تیم ملی دهه 70 از یک پرسپولیس متحد وقوی ویک استقلال متحد تشکیل شده بود که متشکل از بازیکنان تمام شهرستانهای ایران بود ولی همان زمان هم بسیاری معتقد بودن که نباید به این دو تیم اینقدر بها داد و اشتباه هم همین بود که با قوی شدن سایر تیمها وبازیکن سالاری هیچوقت تیم ملی قوی نداشتیم
بعنوان یک معلم انتقالی به تهران آمده بودم درآن ساعت دانش آموزان برخلاف خواست مدیر مدرسه که درب را قفل کرده بود از دیوارها بالا رفتند تا بتوانند درخانه آن مسابقه یبادماندنی را ببینند وعملا مدرسه تعطیل شد وما بیکار نشسته بودیم یک نفر پیشنهاد کرد خودمان هم ببینیم TV را به دفتر آوردیم ونشستیم هرگز آن گل خداداد عزیزی را فراموش نمی کنیم
باید بپذیریم که آن تیم محصول تیمهایی بود که بازیکن می ساختند مثل شاهین و بانک ملی و دارایی و ... قبول کنیم که آن تیم دست پرورده مربیان زحمت کشی مانند پرویز دهداری بود ... قبول کنیم که آن تیم محصول برنامه ریزی فدراسیونهای قوی با اشخاص فوتبالی و مدیران قوی مثل مصطقوی و صفایی فراهانی بود که این نسل فوتبال در سالهای بعد هم افتخار آفرید و دکتر دادکان تغییر یافته همان تیم را به جام جهانی 2006 برد. آن موقع ما وحدت و گذشت و مردانگی و احترام به پیش کسوت در فوتبالمان موج می زد، در حد امکاناتمان برنامه ریزی هم داشتیم، اما اکنون چه!؟