اگر این افراد الگو می شوند به تبلیغات و صدا و سیما و روزنامه ها بر می گردد. این رسانه ها هستند که این افراد را تبدیل به الگو کرده اند و می کنند. اگر این مطلب که این افراد الگو نیستند تکرار شود قطعا از این مرحله گذر می کنیم و آنها دیگر الو نخواهند شد. هر چند در همه دنیا افراد مضهور کم کم تبدیل به الگو می شوند چون از این الگوها منفعت اقتصادی می برند و کالاهایشان را با استفاده از اینها به خورد مردم می دهند. عطر . عینک و روغن موتور ماشین و هر کالای دیگری را که به ذهنتان برسد از این کلک استفاده می شود. فردی مانند بکام که وضعیت اخلاقیش برای همه مشخص است را نیز الگو می کنند چه برسد به دیگران.
مشکل ما اینه که از کسی که هنری دارد انتظار همه هنرهارا داریم.کسی که خوب شوت می زند می تواند الگوی شوت زن ها باشد نه کسی که دنبال فرهیختگی است.انیشتن الگوی کسی می تواند باشدکه شیفته فیزیک است.از بازیگر باید بازی خوب واز یک سیاست مدار باید مملکت داری واز یک پزشک طبابت خوب انتظار داریم.
بازیگران و ورزشکاران می توانند فقط در حوزه فعلیت خود الگو باشند. حال با توجه به شهرت و زیر ذره بین بودن این افراد، اگر کسی از این قشر جامعه دارای اخلاق اجتماعی مناسبی باشد می تواند بر جنبه های دیگر زندگی افراد موثر باشند.
اینجا ایرانه. ما نه فقط از نظر تکنولوژی از دنیا عقبیم به قولی که معروف شده همه چیزمون به همه چیزمون میاد. معتقدم اقتصاد، فرهنگ، ورزش و خیلی چیزهای دیگه با هم رشد میکنن نمیشه اقتصاد رشد کنه ولی ورزش لنگ بزنه. شما کره جنوبی رو ببینید هم فرهنگش رشد کرده هم ورزشش.عکس العمل طرفداراش بعد بازی با ایران تو ورزشگاه آزادی موید این مطلبه
بنظرم هنرمندان می بایست جنبه داشته باشند و بیشتر مردم علاقمند را درک کنند.