این طرح خوبی است به شرط اینکه همه تعطیل باشند.وقتی می گوییم در کشور های دیگر موفق بوده چون همه تعطیل هستند و از تعطیلی استفاده میکنند. من دانشجو هستم و برای مراقبت از پسر 10 ساله ام دست به دامان دیگران شده ام. چون تنها گذاشتن کودک در این سن هم عواقب بدی دارد.
اين طرح بسيار بد است. چون پنجشنبهها كه والدين سر كار هستند بچهها به صورت تنها در خانه ميمانند و هزاران دلواپسي و خطرات را بوجود ميآورند.
از طرف ديگر به معلمها مگر در اين مملكت چكار ميكنند كه دو سوم سال تعطيلند و باز هم ناراضي اند.
پاسخ ها
علی
||
۱۶:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
علت اجرای این طرح فشار از طرف دولت بر مجلس بود. مجلس طرح تعطیلی ادارات را در پنجشنبه ها نپذیرفت. دولت از طریق آموزش و پرورش وتعطیلی مدارس بر مردم فشار می آورد تا آنها از مجلس بخواهند ادارت هم تعطیل شوند. بهاینترتیب دولت به هدفش خواهد رسید!
ناشناس
||
۲۲:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۷
غالب معلم ها بااین طرح مخالفند چون فشارهمان یک روزتعطیلی روی معلم ها هم هست .درضمن یادتان باشد که هرچی داریم ازدکترومهندس و...رومعلم هاتربیت کردند نه پدرومادرها ،والدین فقط به دنیاآوردند ومعلم ها آدم کردند لذا آدم کردن کاربسیارسختی است که ازعهده هرکسی برنمی آید پیامبراسلام فرموده اند: من فقط برای معلمی مبعوث شده ام
ناشناس
||
۱۱:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۷/۲۸
برادرياخواهرعزيزم
جان ميكنند!!
ازمحبت وحس قدرشناسي شمانسبت به معلمانتان بسيار غافلگير شدم
سالهاست آموزش و پرورش کشور ما باسیستم آزمون و خطا اداره میشه سالهاست هر سال یه برنامه ای رو روی دانش آموزان امتحان میکنن و بالاخره هم تکلیفش معلوم نشده .تعطیلی پنج شنبه ها هم یکی از همون کارهای به ظاهر قشنگ اما اشتباهه که فقط بیسوادی نهان رو تو جامعه زیاد میکنه اگه دقت کنین می بینین از وقتی که تکلیف شب رو حذف یا کم کردن چقدر خواندن و نوشتن بچه ها افت کرده هر چند اون مقدار مشق که ما مینوشتیم هم یه جورایی اشتباه بود .
اتفاقا تعطيلي دو روز در هفته براي دانش آمزوان و همه كارمندان در بازيابي انرژي و تمركز فكري و جسمي از دست رفته /حاصل 5 زوز كاري بسيار موثر و مفيد مي باشد.ولي اگر بجاي پنجشنبه شنبه تعطيل مي شد از نظر هماهنگي و عدم از دست دادن ارتباطات بين المللي (اقتصادي ترجيحاً البته منظور اين قسمت سيستم اداري كشور مي باشد.) موثرتر بود.
به نظر من مشکل در جای دیگری است. اگر در یک طرح جامع تر روشها و محتویات دروس را بازنگری می کردیم می توانستیم در مورد کاهش ساعات آموزش نیز تصمیم بگیریم. اصولا به نظر من حجم مطالب درسی بسیار زیاد است. در کشوری که امکانات تحصیلات دانشگاهی چنین گسترده شده است، چه لزومی دارد مطالب دانشگاهی را در دبیرستان و مطالب دبیرستان را در راهنمایی و راهنمایی را در دبستان بیاموزیم. با کم کردن حجم مطالب هم ساعت درسی کاهش می یابد هم فرصتی برای روشهای جدید یادگیری بوجود می آید که بچه بتواند بهتر، عمیقتر و خلاقانه تر یادبگیرد.