لاستیک زاپاس ماشینمو دزد زد رفتم کلانتری که یک برگه بگیرم برای گرفتن خسارت از بیمه مامور کلانتری به همکارش گفت برو به فلانی بگو امروز دیگه شورشو در آوردی !!!!!!!!

ىازدھ بار از خانواده ام دزدی شدھ است ھر بار پلىس را در جرىان گداشتىم اما تابحال ىکى ازاجناس پىدا نشده است حال شما بگوئد چقدرغمگىز است؟ خدا مىىداند شھرمان تهران چقدر نا امنست ؟ ھمىشھ دلھررھ دارم ازترس متورسوارن فشارم بالا مىرود نکنه کىفم ىا مباىلم را بزنند؟؟؟

اگه پولی که در فسادهای اقتصادی می دزدند به چرخه تولید وارد می شد خیلی از مشکلات مردم کاهش می یافت

تو زلزله بم هر چه وسایل با ارزش که در طول 17 سال بدست آورده بودم، از زیر آوار بیرون آورده و به علت نداشتن محلی مناسب برای نگهداری آنها در اتاق نیم آواری گذاشتم تا به امورات دیگر رسیدگی کنم که بوسیله بعضی افراد بی وجدان به سرقت رفت که رفت!!

خدا رو شکر تو ایران اصلا از این چیزا نیست!!!!!

همانطور كه يكي از خواننده گان ديگه هم گفته بدتر از خود سرقت اينه كه سارق زود تر از مال باخته از كلانتري يا دادگاه آزاد ميشه. منزل ما در خرداد سال 90 مورد سرقت واقع شد ولي تونستيم سارقين را در حين فرار ببينيم و سپس شناسايي و دستگير شدن. تو بازجويي به سرقت اعتراف كردن ولي متاسفانه تو جلسه دادگاه سرقت را تكذيب كردن و قاضي محترم نيز با اين همه شواهد و مدارك اونها را تبرئه كرد.به راي دادگاه اعتراض كرديم كه دادگاه تجديد نظر دوباره اونها را تبرئه كرد.من مطمئن هستم يك سارق با ديدن چنين چيزي هر چه بيشتر به سرقت ترغيب ميشه. متاسفم واقعاً پول طلا دوربين عكاسي و گوشي موبايل من را سرقت كردن و آب از آب تكون نخورد به اضافه اينكه تا مدتها شبها با ترس مي خوابيديم. تازه سارقين بعد از جلسه دادگاه از ما طلبكار هم شده بودند.

متاسفانه مردم و روزنامه های کمتر به اثرات روحی و روانی دزدی توجه می کنند، وقتی ماحصل تلاش های یک فرد که به تدریج و ذره ذره جمع آوری شده به ناگهان برده می شود و بدتر از آن اسیب های جسمی و جانی به افراد وارد می شود، هیچ گاه اثر آن از بین نخواهد رفت. افرادی که دچار این مشکل می شوند بسته به بزرگی جنایت همواره زخم یا آثار زخمی را که بر روح آنها وارد شده با خود حمل می کنند. بنده کسی را می شناسم که بعد از سالها از کشته شدن چند تن از بستگانش در یک حادثه دزدی آرامش خود را همچنان نیازمند مصرف قرص های آرامبخش می داند و اگر آنها را استفاده نکند دچار کابوس می شود!

در سال 80 چرخ خیاطی ام را دزدیده شد از خانه دزد شیشه خانه را وقتی نبودیم شکسته بود .بماند که هیچ وقت نتونستم مثل چرخم را بخرم ولی ضربه روحی که از ترس بوجود امده بود تا سالها بامن همراه بود و از تنها ماندن در خانه وحشت داشتم و احساس نا امنی میکردم . چرخ خیاطی من اون موقع 500 هزار تومان نواش اگه گیرت می امد بود حالا دست هزارمش را میگن 700 هزار تومن .ژانومه 802 اصل ژاپن بود.که دیگه نتونسم بخرم. و خیاطی کردن را کنار گذاشتم. هیچوقت هم پلیس نتوانست دزد را پیدا کنه و هیچ پیگیری از طرف پلیس نشد. با اینکه چند با ر همان سالها مراجعه کردم.در سالهای اخیر سرقت خیلی زیاد شده .و متاسفانه هیچ راهی برای جلوگیری از این دزدی ها نیتس .پلیس هم یه جورایی دزدی های کوچک را نادیده میگیرد.

چهار سال پیش در عید نوروز دزد خانه ما را زد هنوز بچه هایم می ترسند به اتاقی بروند که دزد از آنجا وارد شده است ضرر روحی این قضیه خیلی بیتر از ضرر مالی بود.

یکی از مکتوب های خوب در مورد یک سرقت بزرگ و عواقب آن کتاب "داستان واقعی سرقت از بانک کشاورزی همدان" است که در اینترنت فایل آن وجود دارد.