سلام؛
خوب بود ممنون، ولی من در مورد قوم یهود وموفقیت آنها این نظرات رو قبول ندارم چون قضیه یهود و صهیونیست وفراماسونری ارتباط عمیقی با هم دارند وکسب جوایز نوبل وپیشرفت های معنادار علمی که از ین قوم دیده ایم کم ضرر نبوده اند. وبه نظر من این قضیه از جای دیگری آب می خورد.
در مورد ایران وایرانی هم به نظر من اگر میانگینی از رفتارها، فرهنگ و خلق وخوی ملل مختلف را بررسی کنیم آنقدرها هم کشور ما ومردم ما بد نیستند؛ برای مثال افتخارات قوم عرب با این همه سرزمین های گسترده واقوام مختلف یا هندیان یا بخش عظیمی از اروپا یا کشورهای آمریکای لاتین که ما هیچ وقت نفهمیدیم واقعا دین آنها چیست؟، چه بوده که کشور ما حالا شده مثل بدبودن!.
اینها همه صحبت از این دارد که بحث فساد و ناهنجاری های فرهنگی و رذایل اخلاقی در کل مربوط به قشر خاصی نیست وهیچ کشوری قابلیت الگوی مطلق شدن را ندارد، برای مثال همین ژاپن که مدینه ی فاضله ای برای مثال زدن ما ایرانی ها شده در گذشته برای خود استعمارگر ی بوده ودر زمان حال هم از نظر ارزش های انسانی واقعا در وضعیت بدی هستند به طوری که در خیلی موارد نگاه ابزاری به انسان ها دارند.
به نظر من اخلاق واخلاقیات حلقه ی گم شده ی بشر در روابط وزندگی اجتماعی است و این قضیه با توسل به یک منبع قوی و لایزال از معرفت واخلاق که به نظر من امروزه تنها دین اسلام است، امکان پذیر می باشد.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۴:۴۲ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
حاج حبیب این "به نظر من" ها که جنابعالی ارایه دادید متکی بر هیچ مبنای علمی و آماری قابل اتکا هم هست یا نه؟
درست است که افراد باید در بیان افکارشون آزادی داشته باشند، اما اینکه کسی بیاید و مثلا بگوید "به نظر من قضیه خیام و اسلام و شیعه ارتباط عمیقی با هم دارند و به نظر من کسب المپیادهای علمی توسط ایرانی ها از جای دیگه ای آب می خوره" چندان قابل پذیرش نخواهد بود.
همینطور در مورد میانگینی که از رفتارها، فرهنگ و خلق و خوی ایرانی ها و بقیه مردم جهان هم گرفتید! لازم به ذکر است که یکی از پایه های تاریخی توسعه علمی را در جهان نه ایرانی ها، که تمدن اسلامی می دانند که بخش عظیمی از آنها عرب بوده اند. ممکن است من و شما دل خوشی از قوم عرب نداشته باشیم، اما این دلیل بی انصافی نمی شود. جالب است که نقش هندی ها را هم در حوزه فرهنگ بالکل نفی کرده اید. معنای "بخش عظیمی از اروپا" را هم به خوبی درک نکردم، نمی دانم از حیث فرهنگی و رفتاری چه معضلات بزرگی در اروپایی ها دیدید که مابه ازایش را به همان گستردگی ما در ایران نداریم. از حیث توسعه علمی هم -که شاید هدف اصلی این نوشته باشد- قطعاً نمی تواند منظورتان غرب، جنوب، مرکز و شمال اروپا باشد چون نقش انها در توسعه علمی اظهر من الشمس است. اگر هم در تاریخ علم مطالعات کافی داشته باشید می بینید بسیاری از دانشمندان اروپایی از شرق این قاره برخاسته اند.
ضمناً متاسفانه نفهمیدم رابطه دین مردم امریکای لاتین با مطالب این مقاله چیست. ضمن اینکه به واسطه فاصله جغرافیایی و عدم ارتباط تاریخی ما با مردم این بخش از جهان و عدم استیلای آنها بر بنگاه های خبرپراکنی جهانی و خیلی دلایل دیگر طبیعی است که ما اطلاعات چندان زیادی از بسیاری از وجوه علمی-فرهنگی-اجتماعی مردم امریکای لاتین نداشته باشیم، اما ندانستن دلیل بر نبودن نیست.
ممنون از بیان فساد و ناهنجاری های فرهنگی و رذایل اخلاقی که در مورد ژاپن گفتید و مثالی نزدید جز نگاه ابزاری به انسان ها که این مثال شما خیلی هم پایه های علمی ندارد؛ تا وقتی نمونه های عینی ارایه نشود با این طرز صحبت شما من هم میتوانم بگویم "مردم لبنان/کره/شیلی/گواتمالا/کنگو و... نگاه ابزاری به انسان ها دارند"!
ضمناً اگر تعریف شما از استعمارگری حمله به سایر اقوام و ملل و تصرف خاک آنها است خواهشمندم یک بار دیگر به تاریخ درخشان خودمان در کشورگشایی نگاهی بیندازید تا مشخص شود کداممان استعمارگرتر بوده ایم.
