چقدر بد تحلیل کرده اید. درست است که ما در بسیاری از جاها ضعف داریم اما کی به فرهنگ خود بی احترامی کرده ایم؟ کجا بر سر منبرهای خود به سید جمال الدین اسدآبادی اهانت کرده ایم؟ اتفاقاً باید افتخار کنیم که مفاخر ما مورد احترام دیگران واقع شده اند. به ویژه اینکه در افغانستان و تاجیکستان که جزء ایران بوده و باعث نزدیکی و قرابت بیشتر فرهنگی هم می شوند. در مورد مولوی هم تمام عالم و آدم می دانند منتسب به فرهنگ ایرانی است نه ترکیه. چون هم زادگاه و هم تمامی آثار مهم وی به زبان فرسی است. صرفاً آرامگاه آن بزرگوار در خاک ترکیه واقع شده است که البته از این فرصت استفاده کرده و خود را به آن می چسباند. مثل این که نام ساختمان ریاست جمهوری ما پاستور است آیا باید جیغ فرانسویان بلند شود که ما لویی پاستور را برای ایران مصادره کرده ایم یا باید افتخار کنند که اسم بزرگانشان در جهان عالمگیر شده است؟
سید جمال همیشه هویت خود را پنهان میکرد و خود را محدود به مرز و کشوری نمیدانست و معتقد بود که میان کشور های اسلامی حد و مرزی نیست و تا مسلمانان دست از ناسیونالیسم و نژاد پرستی برندارند و متحد نشوند نمی توانند در دنیا سر بلند شوند
نویسنده ی گرامی چند نکته را رعایت نکردند:
افغانستان و تاجیکستان بخش هایی از حوزه ی فرهنگی ایران بزرگ هستند. پس به اندازه ی ما از بزرگان و دانشمندان مان سهم دارند.
پورسینا در خوارزم زاده شد. مولانا در بلخ زاده شد. سید جمال را برخی ایرانی و برخی افغان می دانند.
تنها کشوری که در این میان نمی تواند ادعایی داشته باشد، ترکیه است. چرا که در قرن هفت هنوز این منطقه بخشی از روم بود و هنوز هم مولانا را رومی می نامند. پس ارتباطی به ترکیه امروزی ندارد.