غالب مشکلات ناشی از شکست در ازدواج به دلیل فاصله طبقاتی موجود در سطح جامعه چا از نظر فرهنگی و چه از نظر اقتصادی می باشد که متاسفانه روز به روز نیز این فاصله بیشتر می شود. به علاوه وقتی رسیدن به حداقل رفاه اجتماعی مشکل می شود در نهایت رویا پروری جوان تقویت می شود و منجر به بی انگیزگی در تشکیل زندگی جدید می گردد.
من یه متاهلم و فوق لیسانس و کار و درآمد مکفی دارم ولی دارم به دوستانی که قصد ازدواج دارند اخطار میدم اول از همه بشناسین زنتون کیه آیا روحیاتش باهاتون سازگاره من آدم موفقیم و تنها و بزرگترین خطایی که تو زندگی کردم انتخاب چشم بسته یه زن ناسازگار الان اگه بچه نداشتم و بوالله حاضرم تمام خونه و زندگیمو بدم و خودمو خلاص کنم غلط کردم.
کشور ما در حال پوست اندازی به سمت یک جامعه صنعتی است و متاسفانه بخاطر عدم هدایت درست مردم اکثریت جوانان تحت تاثیر تبادل اطلاعات موجود از طریق اینترنت، ماهواره و ... دچار سردرگمی فرهنگی شده اند. بنظر من مشکلات موجود را می توان در چند بند و بصورت ذیل عنوان نمود
1- مشکلات اقتصادی که شامل مسکن، هزینه ازدواج و مهمتر از این دو درآمی مناسب برای ادامه زندگی می باشد
2- عدم وجود کار مناسب و دائمی برای جوانان
3- اختلاف طبقاتی بالا در جامعه
4- مشکلات فرهنگی و مذهبی