دهقان
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
میل به خواندن باید در مردم ایجاد شود. و این باید در مهدکودک ها و خانواده ها دغدغه بزرگترها باشد. شاید در آینده میزان مطالعه بالا برود.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
تو کشور انها هر کسی علم بیشتری داشته باشه مورد توجه زیادی قرار می گیره ولی تو کشور ما نه. به عنوان مثال یارو چندین مقاله معتبر داده و هیچ نوع در امدی نداره وقتی از کشور خارج شد تازه می فهمند که بله فلانی در زمینه فلان علم داشت و باید براش نامه بفرستیم برگرد
حميد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
به نظر من اين مساله كاملا به فرهنگ ارتباط پيدا مي كنه. اگر كتاب نمي خونيم يك دليل خيلي ساده داره و اون اينه كه احساس نياز به خوندن و دانستن در خودمون نداريم و منفعتي هم در اون نمي بينيم. هر كس جايي سرمايه گذاري مي كنه كه در اون منفعتي ببينه.
عبدالله
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۱۶ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
اول با دقت مقاله را مطالعه کنید بعد هم نظرات هم وطنان رامطالعه کنید تاببینید چقدر بیچاره ایم وحتی بنظر خودمان هم رحم نمیکنیم و احترام نمیگذاریم واقعا جای تاسف وغصه خوردن داره وای برما مردم ایران بااین منش ورفتار وطرز فکر...
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
فقط و اول باید از خودمان شروع کنیم ؛ هیچ کس مقصر نیست
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
درژاپن برای تمام مردم باهرعقیده کتاب نوشته شده یعنی آزادی بیان
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
وقتی مردم تمام وقت باید پیگیر ارزاق و مایحتاج روزانه باشند دیگه وقتی برای مطالعه و کتاب خریدن هم می ماند .
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
چون دانشجو هستم (دانشگاه آزاد)، مجبورم با دوتا دفتر کار کنم که دیگه فرصت نمیکنم کتب درسیمو کامل بخونم.
حامد
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۲ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
با سلام به دوستان.
اگر در برخورد با هر مساله چندتا "چرا؟" بپرسیم خیلی بهتره تا اینکه همینجوری چندتا نظر بدیم.
" اصلا چرا باید کتاب بخونیم ؟ "
اگر جواب این سوال برای کسی حل بشه نیازی به نظرات ما هم نخواهد بود.
موفق و موید باشین.
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۲:۰۸ - ۱۳۹۲/۰۶/۳۰
من خودم نویسنده ام با بیش از ده کتاب تالیفی . بعضی کتابهایم دو تا سه و یا بیشتر هم به چاپ رسیده اند و اوایل انقلاب بعضی کتابهایم تا سیصد هزار نسخه هم فروش داشته اند ولی با حق التالیف ناچیزی که از ناشر در یافت کرده ام هنوز یک اتاق از خودم ندارم که در آن به آسودگی خیال زندگی کنم و کتاب بنویسم . اکنون کتاب بسیار مهمی در دو جلد نوشته ام و با اینکه مدت هاست ناشرین قبلی کتابهایم و چند ناشر دیگر برای چاپ آن ابراز تمایل کرده اند ولی واقعا رغبتی در خودم احساس نمی کنم. حتی روزی تصمیم گرفتم امتیاز مادی و معنوی کتاب را برای همیشه به کسی که داری پول و ثروت است و تنها می خواهد کتابی به نام خود داشته باشد بفروشم و در ازای این امتیازی که می گیرد پول منطقی و قابل توجهی به من بدهد که دست کم معادل ده هزار نسخه با حق التالیف 15 در صدی که تا امروز ناشر به من داده است باشد ولی یک جا این پول را بگیرم نه آن گونه که ناشران پرداخت می کنند و همان حق التالیف ناچیز را در سه قسط. این را گفتم تا بدانید وضع نویسنده در این مملکت چگونه است که حاضر است کتابی را که سال ها برای نوشتنش زحمت کشیده و شیره جان اوست به راحتی از امتیاز معنوی آن بگذرد.
نظرات بیشتر