مساله اول اون آمار کذایی است که به نظرم حتی قابل پیگردقانونیه.بعدشم مگه تو اون کشورهای مثلا شاد به خاطرا. حرکت شادند؟اون شادی این که بخاداینجوری برامن حاصل بشه میخام100سال نشه،چون من خودم روانقدرسخیف نميدونم که یکی بیادگوشه خیابان اینجوری بخاد به من شادی تزریق کنه.ازبعضی رفقاهم خواهش میکنم یک کم دقت کنن، اون ملاکهایی که براشادی وناشادی گفتين چه ربطی به قضیه داره.بعدشم حالیک. نخاسته گوش کنه بایدچیکارکنه؟نميشه که هرک. راه بيفته گوشه و کنار به اسم شادی مردم هرکاری خاست بکنه!آشنایی هم که تواین چیزادنبال شادی میگردن یک کم فکرکنن،اون کسی هم. مخدرو اکس و...مصرف میکنه اون موقع فکر میکنه خیلی شاده!حواسمون باشه توهم شادی والقای شادی خیلی باشادی حقیقی فرق داره اگرچه ظاهرشان به هم شبیه باشه.دل همتون شاد
البته جا داشت یه اشاره ای هم به این میکردید که باید دیدگاهمون رو نسبت به این عزیزان تغییر بدیم و به هنرشون به دیده احترام نگاه کنیم
من به شخصه قبلا روم نمیشد به این عزیزان کمک کنم ولی از الان تصمیم گرفتم این خجالت مسخره رو کنار بزارم و دیدگاهمو عوض کنم
تجربه نشون داده
تو رو بخدا مسولین محترم به این یک مورد کاری نداشته باشن
مردم بهتر از هر نهادی میتونه این پدیده رو مدیریت کنه هر بار که مسئولین محترم در این کارها دخالت کردن یا قضیه منتفی شده یا ماهیتش به کلی عوض شده
حرکت های اینچنینی کمک به باه شادابی جامعه میکند اما در فرهنگ دینی ما شادی و رضایت فردی و اجتماعی از زندگی دنیوی و اخروی است که رضایت خداوند را به همراه دارد و ان از کمک به همدیگر ، انتخاب شایستگان برای تصدی امور و اجرای قوانین بدون تبعیض و همچنین مجازات خاطیان درشت بدست میاید . اینچنین است که یک رضایت مندی عمومی در جامعه ایجاد می شود و به طبع ان شادی در جامعه هویدا می گردد .