متاسفانه عارضه ذکر شده در این مقاله اینقدر ریشه دار است که بعضی هایمان در مخالفت یا حتی موافقت با آن هم دچار همان عارضه ای شدیم که موضوع این مقاله بوده است!
در پیروی از معرفت و اخلاق اسلامی برایتان صبر، انصاف و عدم تعصب آرزومندم.
احساسی بودن ایرانیان و ظهور رفتاری آن همیشه بلای جانش بوده است تاجاییکه این برخورد حساب نشده در طول تاریخ بسیار وبسیار به ضررش شد و زمینه سوء استفاده ملل دیگر را برای کولی گرفتن از ایرانی مهیا ساخت . ایرانی زمانی بایستی به بزرگانش افتخار نماید و ببالد که سلف خوبی برای آنها بوده و در پی آن باشد که فرزندانی را در هر دوره و تاریخ همچون کوروش ، داریوش،بوعلی ،حافظ،سعدی و....پرورش داده و به جوامع بشری عرضه دارد که در اینصورت میتواند به خود ببالد و بر جهان فخر فروشد و لا غیر
حقیقت این است که ما بیگانه پرستیم. هر وقت خارجی ها، کسی یا چیزی رو بزرگ دونستن ما یهویی بهش افتخار می کنیم. این سایتهای خبری رو یه نگاه بندازی یا به سیاستهای مملکت نگاه کنی میبینی مهمه خارجی ها چی میگن نه مردم بیچاره خودمون. کلا زندگی ما بسته به دهن اوناست.
به نام خدا
این مطالبی که در بالا گفته شده توهمات تابناک است که گفته میشه یهودیان جایزه ی نوبل بیشتری برده اند / اینها حرف های بی بی سی فارسی است /معلوم که غرب و به خصوص آمریکا و اسرائیل با نفوذی که در تمام سازمان های جهانی دارند جایزه ای بیشتری از نوبل هم بگیرند شما حرف های خود را اصلاح کنید زیرا اگر هم بخواهند جایزه ای به دانشمندان ما بدهند چون ایرانی هستیم مطمئن باشید که از آن صرف نظر میکنند/ این افکار خراب شما نشئت گرفته از ضد انقلاب و رسانه های غربی است و این حرف ها به ضرر ملت بزرگ ایران است / وقتی تولید متوسط علم در ایران 12 برابر میانگین جهانی است یعنی چه / زمانی که اروپایی ها نمی دانستند حمام چیست ایرانی ها از حمام استفاده می کرده اند / و اگر عقب افتادگی ای در ایران هست به خاطر افراد بی لیاقتی است که در زمان قاجار و پهلوی بر ایران حکمرانی می کرده اند و این مطالب گفته شده ی بالا نشان دهنده همان گفتار و افکاری است که افراد بی لیاقت قاجار و پهلوی میگفته اند.
پاسخ ها
رضا
||
۱۴:۳۳ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
از این مقالات تولید علمی که شما می فرمائید منم کیلو کیلو می نویسم ولی تولید علم کجا و مقاله نوشتن کجا شما هنوز خوابی برادر
ناشناس
||
۱۶:۵۷ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
باز هم که می گید وقتی ما چنین بودیم آنها چنان بودند. همش از زمان گزشته استفاده می کنید. بابا الان چی هستی؟ باید تلاش کنی تا به جایی برسی. لاف زدن فایده نداره. عمل کن برادر من.
ناشناس
||
۱۷:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
دلت به چی خوشه اون مقالاتی که میگی ما مینویسیم و میدونیم چی هستن. تولید علم کجا بود
تحلیل واقعگرایانه ای بود ولی نباید جایزۀ نوبل رو مثال میزدی ؛ چون در اعطای این جایزۀ ملاحظاتی میشه مثلا: 1- اعطای جایزۀ صلح نوبل به اوباما!
2- اعطای همین جایزه به دالایی لاما.
3- اعطای همین جایزه به یکی از سران گروهک گمراه بهایی.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۸:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۰
مشکل بیشتر از توهم خود بزرگ بینی عدم آگاهی است با توجه به کامنتها مشخص میشود که بسیاری از مردم هنوز با جایزه نوبل و شرایط اهدای آن آشنا نیستند و فرق نوبل صلح با نوبل فیزیک یا علوم پایه را نمیدانند
ناشناس
||
۰۶:۱۶ - ۱۳۹۱/۰۴/۲۱
شما که آگاه هستی لابد می دونی که برای معرفی یک دانشمند برای دریافت علوم پایه چه حمایتهایی موثر است و بلکه لازم است.
خوب بود ممنون، ولی من در مورد قوم یهود وموفقیت آنها این نظرات رو قبول ندارم چون قضیه یهود و صهیونیست وفراماسونری ارتباط عمیقی با هم دارند وکسب جوایز نوبل وپیشرفت های معنادار علمی که از ین قوم دیده ایم کم ضرر نبوده اند. وبه نظر من این قضیه از جای دیگری آب می خورد.
