از لحاظ آماری متوسط (میانگین) شاید معیار صحیحی نباشد. لازم است که توزیع آماری نیز مشخص شود (در صورتیکه توزیع نرمال باشد شاید تا حدودی عادلانه باشد) در حالتیکه توزیع چوله به راست یا چپ باشد نشان میدهد که یک قشر محدود درآمد بسیار بالایی دارند در حالتیکه یک جمعیت بسیار زیاد درآمدهای بسیار اندکی دارند که نشان دهنده توزیع نابرابر درآمد و ثروت در جامعه است. ناگفته نماند که واریانس توزیع نیز پراهمیت است.
١. يعنى ميزان پس انداز هر خانوار حتى به ٢ درصد درامدشان هم نميرسد.
٢. اگر خانواده اى بخواهد با پس انداز كردن خانه اى متوسط بخرد بايد حداقل ٥٠٠ سال كار كند.
ببخشيد ولي خودتون هم ميدونيد كه اين امار اشتباهه.چون توزيع آماري اون بصورت يكنواخت نيست.گاهي اوقات تفاوت درآمد ماهانه دو خانوار در تهران به 10 برابر ميرسه.پس نميشه اين آمار را به همه تهراني ها تعميم داد.
به نظر می رسد آمار مرکز محترم آمار در خصوص درآمد خانوار تهرانی بهتر است بر اساس متوسط درآمد هر دهک ارائه گردد که در آن صورت اختلاف فاحش هزینه و درآمد بخش عظیمی از خانوارهای تهرانی مشهود بوده و از طرف دیگر اختلاف عظیم طبقاتی نیز نمایان می گردد.
خیلی خوبه چه امار دقیقی پس باید یه فکری واسه مازاد درامدشان کنید مثلا در قبوض انرژی عوارض تنفس کردن را هم منظور کنیم اخه کارمندی که مهانه 1 میلیون حقوق میگیره چگونه ماهی 2400 خرج میکنه ؟