ما همه چیزمون چپکی هستش.
می دونی چرا ما اینها را تولید نمی کنیم؟
چون پول نفت که نمی دهند گندم میدن و .... .
پس اگه اینها را هم نگیریم ما گیر می دیم میگیم یا تولید نفت اومد پایین و یا نفت مجانی دادیم.
پس همه چیز فدای آمار
قربونت برم آمار که تو مقدسترین فکر مسئولانی
حضرت آیتالله جوادیآملی با بیان اینکه با نفت به عنوان سرمایه نمیشود کشور را اداره کرد، اظهار داشتند: یک وقت نفت فروخته می شود تا کارخانه ایجاد گردد و سدی ساخته و انرژی تولید شود، این تبدیل سرمایه به سرمایه است، اما اگر نفت فروخته شود و در قبال آن برنج و موز و … وارد گردد، این تبدیل سرمایه به درآمد است.
معظمله با بیان اینکه یک کشور اسلامی تفکر اقتصادیاش هم اسلامی خواهد بود، گفتند: براساس روایتی از امام علی (ع) ملتی که خاک و آب به اندازه کافی دارد اگر بخواهد مواد غذایی وارد کند خدا او را از رحمت دور کرده است.
ایشان افزودند: آدم عاقلی که سرمایهای مثل خاک و آب دارد اگر از کشور دیگر مواد غذایی وارد کند، معلوم میشود بیعرضه است.
حضرت آیتالله جوادیآملی با بیان اینکه به اندازه کافی آب و خاک داریم، اما مدیریت می خواهد، اظهار داشتند: جهنم فقط برای آدم شرابخوار نیست برای آدم بیعرضه هم هست.
نکات لازم به توجه در جایگزینی برنج با گندم در سبد غذایی ایرانیان
1- پیشینهی کشورها در جایگزینی برنج با گندم:
کره جنوبی در تأمین برنج خودکفا بوده، ذخیرهی دولتی معادل یک دهم تولید سالانه نیز دارد. این کشور در سال زراعی جاری سطح زیر کشت برنج خود را اندکی کاهش داده و کشاورزان را تشویق به کشت اقلام زراعی همچون ذرت و گندم کرده است، چرا که صد در صد وابسته به واردات آنها است.
ژاپنیها نیز امروزه کمتر از همیشه برنج میخورند. مصرف سرانه که در سال 1960، 114.9 کیلوگرم بود، به شصت کیلوگرم در سال 2008 کاسته شده است. خیلی از ژاپنیها نان و انواع رشتهها را جایگزین برنج کردهاند. این تغییر الگو را نتیجهی افزایش درآمدها و دسترسی به غذاهای متنوعتر و آگاهی نسبت به عوارض بهداشتی دانستهاند. یافتههای یک مرکز مطالعات سلامت در ژاپن حاکی است که زنانی که سه یا چهار کاسه برنج در روز مصرف میکنند، پنجاه درصد بیشتر در مخاطرهی دیابت هستند. این مطالعه، تأییدکنندهی ارتباط بین مصرف مقادیر زیاد کربوهیدرات و افزایش مخاطرهی ابتلا به دیابت است.
2- موانع یا اشکالات جایگزینی برنج با گندم در ایران:
عدم امکان اختصاص زمین بیشتر به کشت گندم
در شمال کشور محیط برای تولید گندم مساعد نیست و در کل کشور نیز، تقریباً تمام سطح قابل اختصاص به گندم، زیر کشت این محصول است و حتی زمینهای بسیاری از مزارع گندم فعلی، در واقع برای کشت گندم مناسب نیستند. یکی از دلایل این امر، برنامههایی است که عمدتاً با اهداف فرا اقتصادی پیاده میشوند.
توضیح:
1- خودکفایی چند سال پیش در تأمین گندم، در واقع خودکفایی نبود، بلکه تک محصولی کردن شدید کشاورزی ایران و حذف جو و دانههای روغنی و ...، و کشت گندم در همهی زمینهای ممکن بود (حتی در اقلیمها و زمینهایی بود که چه بسا اقتصادی نبودند). سفرههای آب زیرزمینی نیز در آن سال، شدیدتر از همیشه مستهلک شدند.
2- برخی مقررات نسنجیده در زمینهی ارائهی خدمات کشاورزی، باعث تخصیص کاذب بخشی از زمینها به کشت گندم شده است. مثلاً فردی که صد هکتار زمین دارد، باید هشتاد هکتار را به کشت گندم اختصاص دهد تا بتواند کود و سم یارانهای و خدمات حمایتی کشاورزی دریافت کند؛ به دلیل کمبود آب و دیگر منابع، گاه این کشاورز پس از کشت نمایشی گندم و دریافت کود و سم، زمین گندم را به حال خود واگذارده، آب را صرف یک محصول اقتصادیتر در بیست هکتار باقی مانده میکند.