در مورد ایران وایرانی هم به نظر من اگر میانگینی از رفتارها، فرهنگ و خلق وخوی ملل مختلف را بررسی کنیم آنقدرها هم کشور ما ومردم ما بد نیستند؛ برای مثال افتخارات قوم عرب با این همه سرزمین های گسترده واقوام مختلف یا هندیان یا بخش عظیمی از اروپا یا کشورهای آمریکای لاتین که ما هیچ وقت نفهمیدیم واقعا دین آنها چیست؟، چه بوده که کشور ما حالا شده مثل بدبودن!.
اینها همه صحبت از این دارد که بحث فساد و ناهنجاری های فرهنگی و رذایل اخلاقی در کل مربوط به قشر خاصی نیست وهیچ کشوری قابلیت الگوی مطلق شدن را ندارد، برای مثال همین ژاپن که مدینه ی فاضله ای برای مثال زدن ما ایرانی ها شده در گذشته برای خود استعمارگر ی بوده ودر زمان حال هم از نظر ارزش های انسانی واقعا در وضعیت بدی هستند به طوری که در خیلی موارد نگاه ابزاری به انسان ها دارند.
به نظر من اخلاق واخلاقیات حلقه ی گم شده ی بشر در روابط وزندگی اجتماعی است و این قضیه با توسل به یک منبع قوی و لایزال از معرفت واخلاق که به نظر من امروزه تنها دین اسلام است، امکان پذیر می باشد.
درست است که افراد باید در بیان افکارشون آزادی داشته باشند، اما اینکه کسی بیاید و مثلا بگوید "به نظر من قضیه خیام و اسلام و شیعه ارتباط عمیقی با هم دارند و به نظر من کسب المپیادهای علمی توسط ایرانی ها از جای دیگه ای آب می خوره" چندان قابل پذیرش نخواهد بود.
همینطور در مورد میانگینی که از رفتارها، فرهنگ و خلق و خوی ایرانی ها و بقیه مردم جهان هم گرفتید! لازم به ذکر است که یکی از پایه های تاریخی توسعه علمی را در جهان نه ایرانی ها، که تمدن اسلامی می دانند که بخش عظیمی از آنها عرب بوده اند. ممکن است من و شما دل خوشی از قوم عرب نداشته باشیم، اما این دلیل بی انصافی نمی شود. جالب است که نقش هندی ها را هم در حوزه فرهنگ بالکل نفی کرده اید. معنای "بخش عظیمی از اروپا" را هم به خوبی درک نکردم، نمی دانم از حیث فرهنگی و رفتاری چه معضلات بزرگی در اروپایی ها دیدید که مابه ازایش را به همان گستردگی ما در ایران نداریم. از حیث توسعه علمی هم -که شاید هدف اصلی این نوشته باشد- قطعاً نمی تواند منظورتان غرب، جنوب، مرکز و شمال اروپا باشد چون نقش انها در توسعه علمی اظهر من الشمس است. اگر هم در تاریخ علم مطالعات کافی داشته باشید می بینید بسیاری از دانشمندان اروپایی از شرق این قاره برخاسته اند.
ضمناً متاسفانه نفهمیدم رابطه دین مردم امریکای لاتین با مطالب این مقاله چیست. ضمن اینکه به واسطه فاصله جغرافیایی و عدم ارتباط تاریخی ما با مردم این بخش از جهان و عدم استیلای آنها بر بنگاه های خبرپراکنی جهانی و خیلی دلایل دیگر طبیعی است که ما اطلاعات چندان زیادی از بسیاری از وجوه علمی-فرهنگی-اجتماعی مردم امریکای لاتین نداشته باشیم، اما ندانستن دلیل بر نبودن نیست.
ممنون از بیان فساد و ناهنجاری های فرهنگی و رذایل اخلاقی که در مورد ژاپن گفتید و مثالی نزدید جز نگاه ابزاری به انسان ها که این مثال شما خیلی هم پایه های علمی ندارد؛ تا وقتی نمونه های عینی ارایه نشود با این طرز صحبت شما من هم میتوانم بگویم "مردم لبنان/کره/شیلی/گواتمالا/کنگو و... نگاه ابزاری به انسان ها دارند"!
ضمناً اگر تعریف شما از استعمارگری حمله به سایر اقوام و ملل و تصرف خاک آنها است خواهشمندم یک بار دیگر به تاریخ درخشان خودمان در کشورگشایی نگاهی بیندازید تا مشخص شود کداممان استعمارگرتر بوده ایم.
متاسفانه عارضه ذکر شده در این مقاله اینقدر ریشه دار است که بعضی هایمان در مخالفت یا حتی موافقت با آن هم دچار همان عارضه ای شدیم که موضوع این مقاله بوده است!
در پیروی از معرفت و اخلاق اسلامی برایتان صبر، انصاف و عدم تعصب آرزومندم.