علت اصلی این گونه ارتباط نیاز طبیعی به همسر و عدم توازن بین دختران و پسران لست. راه حل ٱن هم بجای تقبیح داشتن۲همسر اجازه دادن به مردانی است ک تونایی اداره دوهمسر را دارند ک همسر دو م اختیار کنند . اگر کسی راه حل دیگری سراغ دارد بفرماید.
پاسخ ها
بيژن
||
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
در اروپا زن ومرد زماني ازدواج ميكنند كه باعشق واقعي بعد از سالها آشنائي روبرو شوندو بعد از آن ازدواج در صد جدائي بسيار پائين است.خيانت خيانت است وتصور كنيم اگر همسرمان چنين كند چه خواهيم كرد؟
راه ورسم زندگي را قبل از ازدواج بياموزيم.
ناشناس
||
۱۵:۵۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
علت اصلی زیاده خواهی و بی حیایی است
مجتبی ر
||
۱۶:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
دوست عزیز همین کار باعث میشه مردی که میره زن دوم میگیره زنش چون دستش به جایی بند نیست و نمیتونه با این کنار بیاد برای انتقام بره با مردان دیگه رابطه برقرار کنه گناه این بیشتره یا صواب اون؟؟؟؟
ایمان
||
۲۳:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
البته به شرط رعایت عدالت.
در این زمان زندگی کن و خودت را جای همسرت بذار، به احساسش فکر کن.
راه حلش آسان تر گرفتن ازدواج از سوی طرفین است.
ناشناس
||
۰۰:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۵
سوره ی نور رو بخون آیه 29 تا 33
اول حفظ نگاه مرد از نامحرم
دوم حفظ نگاه زن از نامحرم
سوم حفظ حجاب کامل زن (رو معنی کلمه ی جلباب تحقیق کن !)
راضیه
||
۱۴:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۹/۱۶
داشتن دو زن کاملا قبیح است و به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
از هر نظر که فکر کنید به قدری منحط شدیم که چیزی جز نابودی چارهی کارمان نیست. هیچ گروه و طیف و عقیده و مسلکی هم نمیتونه ماها رو به راه راست هدایت کنه. حتی راه راست هم در مواجهه با ما ملت از خود متشکر و بیهنر به کجی گرایش پیدا خواهد کرد.
دلم گرفته تابناک لطفا سانسور نکن
من از نظر ظاهری جز دسته خیلی خوب محسوب می شم. از شانزده هفده سالگی همیشه مهمترین دغدغه ام رابطه داشتن با جنس مخالف بوده. ولی صبر کردم چون هیچی نداشتم.
توی شرایط کاملا نامساعد( نمی گم بدترین) درس خوندم و زحمت کشیدم. بهترین دانشگاه ایران قبول شدم. می خواستم با یه دختری رابطه داشته باشم ولی صبر کردم چون هیچی نداشتم.
جز بهترین های رشته خودم شدم اومدم آمریکا پول خوبی می گیرم آینده نسبتا تضمین شده ای دارم
همچنان در حسرت یه رابطه معمولی ام.
بعد می بینم این دخترهای هم سن من با مردهای ازدواج کرده رابطه دارند واقعا متاسفم می شم برای خودم
نمی دونم چرا ولی کاش یه جوری می شد که دخترها هم قدر خودشون را می دونستن.
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۴:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
خودت رو نزن به اون راه!
ناشناس
||
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
خوب برو زن بگير، يعني چي دنبال رابطه با جنس مخالفم؟
ناشناس
||
۲۳:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
نفهمیدیم شما زن هستی یا مرد؟از حرفات معلوم نیست
ناشناس
||
۱۰:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
دوست عزیز شما هوش همسریابی ضعیفی داری
عليرضا
||
۱۱:۱۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
شريفي جون يه كاري بكن ديگه تادير نشده! چرازن نميگيري؟زودباش ديگه!!!!
محمد
||
۱۳:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
انهایی که درهر مرام و مسلک و دینی هستند وقتی در ایمان و اراده و شجاعت و تلاش و تصمیم و همت ضعیف باشند بعید است در زندگی و رسیدن به هدف موفق شوند از حالا مصصم شو و به موانع برای تشکیل زندگی خیلی فکر نکن توکل به خدا چاره ساز واقعی است .
ایمان
||
۲۳:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
برای خودت متاسف نباش مرد. ان شا الله یه دختر پاک و مطهر نصیبت میشه.
میجورا
||
۱۱:۲۹ - ۱۳۹۳/۰۸/۱۱
خیلی از این ارتباط ها عدم ارضاء نیاز های روحی و عاطفی زن و یا عکسش برا مرد هست
خاطره
||
۱۸:۳۵ - ۱۳۹۴/۰۵/۰۵
ببین اینو که گفتی حس کردم شرایطت مث منه
ناشناس
||
۱۷:۰۹ - ۱۳۹۴/۰۷/۰۹
هر وقت یاد گرفتی اسمتو شریفی ننویسی دخترا هم سراغت میان. ما متاهل ها دخترا سراغمون میان چون اینقدر اهل پز نیستیم
سلام. این آقایون متاهل گاهی اوقات فکر نمی کنن اون دختری که دارن دست روش میذارن، ممکنه تمام آمال و آرزو های یک پسر باشه که عاشقانه دوستش داره. نه از سر هوس. خودم دختر مورد علاقه م که 4 سال تو همه ی سختی ها همراه هم بودیم رو سر این زیاده خواهی کثیف یک متاهل که متاسفانه در جایگاه استاد دانشگاه اون دختر بود از دست دادم. اگرچه بعد از چند سال تحمل افسردگی و ناراحتی به زندگی عادی برگشتم ولی بعنوان یه نفری که درگیر این ماجرا بودم باید بگم که اگرچه درسای تلخی گرفتم ولی فهمیدم که:
1- خوشحالم که قبل از ازدواج طرفم رو شناختم، گاهی مرور زمان حقیقت آدم ها رو نمایان میکنه
2- رابطه ی اون استاد با اون دختر خانوم بهم خورد و اون خانوم تو قمار روزگار دوسر سوخت
3- هرگز برای کسی که ترکتون میکنه وقت نذارین و منتظر برگشتنش نمونید کسی که یک بار ترکتون بکنه برای بار دوم و سوم و هزارم هم ترکتون می کنه، قبح این مطلب که براش بریزه کار رابطه تمومه.