ترجیح واردات برنج بر واردات گندم در شرایط فعلی
تغییر سریع الگوی مصرف از برنج به گندم، به تشدید وابستگی کشور به گندم خارجی میانجامد. این در حالی است که هم اکنون دسترسی به کشورهای عمدهی صادرکنندهی برنج ، آسانتر از دسترسی به کشورهای عمدهی صادرکنندهی گندم ، است. ضمن اینکه داد و ستد پایاپای نیز، با کشورهای گروه اول، شدنی است و در مواردی انجام شده است.
فنریّت اقتصادی و پدافند غیرعامل
تمرکز تولید نان، تحت عنوان توسعهی نان صنعتی، ضریب آسیبپذیری سامانهی تولید و عرضهی نان را افزایش میدهد. بر عکس، هر چه نقاط تولید بیشتر و توزیع آنها متوازنتر است، این ضریب آسیب پذیری کاهش مییابد.
3- گزینههای جایگزینی برنج با گندم
3-1- اصلاح الگوی تولید و مصرف گندم
بهبود الگوی پخت نان، با هدف کاهش اتلاف
ذائقهی مردم ایران، طالب نان گرم و تازه و معطر است و به نظر نمیرسد صنعتی سازی پخت نان، در ایران بتواند فراگیر شود. سامانهی فعلی (نانواییهای محلی) علاوه بر ایجاد رضایتمندی بیشتر برای مشتری و نیز اشتغالزایی بیشتر (اشتغال مولّد و نه اشتغال کاذب و واسطه گری)، برخلاف تصور رایج کارایی انرژی بیشتری نیز دارد: درست است که با صنعتی سازی تولید نان، مصرف انرژی به ازای هر قرص نان در محل کارخانه کاهش یافته است، ولی با احتساب سوخت مصرفی و بار ترافیکی ایجاد شده برای توزیع مویرگی نان، معلوم میشود که در مجموع در روش صنعتی کارایی انرژی یافته است.
تولید نان گندم سبوس دار
گزینهی عملی تر از جایگزینی برنج با گندم، جایگزینی آرد گندم فعلی با آرد گندم سبوس دار در نانواییها است. با این کار، حجم نان تولیدی از همین گندم فعلی چیزی حدود ده درصد بیشتر شده، در عین حال، علاوه بر تأمین اجزای غذایی متنوع تر ، برخی مسائل سلامت نیز تخفیف مییابد . یک نکتهی مهم در این باره، شور بودن خاکهای ایران است که باعث تجمع مقدار نسبتاً زیادی سدیم در سبوس گندم میشود. از اینرو، آرد گندم سبوس دار ایرانی باید با مقدار متناسبی پتاسیم غنی سازی شود تا توازن سدیم و پتاسیم برقرار گردد و یا مقادیر متناسبی از غذاهای پر پتاسیم (گوشت، شیر، موز، سیب زمینی و...) خورده شود. جا انداختن غنی سازی کار سختی نیست، چرا که غنی سازی با آهن نیز هم اکنون انجام میگیرد.
کاهش اتلاف نان با راهاندازی نانوایی/قنادیهای محله
الگو و سلیقهی خرید نان مردم ایران تا اندازهی زیادی همانند الگوی مردم فرانسه است. فراوانی شیرینی پزیها در فرانسه شبیه فراوانی نانواییها در ایران است. ولی آنها فقط شیرینی پزی نیستند، بلکه دهها نوع نان را در همهی اندازهها برای پاسخگویی به ذائقهها و نیازها و سفارش و توان خرید مشتریان، تازه به تازه تولید میکنند.
کامل سازی و کاهش اتلاف نان با الگوگیری از نانهای محلی و پخت خانگی
نانهای محلی نواحی مختلف، پاسخی به نیازها، و سلایق مردم هر منطقه با توجه به امکانات محلی بوده است. عموماً نانهای محلی غذاهای کاملی بوده، نیازمند خورش نبودهاند (نان سرپیازی بیرجند، ساجی ایلام، غلاج گرگان، فتیر زابل، ...). با پخت خانگی نان، تا حدود زیادی از اتلاف نان جلوگیری میشود.
3-2- اصلاح الگوی تولید و مصرف برنج
تشویق مصرف برنجِ سفید نشده
با ترویج مصرف برنج سفید نشده، میتوان الگوی تولید و فراوری و مصرف همین مقدار برنج تولیدی را بهبود داد. در شالیکوبی های ایران، با پوسته گیری کامل و سفید کردن برنج، بخش عمدهی محتوای غیر هیدرات کربنی برنج از بین میرود. با حذف بخشهای نهایی فرایند شالیکوبی، هم مصرف انرژی کاهش مییابد و هم برنج مغذیتر و ارزانتر و سالمتری عرضه میشود . این اقدام البته مستلزم مدیریت دقیقتری در کاشت، برداشت و توزیع است. چرا که برنجِ سفید نشده، حاوی مقدار ارزشمندی از اسیدهای چرب غیر اشباع است که در نگهداریهای طولانی یا نامناسب، اکسیده شده و طعم برنج را متأثر میکند.
