بيكاري چه؟ بيداد اخراجي ها تعديل ها كه شامل ما هم شده مثلا تحصيل كرده علم و صنعت با 10 سال سابقه در نفت الان بايد ترس تعديل داشته باشيم؟؟ دو نفر بيكار در خانه؟؟ كي اينجوري بوده؟
تمام مشکلات تورمی از زمانی آغاز شد که بودجه سالانه را براساس دلار با فلان قیمت بستند وهمیشه هم با قیمتی غیر واقعی. همانطوری که در این گزارش آورده شده اگر درآمد نفتی از چرخه بودجه جاری خارج شود ویا اینکه کمرنگ شود شاهد مهار تورم خواهیم بود
درود بر دکتر اندیشمند! خدا قوّت! امیدوارم که این سخنان فرزانه و راهگشا باعث همدلی بیشتر مجلس و دولت در مهار تورم و بالندگی کشور مقتدر ایران شود. تنها عزم و اراده می خواهد که البتّه در جامعه و مردم هم کم نیست، خدا کند که این مرحله نیز با موفّقیّت طی شود. بدرود
ماشاالله دکترجان!
هم با آن نظریهء مجموعه های جغرافیائی_اقتصادی که در تبلیغات انتخاباتی ات می گفتی صفا می کردم(که با اندیشهء نیمه فدرالی حقیر قرابت داشت) و هم با این تحلیلت در بالا.
پس چهارتا شد: گران شدن بهای نفت و در صندوق نگذاشتن ارز ناشی از آن،بدهی بانکها به بانک مرکزی(که کاش بیشتر می فهمیدم!)، تأثیر افزایش نقدینگی ناشی از تقسیم یارانه ها و کاهش ارزش پول ملّی ناشی از تحریمها و مقداری هم بگومگوهای داخلی.
یک نکتهء ناامیدانهء دیگر(چون چندین سال است من هرچه فکر کرده و برای ارسال نظرات، وقت گذاشته ام تابناک آنها را منعکس نمی کند): در تأیید کلام شما ما اگر میلیونها دانشگاهی، حوزوی، فرهنگی و فرهیخته داریم این به معنای آن است که میلیونها "مغز" در اختیار داریم و این (به فرمایش پیامبر اکرم)"خزائن" بسیار بسیار پربهاء را باید مدیریّت کرد و جهت داد و بهره برداری نمود.
آقای رضایی گرانی و تورم از دوران ریاست جمهوری آفای هاشمی به اوج خود رسید و هر سال نسبت به قبل بدتر شد من هم در وبلاگم از سال ها قبل این سوال را مطرح کردم که آیا مسئولین نظام در تمام رده ها ، می توانند با گرانی و تورم مقابله کنند ولی تا آلان هیچ کس پاسخی نداده و مطمن باشید تا صداقت در مسئولین و اجرای احکام اسلامی در جامعه و حمایت واقعی ( نه آماری) مردمی نباشد مشکلات بهیچوجه حل نمی شود
تحلیل هایی که آقا رضایی در مورد دلایل مشکلات اقتصاد ایران و بطور ویژه تورم بیان کردن، بسیار دقیق بود اما در ارائه راهکارها باید محکم بود
جایزه نوبل اقتصاد امسال به فردی اهدا شد که با استفاده از
ریاضیات تاثیر بسیار مهم فاکتور "اطمینان و پذیرش عمومی" در تصمیمات اقتصادی دولت ها رو به اثبات رسانید. اینکه عدم اطمینان مردم به دولت، مسئولان و سیاست های اقتصادی باعث عدم نتیجه
سیاست های اقتصادی می شود و ریشه های این عدم اطمینان بسیار حائز اهمیت است.
نکته بسیار مهم دیگر که بسی جای تعجب دارد تحلیل ضعیف آقای رضایی از آینده ده سال آینده است!! کشوری مانند انگلیس فقط بواسطه درآمدهای حاصل از تولید علم، چندین برابر درآمدهای نفتی ایران
سود می برد!! حتی اگر فرض را بر این بگیریم که ده سال دیگر نفت انگلیس تمام می شود، کشورهای خاورمیانه اگر تمام نفت دنیا رو هم در اختیار داشته باشند، قادر نخواهند بود تا این نفت خام را به
کالاهای مورد نیاز روزانه مردم در جامعه تبدیل کنند؛ لذا راهی جز در اختیار قرار دادن نفت خود را به کشورهای صاحب علم و فناوری ندارند تا در ازای آن پول دریافت کنند و از همان کشورها دوباره علم و
تکنولوژی بخرند!! ما زمانی می توانیم نبض دنیا را در درست بگیریم که یکی از قلب های تپنده علم در دنیا باشیم و این خود مسلتزم بسیاری از بسترهای مناسب می باشد!!