کسی که میخواهید با درجه PhD در این مملکت مسئولیت بزرگی را بپذیرد یا فردا به بچه های مردم تو دانشگاه درس بدهد، باید اهل تحقیق و پژوهش باشد. باید سواد داشته باشد. باید زبان انگلیسی را در حد پروفشنال بداند و راحت بتونه سمینار بین المللی ارائه بده. باید مقاله انگلیسی بتونه بنویسه. باید نویسنده کتاب بویژه انگلیسی بشه . دنیائی هم که سواد داشته باشی ونتونی چیزی به انگلیسی منتشر کنی، دوزار نمی ارزی!! اینو من نمگم، دنیا اینو ملاک گذاشته. حالا وقتی 80 ، 90 % میگن مصاحبه علمی و فنی کشکه، یعنی اینکه ضعف مفرط دارن در این زمینه. نمیتونن از پسش بربیایند. فوقش یکماه سوالات کلیدی را تو مخشون تیلیت می کنن میشن پروفسور نما!! خدائیش اگر اینکارو جلوشونگیرند و افراد را هم با سهمیه های گوناگون و بدون معیار علمی بپذیرند، خدا می داند بچه های من و تو در چه منجلابی غرق خواهند شد. بیائید مملکت خود را با بنیان بسازیم. اگر می بینید الان روی پاست بخاطر این بوده که دیروزی ها بد نیودند وگرنه فاتحه.
ارادتمند...پژوهشگر رتبه ممتاز از هلند
چرا فقط دانشگاه تهران؟
نمره من در دانشگاه تربیت مدرس صفر اعلام شده بود. متأسفانه پذیرش به کنار حتی در مصاحبه دانشگاه تربیت مدرس کرامت انسانی نیز حفظ نمی شد و انگار که دزد گرفته اند یا می خواهند اعتراف بگیرند.
این شیوه ی کنکور بسیار نادرست است، این که توی هیچ جای دنیا کنکوری برای مقطع دکتری نیست خودش درستی این کار رو نشون می ده..اون بدبختی که 6 سال به سختی درس خونده و کلی رزومه ی علمی داره حقش نیست که پشت کنکور بمونه و نقطه مقابل یه نفر با صرف کنکور و رتبه ی خوب بتونه بهترین جاها بره، اینکه دانشگاه بودجه دولتی داره که دلیل نمی شه...
پس بفرمایید کسی دیگه تو لیسانس و فوق درس نخونه ، فقط موقع کنکور بشینه اون رو بخونه...
صد حیف که ارزش علم به بازیچه گرفته شده است. بابا تا 3 سال پیش گرفتن دکتری برای خودش ابهتی داشت. الان هر کسی رو می بینی دارن میگیرن. خیلی ها با 25 سال سابقه دکترا پذیرفته شده اند. میانگین نمراتشون از 20 درصد هم بالاتر نبود. واقعن چه عقده ای از این دکتری دارین؟ شاید بالا دستها خودشون ذی نفعند. هر دانشگاه و مرکزی داره دکتری میگیره. جدیدن میگن دکتر شدن چه آسان، آدم شدن چه مشکل.
تابناک گرامی
با سلام
گستردگی دیدگاه ها نشان از اهمیت موضوع آزمون دکترا دارد.
شاید از دید داوطبین گرامی دوره دکترا ورود به این مقطع حیاتی و مهم و شاید یک آرزوی بزرگ باشد، اما دستوری شدن این مقطع و شیوه برگزاری آزمون فرآیندی نامناسب و غیر علمی است که نیاز به آسیب شناسی دارد.
