سلام علیکم
انشا.. که برای همه هموطنان سال خوب و پربرکتی رو پیش رو داشته باشیم
خوندن مقالات دکتر سریع القلم و استفاده از نکات آموزنده ی گفتار و قلمشون همیشه برای من لذت بخش بوده و هست و خوندن مقالات ایچنینی آدم رو به تامل وامیداره
دکتر عزیز! این که ما راجع به هر مساله ای نظر می دهیم دست کم یک دلیل آن می تواند عدم امکان نظر دادن در طول تاریخ باشد به عبارت دیگر تا به حال کسی از مردم ایران یعنی، همان رعیت نظری نپرسیده بود و نظری نخواسته بود حالا به برکت بسط آگاهی و تکنولوژی عده ای و لو برای خالی نبودن عریضه یا هم گامی با مسیر رسانه ها در عالم، رجوع به افکار عمومی می کنند این قدر خرده نگیرید رفته رفته این پروسه با آزمون و خطا اصلاح خواهد شد
اگر خواهى سخن گويى ، سخن بشنو سخن بشنو.
زبان آن كس تواند زد كه اول گوش گردد او.
فرمايشات استاد به جا و بيان كننده خلا فرهنگى موجود جامعه كمتر توسعه يافته و جهان سومى است كه اميدوارم در آينده هركسى در حوضه آگاهى تخصصى خود اظهار نظر كند . سال نو را هم به نوبه خودم تبريك عرض ميكنم
اگر خواهى سخن گويى ، سخن بشنو سخن بشنو.
زبان آن كس تواند زد كه اول گوش گردد او.
فرمايشات استاد به جا و بيان كننده خلا فرهنگى موجود جامعه كمتر توسعه يافته و جهان سومى است كه اميدوارم در آينده هركسى در حوضه آگاهى تخصصى خود اظهار نظر كند . سال نو را هم به نوبه خودم تبريك عرض ميكنم
این نکته ای که استاد فرمودن مدتهاست که ذهن منو مشغول کرده، یک مثال بارزش همین انتخاباته، اگه دم انتخابات دقت کنین می بینین که همه و همه از باسواد و بیسواد میشن تئوریسیون سیاسی و اقتصادی، بدون خوندن حتی یک کتاب درباره سیاست و اقتصاد و اجتماع انواع و اقسام تحلیل ها رو راجع به انتخابات و کاندیداها انجام میدن!
كاش تابناك براي خود يك مطلب هم مثبت منفي ميگذاشت تا نوشته هايي مثل اين مثبت بارون بشن...
من به سهم خودم و به عنوان يك عضو اي جامعه از حس مسوليت جناب سريع القلم بزرگوار كه حقيقتا عميق القلم هم هستند تشكر مبكنم والبته از تابناك هم كه در تهيه و نشر اين مطالب هميشه جزو اولين ها بوده و هست...
و تلاش ميكنم فارغ از اينكه ديگران چقدر اينطور رفتار ميكنند به سهم خودم به اين توصيه كليدي عمل كنم...
تو نگو همه به جنگند و ز صلح من چه آيد
تو يكي نه اي! هزاري! تو چراغ خود بيفروز
به درستي اشاره فرموديد كه درد جامعه درد تربيت است. اين فرهنگي كه شما به آن اشاره داشته ايد امروز در برخي جوامع پياده سازي شده و سيستم تربيتي( با تاكيد بر تربيت بجاي آموزش) انسان كارآمدتر را به درون جامعه مي فرستد. مطالعه جامعه اي همچون چين كه سابقه تمدني مشابه ما دارد گوياي همين مطلب است. در چين كمتر مي شنويد و بيشتر نتيجه كارها را مي بينيد. دولتمردان كوتاه سخن مي گويند و اخيرا نيز كوتاه تر . چين را مثال زدم تا برايمان ملموستر باشد چگونه مي توان يك كشوررا در سه دهه به اوج قدرت و ثروت رساند. كشوري كه هيچيك از آموزه هاي كاربردي دين ما را هم نداشه و بيشتر به سخنان بزرگان كم حرف و عملگرايش تمركز داشته است. ما بيش از هر چيز نيازمند تربيت هستيم. تا نپذيريم مشكلات بنيادي داريم ، آماده تربيت نمي شويم.