با سلام
نظر اقای رنانی کاملا درست است از سال اینده برای اولین بار ایالات متحده با دستیابی به فناوری حفاری افقی قابلیت دسترسی به منابع عظیم نفتی را به دست اورده است امکان صادر کردن یک میلیون بشکه نفت را برای شروع دارد بنابراین نفت دیگر اهمیت استراتژیک ندارد و تئوری نگهداشن نفت برای ایندگان که یکی از اهداف ما بوده است کاملا اشتباه بوده بلکه میبایست با صادر نمودن نفت با حجم بالا و فروش ان نسبت به سرمایه گذاری در ایجاد فناوریهای نو و جهت گیری به سمت انها اقدام نمود البته اقدامی که تا حالا نسبت به ان بی توجه بوده ایم
پاسخ ها
ناشناس
||
۰۸:۴۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۳
دوست عزیز چندین سال هست که چاه های افقی داره حفاری می شه ! چیز جدیدی نیست.
کشف گس شیل یا گاز-نفت موجود در لایه های ماسه ای در امریکا برای 100 سال ذخایر انرژی این کشور را بیمه کرد حتی علاوه بر افزایش کوتاه مدت احتمال اینکه با بی مشتری ماندن نفت خاورمیانه ، در طولانی مدت قیمت ها کاش یابد وجود دارد مثلا عده ای صحبت از نفت 20 دلاری برای بعد از 2015 می کنند که این یعنی شکستن کمر کشورهای نفتی
ممکنه آمریکا اطلاعات نادرست را به خورد دنیا بده تا کشور های اروپایی و... راحت تر شروع هر جنگی را در خاورمیانه را قبول کنند و بی خیال آن باشند.
اگر آمریکا موفق شد که منابع نفتی خاورمیانه را با عوامل دست نشانده در کنترل می گیرد .اما اگر موفق نشد با کمبود انرژی مردم اروپا خواهند فهمید که چه گولی خوردند.
اگر این تحلیل درست باشه آمریکا ریسک بزرگی را برای حفظ ابرقدرتیش شروع کرده.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۰:۴۵ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۳
درسته-منم یک تحقیقی درباره شیل گس کردم متوجه شدم تولید به اون روش به دلیل آلودگی مخالفت های زیادی داره و حتی اروپا هم از اون دست کشید
باسلام
ریز سنجی آقای رنانی قابل تحسینه ولی این در حده یه نظریه اقتصادیه. ایشون وجوه سیاسی تصمیمات ایالات متحده رو زیاد در نظر نگرفتند. باید اضافه کنم که درسته اقتصاد غرب سرمایه داریه ولی سرمایه داران اون خودشون هسته اصلی حکومت رو شکل میدن پس اینقدر بدون اطلاع نیستن که از حکومت بازی بخورن.همچنین مورد سوریه کاملا برای بقای اسراییل و کنترل غرب در منطقه حیاتیه به همون نشون که روسیه نتونست ساکت بشینه لذا سرنوشت منطقه رو رقم میزنه پس آمریکا حق داره بی سابقه به آب و آتش بزنه. حال من علت اصلی تصمیم ایالات متحده رو جهت ایجاد افزاش قیمت نفت چند دلیل ترکیبی میدونم:
1- میدونید که قدرت چین از حد کنترل داره خارج میشه پس تحت فشار گذاردن چین و اروپا (یه نوع موازنه قدرت اقتصادی).
2- وابتسه کردن بیشتر اقتصاد کشورهایی مثل ایران به فروش نفت و در آخر تحریم ها پر اثر تر میشن ( یه جور ایجاد آرامش قبل طوفان).
3- واکسینه کردن اقتصاد داخلی آمریکا نسبت به نفت وارداتی ( همون نکته ای که آقای رنانی اشاره کردن ).
4- و البته مواردی که شاید از نظر همه دور بمونه ( شطرنجه دیگه ).
قیمت ها رو می شکنیم کاری نداره قیمت تمام شده نفت شیل که به صورت جامد هست بشکه ای 50 دلار از نفتی که ما استخراج می کنیم بیشتر هست به نظرتون ما نفتو 90 بدیم اونا 100 کدومشو می خرن پس زیاد به این حرف ها نمی شه اطمینان کرد در ضمن آمریکا فقط می تونه نفت مورد نیاز خودشو تامین کنه نه که صادر کننده نفت در جهان بشه اونم در سطح خاورمیانه تا 100سال دیگه هم نمی رسن به نظر من قدرت های اقتصادی دیگه در حال تضعیف کردن دلار در جهان هست همون جنگ ارزی فشار تورمی که دلار امریکا به جهان تزریق می کنه دهها برابر فشار تورمی دیگر اقتصاد هاست باعث فقیر شدن کشورهای دیگه می شه با پایین بردن ارزش پول ملی به نحوی نوعی حکمرانی مدرن در جهان هست
تنها راه مقابله با کاهش ارزش پول ملی کاهش واردات و بالا بردن سطح تولید هست ایران باید به صورت مستمر کالا هایی رو که از خارج وارد می کنه با راه اندازی خط تولید وارداتشو به صفر برسونه یه برنامه 5تا 10 ساله فکر کنم کافی هست
از سرمایه خصوصی هم باید استفاده بشه نه دولت
من کتاب دکتر رنانی را خوانده ام و به نظرم موضوع بسیار جالب و عمیقی در آن مطرح شده است که در صورت پرداخته شدن به آن توسط رسانه ها حتی به فرض آنکه این نظریه دارای اشتباهاتی هم باشد اما تحلیل آن مطمئنا برای ما ایرانی ها تبعات مفیدی خواهد داشت و البته باید به طور مستمر در مورد آن صحبت شود...
نظر اقای رنانی کاملا درست است از سال اینده برای اولین بار ایالات متحده با دستیابی به فناوری حفاری افقی قابلیت دسترسی به منابع عظیم نفتی را به دست اورده است امکان صادر کردن یک میلیون بشکه نفت را برای شروع دارد بنابراین نفت دیگر اهمیت استراتژیک ندارد و تئوری نگهداشن نفت برای ایندگان که یکی از اهداف ما بوده است کاملا اشتباه بوده بلکه میبایست با صادر نمودن نفت با حجم بالا و فروش ان نسبت به سرمایه گذاری در ایجاد فناوریهای نو و جهت گیری به سمت انها اقدام نمود البته اقدامی که تا حالا نسبت به ان بی توجه بوده ایم