ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۷:۳۸ - ۱۳۸۷/۱۰/۲۴
از اينكه نويسنده توانسته است يك مطلب تاريخي را با اين مستندات مورد تدقيق قرار دهد بسيار ممنون هستم اميدوارم ايشان و همقطارانشان غبار از چهره تاريخ درخشان تشيع بزدايند.
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۸:۳۹ - ۱۳۸۷/۱۰/۲۴
1- بهتر است در مورد رويكرد عقلاني به تاريخ تأمل بيشتري شود. آيا عقل مي‌پذيرد هر واقعه تاريخي لزوما بايد از منظر عقل موجه باشد؟ اصولا عقل حكايتگر بايد و نبايد و خوب و بد است حال آن كه تاريخ از هست و نيست سخن مي‌گويد. لذا در نقل نظرات آقاي صالحي مقداري تامل شود. با دقت در ساير نظرات ايشان معلوم مي‌شود كه اصولا اغلب چيزهاي عجيب يا دور از ذهن از تظر ايشان غيرعاقلانه و مردود شمرده شده است.
2- اصولا نقل تاريخي در اثار گذشتگان فاقد دقت و روشي است كه در نقل احاديث (خصوصا احاديث شيعه) وجود داشته است. لذا ترديد در يك مساله تاريخي با استشهاد به منابع ديگر تاريخي مي‌تواند داراي خطاي بسيار باشد.
3- دليل اول شما براي ترديد در اين حادثه مورد قبول نيست جراكه اثبات شي نفي ما عدي نمي كند. آيا مي توانيد با قاطعيت بگوييد آن چه در مقتل ابومخنف نيست پس در حادثه كربلا اتفاق نيفتاده است!
3- آيا طبري از جنان سطحي از وثوق است كه در كنار شيخ صدوق قرار گيرد. تحقيق در احوال شيخ صدوق و دقت نظر او در نقل كمي دادن نسبت خطا به وي را مشكل مي‌نمايد همانطور كه مجلسي و شيخ عباس قمي نيز چنين نكردند. اما در هر حال به جز 12 معصوم عليهم‌السلام، هيچ كس بدون اشتباه نيست.
اما در مورد ساير نكات:
1- از كجاي نقل تاريخي اين حكابت معلوم مي‌شود كه عبيدالله لعنه الله از روي رقت قلب دستور مجازات قاتل را صادر كرده است؟ شايد سياستي براي مظلوم نمايي بوده است جنانكه حتي يزيد لعنه الله نيز پس از افشاگري امام سجاد عليه‌السلام و ... نيز به سياست مظلوم نمايي دست يازيد.
2- بررسي جغرافيايي بيشتري براي ادعاي دوم مورد نياز است. چون قبر طفلان مسلم در 30 كيلومتري كربلا است اما در كدام جهت؟ ضمنا صحت انتساب محل فعلي قبر طفلان نيز بايد مورد بررسي قرارگيرد! همچنين آيا حضرت مسلم تنها دو پسر داشت؟ همه اينها نيازمند بررسي اسناد تاريخي است كه خود داراي چنان وثوقي نيستند.
3- از كجاي معلوم كه مادر طفلان و ساير زنان در اين باره هيچ عكس‌العملي از خود نشان نداده و با خونسردي راهشان را به طرف كوفه ادامه داده‌اند؟ باز هم نگفتن مطلبي در تاريخ دليل بر رخ ندادن آن واقعه نيست.
4- نكات 4 و 5 نيز شامل نقد فوق هستند.
5- در مورد پرداخت ضعيف رسانه ملي به اين گونه وقايع تاريخي با شما كاملا موافقم متاسفانه تبليغ عشق هاي مجازي تبديل به عادت رسانه هاي ما شده است
6- بهتر است در اظهار نظر قاطع در مواردي اين چنين طريق احتياط پيشه نمود همانگونه كه سيره علماي سلف نيز چنين بود ... الله اعلم ...