پرورش آبزیان در کنار برنج در شالیزارها
با ممنوعیت کودها و سمهای شیمیایی، و آموزش مبارزهی طبیعی، میتوان همچون تجربهی تایلند و ویتنام و چین، در شالیزارها ماهی و دیگر آبزیها را پرورش داد. این کار علاوه بر ارتقای سلامت و ارزش غذایی برنج تولیدی، کاهش هزینهها و نیز ایجاد درآمد جنبی برای شالیکاران، موجب خورده شدن آفات و انگلها توسط آبزیان و تبدیل آنها به کود، جلوگیری از تخریب و آلودگی خاک و آب، و امکان استفادههای مختلف از بخش غیر دانهای شالی میشود. مجموع اینها، میتواند برنجکار را به چشم پوشی از سود ظاهری حاصل از سم و کود شیمیایی متقاعد کند.
3-3- جایگزینی برنج با چیزی جز گندم
تا همین گذشتهی نزدیک، در برخی نواحی کشورمان، پلو را به جای برنج، با ارزن درست میکردهاند . جایگزینی نسبی برنج با سیب زمینی یا سیب زمینی شیرین نیز قابل بررسی است و در برخی کشورها انجام شده است.
سیب زمینی
سیب زمینی چهارمین مادهی ارزشمند غذایی و تأمین کنندهی امنیت غذایی دنیاست که میتوان آن را جایگزین بخشی از مصرف برنج کرد. سیب زمینی میتواند به صورت مواد خوراکی متنوعی فرآوری شود که این نوع فرآوریها برای کودکان، مورد پسندتر از محصول اصلی است. با تعلیم روشهای متنوع مصرف سیب زمینی به خانوار، میتوان آن را جایگزین بخشی از غذای برنجی کرد. سیب زمینی دارای ویتامینها (به ویژه ویتامین ث) و مواد معدنی با ارزش (به خصوص پتاسیم) است.
سالانه حدود چهار و نیم میلیون تن سیب زمینی در کشور برداشت میشود که افزون بر مصرف فعلی مردم است. مصرف سرانهی کنونی این محصول 45 کیلوگرم است. با اجرای عملیات نه چندان پیچیدهای همچون سامانه آبیاری تحت فشار و یکپارچه سازی اراضی، عملکرد در واحد سطح چند برابر افزایش مییابد.
بخشی از سیب زمینی، تازه مصرف میشود و مقداری فرآوری میشود، که قابل صدور به کشورهای همسایه با ارزش افزودهی بالا است. سیب زمینی همچون سایر محصولات ممکن است با نوسان قیمتی زیاد در چند سال متوالی روبرو شود، بنابراین صنایع تبدیلی میتواند راه حل مطمئن پیشگیری از این مسئله باشد.
ایجاد صنایع تبدیلی میتواند به کمک کشاورزان نیز آمده، بخش صنعت استانها را نیز تقویت کند. یکی از مواد غذایی حاصل از فرآوری سیب زمینی، گرانول است که به همراه شیر یا آب جوش به ویژه در مهد کودکها میتواند استفاده شود. فرنچ فرایز و پودینگهای میوهای مواد غذایی دیگری هستند که با تولید آنها میتوان ذخیره سازی کرد. حبه، ماده فرآوری شده دیگری است که از خشک کردن سیب زمینی حاصل میشود و در سالاد و سوپ کاربرد دارد.
قیمت خرید هر کیلو سیب زمینی از کشاورز 120 تا 180 تومان است .
سیب زمینی آب پز شده با پوست
برای حفظ ویتامین ث باید سیب زمینی را با پوست پخت. سیب زمینیهای سرخ شده یا برشته شده در روغن، چربی زیاد و هضم مشکلی دارند و همچنین ترویج مصرف آنها، وابستگی بیشتر به واردات روغن را در پی خواهد داشت.
مردم پشتكار دارند،فقط حمايت دولت نيازه.
براي يه جواز كسب ساده ماهها بايد دوندگي كني.
دولت نبايد رانتي مجوز بده،اگه دولت بروكراسيشو كم كنه و كار رو راحت تر راه بندازه و تحت فشار براي دادن مجوز محدوديت نزاره بخدا تو خيلي زمينه ها صادر كننده ميشيم.
مجلس بايد قانون خوب وضع كنه تا روال كاز از سليقه افراد دور بشه تا كسي نتونه برا حفظ بازار خودش تو كار دادن مجوز به مردم اختلال ايجاد كنه.
پس ميبينيد!
مردم پاي كار هستن،فقط همت دولت و مجلس نيازه.وقتي تو 6 ساعت اوراق پارس جنوبي فروخته ميشه پس يعني مردم ميتونن پولشم تهيه كنن فقط بايد باهاشون همكاري بشه.الان موقع گير دادن بيخودي نيست بلكه بايد نظارت بشه تا از مسير منحرف نشن و پروژه ها به سرانجام برسن.
آمريكا هيچ غلطي نميكنه،اگه با هم باشيم.
بهتر بود بعد اینکه مطلبی رو میذارید خودتون یه بار هم شده یه نگاهی بهش بندازید