سوال:اگر دقيقا عكس اين وضعيت پيش مي امد يعنيجاي ايران و امريكا عوض مي شد و ايران(كه ميزبان سازمان ملل است) مانع از ورود نماينده امريكا مي شد آيا از سوي سازمان ملل و.... محكوم نميشد و تحت فشار نبود كه قوانين بين المللي را ناديده گرفته و...اما اكنون همه در سكوتند و حتي اساتيد داخلي هم با اينكه اقدام امريكا را غيرقانوني ميدانندمنتظر امضا يا عدم امضاء اوباما هستند.يعني منتظر ترحم گرگ بر گوسفند. عجب انتظاري!!!علي ايحال نتايج روابط گرگ و ميش همين است و هيچ ربطي به پوست موز ندارد در هر حال امريكا امريكاست و خوي استكبار همين است و لا غير

اما خنده دارترین تیتر خبری تلویزیون این بود تصویب قانون غیر قانونی!!!!! فکر کردند امریکا هم مثل ایرانه راه بنداز جا بندازه! معلوم شد که یک عده ادم بی سود بی اطلاع از همه چیز و یک باند کار نابلد بر صدا و سیما حاکم هستند که از درک بدیهی ترین اصول و قواعد خبری بی خبرند! بلکه از اطلاعات عمومی در خصوص مجامع جهانی و سایر کشورها نیز هیچ اطلاعی ندارند

آیا در این مملکت شخص دیگری نیست که بخواهد در آمریکا سفیر بشود که مسئولان اینهمه اصرار می کنند.

اگر ما هم در چنين شرايطي قرار مي گرفتيم همان كاري را كه آمريكائي ها كردند نمي كرديم؟

چرا شخصی چون اقای روحانی با این همه افراد باتجربه اقای ابوطالبی را معرفی کند .....نکنه ریگی تو ....
باور کنید بو داره...

واضح است دولت آقای روحانی می تواند در توافق نهایی ژنو از این موضوع برای چانه زنی بیشتر به آمریکا فشار وارد کند چرا که موضوع عدم صدور روادید برای دولت اوباما هزینه منفی عمومی و نمایاندن چهره قلدر محله از آمریکا خواهد داشت که بصورت خاص در تضاد نقش ظاهری آمریکا بعنوان میزبان سازمان ملل است

بنام خدا- البته دیگر دیر شده است و خسارت این تصمیم امریکا در عرصه دیپلماسی را نمی توان جبران کرد. به طور قطع هیچ راهکاری برای تغییر تصمیم آمریکا وجود ندادر و این موضوع فتح بابی شد تا فردا روز برای سایر اشخاص هم ویزا صادر نشود.
البته زیان بیشتر موقعی متوجه کشور خواهد شد که آقای ابوطالبی ویزا بگیرند و چند یبعد با شکایت یکی از گروگانها بازداشت شوند و...نتیجه بحرانی دیگر در روابط خارجی کشور... به قول اقای فردوسی پور : چه می کنند این مشاورین آقای روحانی..........

خوب قانون زور در آمریکا حاکم است اما ما نیز نباید سوژه به دست این دشمن بشریت بدهیم. بهتر است به جای وی یک نفر دیگر انتخاب شود حتی اگر به عنوان سفیر غیر مقیم یا سفیر مقیم مرکز انتخاب شود مطمئن باشید که آمریکا بازی دیگری در می آورد و نظر خود را در عدم پذیرش وی بر سازمان ملل تحمیل می کند.

معرفي ابوطالبي اشتباه بزرگي بود. نحوه انتخاب هم اشتباه بوده است. ظاهراٌ وزير محترم خارجه هيچ از فرايند خبر نداشته اند تا زمانيکه اسم ايشان در مطبوعات براي اين پست بر سر زبان ها فتاد. اگر وزارت خارجه خبر مي داشت از اين معرفي جلوگيري مي کرد چون به حيثيت کشور لطمه زد. قبلا هم برخي از افراد مرتبط با گروگانگيري در سفارت آمريکا علاقمند بودند که به عنوان سفير و نماينده دائم به نيويورک بروند اما مصلحت انديشي آنها بيشتر بود و نصيحت وزارت خارجه را گوش کردند لذا چنين اتفاق تلخي در مورد آنان نيفتاد. همه تقصير را گردن آمريکا نيندازيد. واقعيت اين است که شخص آقاي ابوطالبي در اين زمينه بيشتر از همه مقصر است. چون مي دانسته است که در گروگانگيري (هرچند اندک) دخيل بوده است آمريکا هم در اين زمينه واقعا خطوط قرمزي دارد که هيچ مقام آمريکايي نمي تواند آنها را زير پا بگذارد. ابوطالبي به عنوان يک ديپلمات با سابقه و چند بار سفارت ديده از اين مسائل و تبعات اين معرفي براي کشور بي خبر نبوده است. جداٌ محل تامل است که چرا اين موضوع را به روي خود نياورده و براي اين پست داوطلب شده است.

اي بيچاره هاي وطن فروشي كه تا اسم آمريكا مي آيد آب از لب و لوچه شما جاري مي شود و حاضريد به هر ديوزه گي براي خوش آمد اربابانتان تن بدهيد. بد بخت هاي وطن فروش ما كه مي گوييم عزت و استقلال مي خواهيم و براي مستقل بودن بايد هزينه كرد و يوق نوكري به گردن نداشت ما افراطي هستيم شما وطن فروشان عاقل و با تدبير هستيد . اگر نمي فهميد ياد بگيريد بفهمي و اگر خودتان را به نفهمي زديد ديگران را نفهم فرض نكنيد. نماينگي ايران در سازمان ملل جزئي از خاك ملت ايران است و شخص نماينده آن به عنوان نماينده مردم و دولت ايران است.اگر شعور سياسي و فهم ديپلماتيك نداريد حد اقل ايراني كه هستيد.اين حركت آمريكا به معناي اين است (ببخشيد اين جسارت را مي كنم ولي شما اينقدر كم شعوريد كه نمي توانم نگويم) كه همسايه قدرتمند سه تا خانه آنطرف تر منزل شما بيايد وبگويد مرد و يا پدر خانه شما را قبول ندارم از امروز اجازه ندارد به خانه شما بيايد چون زور من در محله زياد است .بي غيرت ها يي كه از ترس اين ظلم را مي پذيرند در ترس افراطي هستند يا ما هايي كه از اين بي غيرتي به خشم مي آييم