منم وقتي بچه بودم مامانم برام يه جوجه طلايي خوشگل خريد رنگي هم نبود و من اينقدر مادرانه ازش مراقبت كردم كه بزرگ شد ولي از شانس بد من خروس از كار دراومد و به من كه بزرگش كرده بودم حمله كرد واسه همين پدرم اونو سربريد
اين خاطره خيلي بدي بود و من از اون به بعد ديگه جوجه نخريدم
جالبه که یکی از رسوم عجیبه ما ایرانیهای به ظاهر متمدن خرید ماهی در عید و زندانی کردن موجود زبان بسته داخل یک تنگ کوچیکه!!! راستی این اسمش حیوان آزاری نیست؟؟؟ ما هنوز خیلی خیلی باید فرهنگمون پیشرفت کنه تا آدم بشیم..
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۷:۱۶ - ۱۳۹۳/۰۵/۳۱
من چند سالی هست که ماهی نمی خرم برای هفت سین ویک ماهی مصنوعی می اندازم در تنگ بلور
یکی از این جوجه ها البته مدل محلی قبلا خریداری کرده بودم الان سنش به 5 سال و وزنش به 5 کیلو رسیده نه می میره نه دیگه تخم میزاره و نه کسی حاضره ببرتش .کاش جای این جوجه ها یکی میومد اینو بر میداشت میبرد !
دوستان عزیز این مطلب رو سایت محترم تابناک واسه آگاهی ما گذاشته که جای تشکر داره ولی چرا ما بجای اینکه نظرات سازنده بدیم همش دنبال سوژه واسه تفریحات لحظه ای هستیم؟ به نظر این موضوعاتی کم اهمیت هستن ولی کمی فکر کنید .ادب و احترام و حیوان دوستی را به کودکان خود بیاموزید.همه چیز را به مسخر نگیریم. با تشکر از تابناک
وقتی که بچه بودم بارها پیش امد که پرنده بال شکسته ومجروحی را به خانه برده واز اومراقبت میکردم تا قدرت پرواز پیدا کند وازادش کنم وچقدر اینکار لذت بخش بود.به فرزندانمان انسانیت ومحبت بیاموزیم.
منم یه خرگوش داشتم دوسش داشتم ولی خیلی اذیتش میکردم اونم خیلی قوی بود ولی یه روز از جاش فرار کرد رف تو حیاط یهو دیدم نیس پشت پنجره بودم که دیدم یه گربه اونو دریدو برد اتقد حالم بد شد که حس کردم یه تیکه از وجودمو اون گربهه برد خودمم فک نمیکردم انقد نسبت به یه حیوون که اذیتشم میکردم حساس باشم
خدا لعنتشون كنه، حيوونهاي زبون بسته رو به خاطر دو قرون پول چيكر ميكنن :( رنگشون ميكنن كه دل بچه ها رو ببرن و فروششون زياد بشه. آخه بدون رنگ كردن هم ميشه فروخت... هرچند اگه به فروش هم نرسن سرنوشت بهتري نخواهند داشت. كاش ادم ها كمي وجدان داشتن كمتر حيوون ها رو اذيت ميكردن.
اين خاطره خيلي بدي بود و من از اون به بعد ديگه جوجه نخريدم