راستی چی شده که نمایندگان که منطقاً باید کموبیش جزو داناترین و تواناترین مردم باشند (وگرنه منطقاً نباید به عنوان نمایندهی مردم انتخاب میشدند) و بالقوه توانایی و شایستگی ادارهی حتی کل کشور رو داشته باشند، اینقدر سطحشون پایین اومده؟
وقتی اونی که میتونه پول خرج کنه و وعده و وعیدهای الکی بده میره مجلس اوضاع همینه. چرا نخبگان و دلسوزان مجلس نمیرن؟ چون یا پول ندارن یا دروغگویی بلد نیستن یا خودی محسوب نمیشن
خانه از پای بست ویران است
موضوعی که بنده قصد بیان آن را دارم با آنچه دیگر دوستان اعلام نظر فرموده اند متفاوت است. و آنهم نحوه امضاء در ایران است. اکثر قریب به اتفاق امضاء ها چیزی جز خطوطی کج و معوج نیست. در گذشته اغلب متون با دست نوشته می شد و بنابراین امضاء کردن به روشی که امروز متداول است ایرادی نداشت. زیرا وجود دست خط مشخص کننده حداقل مشخصات یک نفر از امضاء کنندگان بود. اما با توجه به اینکه امروز تمام نگارشها با دستگاه (رایانه و چاپگر) انجام می گیرد بنابراین به نظر می رسد باید قانونی وضع شود که امضاء کننده حتماً نام و نام خانوادگی خود را با دست بنویسد و سپس زیر آن را با روشی که مرسوم است امضاء کند. در غیر این صورت آن امضاء فاقد اعتبار باشد. بدین ترتیب جعل امضاء تا حد قابل قبولی کاهش می یابد.
بله تازه این که چیزی نیست ما نمی دانیم که نماینده ما که یک کارمند سادهئ بوده بعد از 20 سال خدمت در اداره .... چگونه توانسته برای اولین بار با هزینه میلیارد تومکانی به مجلس بره و ما نمی دونیم که کی بهش پول داده و برای چی بوده بعد نماینده من می خواهد بداند که چه امضاء نموده ؟؟؟!!!
نمایندگانی که حوصله حتی خواندن یه نامه رو ندارن به چه درد میخورن وای بر ما که قانونگذارمان اینا باشه . فقط بلدن به بهانه های مختلف حقوقشونو زیاد کنن یا پست ومقامهای بیشتری بگیرن.خدایا خودت کمک کن
باسلام لازم به يادآوري است كه اين طور كه دوستان نوشتن مجلس به هم ريخته هم نيست.
پاسخ ها
ناشناس
||
۲۰:۴۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۵
نه اون که اصلا خدا را شکر مجلس در راس امور که هست در راس خیلی کارهای دیگه هم هست
همون رو می خواهید که مجلس رو به توپ ببنده
شک ندارم که یکی از این افراد به وجود روز قیامتی ایمان نداره
نمایندگانی که موقع انتخابات در روستاها و شهرها هزاران وعده وعید می دهند و بعد انتخاب شدنشان .... به حساب نمیارند ... جه انتضاری باید داشت ...
من از بیگانگان هرگز ننالم .... که با من هر چه کرد آن آشنا کرد