است. پرسنل محترم پليس راهنمايي و رانندگي مي بايستي با اقتدار عمل كنند.
5-دولت بايد جهت اجراي قوانين با قدرت
كار كند تا اثرات آن در جامعه نمايان شود.
6-گروههاي موتوري گشت پليس زياد وفعال شوند كه خود يك عامل بسيار بازدارنده است.
يكي از فاكتورهاي مهم كه نهادينه مردم ما شده است از زمان كودكي چه با عمل و چه با گفتار گوشزد كرده اند كه بجنب اگر نجنبي از دست ات رفته است و واقعا هم همينطور بوده است چون در هر كاري كه قرار ميگذارند انجام دهند تعداد متقاضي زياد است و امكانات كم لذا اين امكانات به كسي ميرسد كه زودتر از ديگران باشد لذا اينگونه موارد به همه امور زندگي در ايران سرايت كرده است از جمله رانندگي ريشه در نبود عدالت و توزيع نا عادلانه امكانات بين جامعه است به عنوان مثال عيني اين طرز فكر كه بجنب نجنبي از كفت رفته در شام عروسي ها كه بصورت سلف سرويس انجام مشود تا اعلام ميكنند كه بفرمائيد شام حاضر است مشاهده مي فرمائيد عليرغم زياد بودن غذا حضار حرص مزنند مبادا غذا به ايشان نرسد.
باسلام در بسياري از كشورهاي دنيا براي آداب سخن گفتن ،راه رفتن ،رانندگي كردن ،غذا خوردن و حتي بسياري مسايل جزيي تر مثلا فاصله ايستادن يك زن ومرد كتابها و آموزش هايي وجود دارد . كه آنها از همان سنين كودكي و حتي قبل از ورود به مدرسه شروع به يادگيري مي كنند وهر پدر ومادري وظيفه خود مي داند فرزند خود را با اين مسايل آشنا نمايد مثلا اگر شما يك زن ومرد را در خيابان در حال صحبت با هم ببيند از فاصله بين آنها متوجه مي شويد كه آنها زن و شوهرند يا يك زن ومرد غريبه هستند يا مثلا اگر به ميهماني برويدو غذا ميل نماييد از طرز قرار دادن جنگال و قاشق تان ميزبان متوجه مي شود كه باز هم غذا ميل داريد يا اينكه سير شده ايدو ديگر ميل نداريد اما متاسفانه در كشور ما آموزشهاي مسايل مهمتر از اينهم وجود ندارد و اصولا اگر كسي هم قصد يادگيري داشته باشد نمي داند چگونه بايد ياد بگيرد به نظرمن ما كه مردمي مسلمان هستيم و در كتاب ديني ما به كوچكترين مسايل اشاره شده است اين وظيفه روحانيون و طلاب به خصوص حوزه علميه است كه كتابهايي با بهره گيري از كتاب قران تهيه و در اختيار مردم قرار دهد .و آداب معاشرت و مسايلي كه اين روزها نياز اصلي مردم است را تهيه و در اختيار آنان قرار دهند به نظر من اصلاح رفتار ما ايرانيان بهترين و موثر ترين تبليغ ديني است
با سلام و تشكر از مطالب بسيار مفيد و آموزنده شما.
بحث بازدارندگي ميزان جرائم رانندگي مقوله اي است كه از آن بارها سخن به ميان آمده است. اما به اين نكته توجه كرده ايم كه عمده اوقات دهن كجي به مبالغ جريمه از سوي چه طيفي صورت مي گيرد؟ افرادي كه ميزان جريمه صادر شده به دليل انجام تخلف براي آنها ناچيز بوده و هرگز بازدارنده نيست؛ در چه سطح كيفي از زندگي قرار دارند؟ آيا با افزايش مبالغ جريمه حتي به 10 يا 20 برابر مبالغ كنوني مي توان عامل بازدارنده اي براي اين سطح از رانندگان با اتومبيلهاي چند 10 ميليوني فراهم نمود؟ افزايش اين چنيني در مبالغ جريمه براي افرادي نظير كارمندان و يا كارگران چه تبعاتي ايجاد خواهد نمود؟ در مقوله صدور جرائم نيز مواردي وجود دارد كه در آنها راننده بدون انجام تخلف و يا اصولاً بدون حضور در موقعيت زماني و مكاني كه برگه جريمه در آن صادر شده است؛ جريمه شده است. حال به عنوان مثال در صورتي كه مبلغ جريمه براي عبور از چراغ قرمز به چند برابر وضعيت كنوني افزايش يابد؛ تكليف جريمه صادر شده با شرايط مذكور براي فردي با درآمد متوسط و يا پايين چه خواهد بود؟
با عرض سلام
بنده همان دانشجویی هستم که گفتم آلمان هستم و به زودی بر میگردم. الان ایران هستم. در ژنتیک تعریفی برای هر ویژگی در فرد وجود دارد به طوری که هر ویژگی ( مثل قد، اخلاق و رفتار و ...) نتیجه سه عامل ژنتیک ( یا به قول عامه ذات) ، محیط و اثر متقابل این دو است. خیلی متاسفم که بگویم آقای مطهری مردم ما از نظر ژنتیکی مغرور، بی صبر و حوصله ، دارای شخصیت های پیچیده ، احساساتی و بدبین هستند من این را در مقایسه با مردم آلمان می گویم که البته به نژاد پرستی و غرور شهرت دارند! در ایران اگر سالم زندگی کنی به دیده آدم بی عرضه، ترسو، احمق و اصطلاحا "ساده" به تو می نگرند. اگر مردمی که من آنجا دیدم در ایران باشند 90 درصدشان در همین زمره خواهند بود. . پس به نظر من اگر این واقعیت را بپذیریم بهتر می توان با آن کنار آمد. منظور این است که با تغییر محیط ممکن است به وضع ایده آل نرسیم. ولی به هر حال آنچه را می توان تغییر داد و باید تغییر داد محیط است. مثلا تصور کنیم جمعیت به جای 80 میلیون 40 میلیون بود وضعیت خیلی بهتر می شد. شما بر آموزش تاکید دارید من هم موافقم ولی ما در بسیاری از زمینه ها آموزش هم داریم ولی نتیجه نمی گیریم.
من خیلی به این مباحث علاقه دارم ولی چون رشته تحصیلی من نیست نمی توانم نتیجه گیری علمی کنم. ولی شما که در این زمینه صاحب نظر هستید ای کاش توجه مناسبی هم به تاثیر ژنتیک داشته باشید و اگر مدتی هم فرصت زندگی در کشور های مترقی داشته باشید قطعا راهکار های شما عملی خواهد بود.