جداً تمام دردهای درونی مرا نوشتید. زجری که من محقق می کشم. بی جیره و مواجب. امّا هنوز هم من عاشق کتابم. با آنکه این روزها تمام فکرم فروش کتابهایم است برای مایحتاج زندگی شرافتمندانه ای که دیگر چندان آبرومندانه نیست متأسفانه. گاه باید خون گریست.
من امروز بعد از مدت ها رفتم کتابفروشی.اینکه مردم دیگه نمیتون برای کتاب هزینه کنن چیز خوبی نیست اما تنها نکته مثبتش این بود که ناشران هم دست به چاپ کتاب هایی می زنند که سرش به تنش بیارزد.حداقل این دیگر جایگزین چینی ندارد.
چاره مشکل اتفاقی است که در همه دنیا افتاده اما ما بی دلیل در مقابل آن موضع گرفته و مقاومت میکنیم، نشر الکترونیک و استفاده از بستر ابزارهای روز که در اختیار همه مردم هست.