سال 71 در مسیر جاده قزوین به رشت حرکت میکردم از رادیو شنیدم که از امروز کلیه خودروهایی که به استان گیلان وارد میشوند میبایست کمربند ایمنی استفاده کنند خودروی ان زمان من اصلا" کمربند ایمنی نداشت در ورودی لوشان پلیس فرمان ایست داد من هم توقف کردم با لحنی بسیار شیرین گفت کمربند ایمنی لازم است لطفا نصب و استفاده کنید من هم به محض رسیدن به شهر خودم این کار را کردم و از ان روز به بعد فرهنگ استفاده از کمربند ایمنی رفته رفته تبدیل به فرهنگ عمومی شد در خصوص ترویج فرهنگ پاکسازی محیط شهری و ریختن زباله در مخازن موجود در جایگاههای مربوطه نیاز به فرهنگ سازی و تبلیغات گسترده همراه با برخوردهای ارشادی و بعضا تنبیهی میباشد تا محیطی پاک و سالم داشته باشیم به زیبایی و دلنشینی جزیره کیش .
واقعا" افرادی که با شهر وطبیعت خودشان این رفتار زشت را میکنند،در خانه خود چکار میکنند؟بنظر میرسد که اغلب افراد گیر فرهنگی خود را به سازمان های متولی نسبت میدهند.بابا فرض کنیم اصلا" شهرداری وجود ندارد.ما خودمان نمیتوانیم به عنوان یک فرد ،یک خانواده ،یک اجتماع کوچک درست عمل کنیم .زمانیکه ما درهنگام رانندگی کیسه زباله را از پنجره ماشین به وسط خیابان پرت میکنیم چطور میخواهیم رشد کنیم .واقعا" جای تاسف وشرمساری دارد که در تمام قشرهای اجتماعی این مشکل وجود دارد.ترا به خدا اشغالتان در سطح شهر ،جاده ،محیط زیست نر یزید.یقینا" بعد از مدتی از زیبائی بدون هزینه آن لذت خواهید برد.
همین افراد وقتی میرن خارج میشن آدم !! و اون موقع ایرانیها رو میگن بی فرهنگ !!
البته چون اگه این کار رو تو خارج بکنن با پس گردنی به حسابشون میرسن و نه اینکه میرن اونجا آدم میشن !! چون اگه دوباره برگردن ایران میشن همون ..... قبلی !!
تنها مشكل فرهنگي نيست . سطل زباله به نسبت جمعيت، خيلي كمه. مثلا كوي وحيد تو بهار جنوبي (بلوار فردوس) به هيچ وجه سلطلها گنجايش زاباله ها رو ندارن. ضمن اينكه سطلها كهنه و شكسته هستند و درب ندارند. بازيافت و زباله گردها هم مثل آش زباله ها رو بهم مي زنن. شهرداري بايد كيوسك بازيافت تو هر محله قرار بده. و . . .
واقعا تاسف انگیز است. اول به دوستی که گفته تصویر فتوشاپ است عرض کنم دقت کنی پای دیگر او هم بخوبی مشخص است دوم این که ما هر روز شاهد این صحنه ها هستیم دیگر چه نیازی به فتو شاپ دارد. سوم این که این همه سطل زباله در گوشه و کنار شهر قرار داده شده، اما بعضی ها انگار دوست ندارند چند قدم به خودشان زحمت بدهند و زباله را در سطل بیندازند. چهارم، بارها شاهد بوده ام که مغازه داران زباله هایشان را در جوی آب می ریزند. بنا بر این، چاپ این تصاویر شاید هشداری باشد تا این که مراقب رفتارمان باشیم.
خدا پدر تان را بیامرزد که چند تا عکس از وضعیت زباله ها گذاشتید وقتی در خیابانهای شهر را ه می رویم بخاطر گرمای هوا بوی بسیار بد فساد از این زباله ها بلند می شود نمی دانم چرا شهرداری هیچ اقدامی برای جمع آوری این زباله ها نمی کند؟ حتما باید یک بیماری همه گیر بیاد تا فکری شود؟