بنده که چندین سال است با دانشجویان ارشد و دکترا کار می کنم، روند افت شدید علمی دانشجویان و پایین بودن دانش و قدرت تحلیل آنان را به طور مشهود می بینم. حتی حاضر هستم آماری از معدل هر ساله آنها را نیز ارائه نمایم. نکته اساسی که بسیاری از داوطبین از آن غافل هستند. تعریف مقطع دکترا است که هنور مبهم و گنگ است. دانشجوی گرامی نمی داند که این مقطع در جهان برای کسانی طراحی شده است که باید قدرت تحلیل داشته باشند نه محفوظات ذهننی. دانشجویی با نمره ظاهرا بالا به مصاحبه پذیرفته می شود؛ ولی وقتی از او پرسیده می شود که یک موضوع ساده علمی را تحلیل کند به هیچ عنوان از عهده آن بر نمی آید. آیا چنین دانشجویی پس از دانش آموختگی توان انجام کار درستی که بر بنیان علمی استوار است را خواهد داشت. آیا کسی که از خلاقیت بی بهره است؛ به صرف داشتن نمره به ظاهر بالا به عنوان یک فرد قابلیت دار خواهد بود. بنده با دانشجویانی کار کرده ام که با کمال تإسف نه خلاقیت دارند و نه توان تحلیل و بینش علمی فرانگر. مدت های مدیدی وقت خود را صرف تفهیم موضوع و یاد دادن شیوه تحلیل موضوع می نمایم؛ ولی هنوز در نقطه آغازین او را می بینم. دانشجوی دکترا باید توان دست یافتن به مرزهای دانش را داشته باشد. قرار نیست دانشجوی انباری از اطلاعات گسسته باشد.
در باره مقاله نیز چندان شیوه درستی پیاده نمی شود. دانشجویان یاد گرفته اند که در مقطع ارشد در هر موضوعی مقاله سازی نمایند و یا به صورت بده و بستان نام یکدیگر را حتی بدون اجازه استاد راهنمای خود در مقاله بیاورند. آیا این امر به عنوان نشانه ای از صداقت علمی فرد خواهد بود. آیا چنین دانشجویی در آینده می تواند امین مردم و کشور باشد؟ چنین فردی که مبنای اولیه اخلاقی ار نیز بلد نیست سبب بی اخلاقی در آینده خواهد بود. شاید چنین دانشجویی نمره به ظاهر بالایی نیز داشته باشد؛ ولی خطری برای سلامت آینده کشور خواهد بود.
در ضمن تنها دانشگاه تهران نیست که پارامترهای سخت گیرانه ای دارد؛ بلکه دانشگاه معتبری دیگری نیز هستند که نه موافق شیوه آزمون دکترا هستند و اعتراض خود را بارها به این فرآیند دستوری اعلام داشتند و هم این که در مضاحبه دکترا نیز بسیار سخت گیرانه تر برخورد می کنند.
داوطلبین متإسفانه با نگاهی ایجاد شرایط برای ورود به هر قیمت به دوره دکترا به موضوع نگاه می کنند؛ ولی هر گز آثار مخرب آن را نمی بینند.
از سوی دیگر شیوه نادرست وازرت علوم در دستوری کردن برنامه آزمون دکترا و پایین آوردن سطح مقطع دکترا به حد کمتر از کارشناسی آسیب های جبران ناپذیری به کشور می زند که در آینده نه چندان دور تإثیر خطرناک خود را نشان خواهد داد.
در پایان باید تکرار نمایم که وزارت علوم راه خطا آلوده ای را در پیش گرفته است و هرگزاز تجربه دانشگاه های برتر دنیا نیز خود را بی بهره کرده است. این رویه آینده دانشجویان علاقمند به دوره دکترا نیز به خطر انداخته است. یعنی همان هایی که علاقمند به ورود به مقطع دکترا هستند بی خبر از آینده خود می باشند.
به امید بیدار شدن مدیران از خواب غفلت و ورود علاقمندان واقعی و جویای علم به دوره دکترا
با سلام خدمت همه دوستان و داوطلبان محترم
برای من که پزشکم واقعا دردهای شما دردهای ما هم هست.وجود سهمیه های مختلف مثل مربیان و.....باعث شده همه ناراضی باشن.اینا آدم با سواد نمیخوان.نخبه ها رو رد میکنن.فقط پول آزمون میگیرن.
من پزشکی عمومی رو از شهرستان گرفتم و شاید یه دانشگاه معمولی درس خونده باشم ولی الان در حال گرفتن تخصص هستم و میبینم برای ما که در شهرستان به اندازه 4 نفر دکتر کار میکردیم و مدرک گرفتیم از اون پزشکان دانشگاه تهران که فقط توی کتابخونه نشستن و اصلا نمیدونن که مریض به چی میگن خیلی باسوادتر و بهتر عمل میکنیم.خداییش دانشگاه آزاد هم در پزشکی آبرومونو بردن.....
ارادتمند...پژوهشگر رتبه ممتاز از هلند