بخش آخر رو خیلی قشنگ اومدی . چون که اولا روحیه ی جوونی و نشاط از وجودمون رخت بربسته ، دومآ اگه بیشتر درامدمون رو پس انداز کنیم و با زحمت زندگی کنیم معلوم نیست که بتونیم تا چند سال دیگه خونه بخریم و سوم این که تولیدات داخلی مگه کیفیت دارند، با کالاهای خارجی رقابت ندارند و اجناس خارجی گران هستند و بازار داخل انحصار کالای بی کیفیت شده و یا کالای چینی. ماشین ها رو بگیم یا لوازم بی کیفیت تولید داخل. برای کم شدن هزینه ی تولید جنساشون از مرغوبیت و از ماده ی اولیه میزنن تا سود بیشتری عایدشون بشه و نظارت هم که ضعیفه، پس ما به چی دلمون خوش باشه؟؟؟؟؟؟؟
با سلام
به نظرم خیلی جالب بود اگر اشاره میکردید که وقتی در سال 1314 به ایران آمد ( یعنی قبل از جنگ دوم جهانی ) یعنی در دولت نازی هم او بود که اقتصاد را اداره کرد و در سال 1331 که دوباره به ایران آمد ( یعنی پس از جنگ دوم جهانی) ایشان دوباره وزیر اقتصاد آلمان بود و دوباره پایه گذار اقتصادی که خود نوشته اید. جالبه که او را کنار نگذاشتند - تیر باران نکردن و از همه مهمتر به اقتصاد و علم او سر خم کردند و از همه مهمتر هر دو حکومت به حرف او توجه کردن.
بسیار تحلیل سطحی ای بود. لطفا کمی نظریات اقتصاددانان الان ایرانی را هم بیاورید تا تحلیل های بهتری داشته باشیم. این تحلیل مانند تحلیل های دانشجویانی است که تازه با الفبای اقتصاد آشنا و چیزهایی شنیده اند.