4- این دنیا دار مکافاته، از هر دست بدی از همون دست می گیری
پاسخ ها
مجتبی ر
||
۱۶:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
اگر توی سختی ها همراه هم بودید چرا اینقدر راحت ولت کرد رفت؟ احتمالا توی تمام سختی ها شما همراه اون بودید و نه اون همراه شما. عشق یک طرفه همون بهتر که به جایی نرسه
منتظر
||
۱۶:۱۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
کرم از خود درخته. تقصیر استاد کمتر از عشق سابق شماست. انتخابت اشتباه بوده داداش.
ظ.ا
||
۱۷:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
سلام
معلومه كه خدا خيلي دوستت داشته كه ماهيت طرف مقابلت را بتو نمايانده كه زندگيت را به پايش نبازي. هرچند ممكنه در ازدواج رسمي و شرعيت هم اثر اون رابطه و دوست داشتنت تاثير بذاره ولي برو خدا را شكر كن. به تجربه ثابته كه ممكنه شما در ازدواج با كسي كه ممكن است غريبه باشد به همسرت هم سوئ ظن و بي اعتماد باشي پس توصيه مي شود در صورت امكان حتما از دختراي آشنا و فاميل كه خوب بشناسيش ازدواج كن.
انشا ئالله خداوند همچناكه كمكت كرده كمكت ميكند
ناشناس
||
۰۸:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
4 سال فرصت کمی برای شروع زندگی با دختر دلخواهت نبوده شما فرصت ها رو به بهانه های مختلف از دست میدید و بعد پشیمونی برای هر دو نفر باقی می مونه .. برای ازدواج باید دو طرف کمی اسانتر برخورد کنند
حميد
||
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
سلام
من هم درگير همچين زني شدم
وقتي فهميدم زنم مورد اخلاقي داره و همچنان به من خيانت ميكنه دنبال راه چاره گشتم تا از خودم دورش كنم چون منجر به نابودي و از بين رفتن اعتبار و آبروم ميشد.
ناچارن گذاشتم به من اتهامي بزنند تا به اين بهانه از شرش راحت شوم
اميد وارم اين جور افراد در اين دنيا تقاص خيانتشان را بدهند
م.ر
||
۱۱:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
علم غیب که ندارند عرضه داری برو پیش تم اختیار کسی را ندارید که وان طرف هم علم غیب نداره
ناشناس
||
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
موافقم با هات 100%
ناشناس
||
۱۹:۰۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
حرفاتو خوندم ناراحت شدم
ناشناس
||
۱۵:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
از صمیم قلب درکت میکنم. من کار روحیه و چندسال از زندگیم رو سر همین مساله از دست دادم.
مخاطبانم در این چند سطر دختران مجرد و زنان مطلقه و مردان متاهل میباشند خواهشمندم در صورت انتشار از طرف تابناک خوب به این حرفها که تجربه خودم هست توجه کنید:
مردی 40 ساله هستم دو فرزند دارم یکی دختر و یکی پسر,متاسفم برای خودم که فکر میکردم با علاقه مند شدن یک دختر که 10 سال از خودم کوچکتر است فصل جدیدی در زندگیم باز شده این آشنائی و صحبت ها روزمره رفته رفته به علاقه شدید بین ما دو نفر منجر شد که پس از ارتباطهای بیشتر خصوصی این علاقه صد چندان شد .این رابطه به قدری پیشرفت کرد که دیگه همسرم به چشمم نمی آمد ,وقت خیلی کمی برای بچه هام میگذاشتم و به زبان ساده تر بگویم که خانه ام برایم شده بود خوابگاه و ثانیه شماری میکردم تا صبح شود و دوباره او را ببینم.از طرفی هم میل باطنی خودم هم این بود که هرطور شده به او برسم و برایم مهم نبود روابط اجتماعی با فامیل و همکار چه میشود و اصلاً اهمیت نمیدادم که به سر خانوادم چی میاد.بهتره از روحیات طرف مقابل هم بگویم او هم بشدت علاقه داشت و حد دوست داشتنش بی نهایت بود او و من هیچ چیزی را از هم دریغ نمیکردیم و دقیقاً زن و شوهری بودیم در قالب یه عشق بی پایه و اساسی که معلوم نبود با به ثمر رسیدن این عشق شیرازه و آینده خانوادم به کجا میرود.این را هم بگویم تمام این مسائل وقتی بوجود می آید که در انتخاب اولیه چشم بسته و در نهایت خامی تن به یه زندگی میدهیم و با گذشت مدتی و فروکش کردن عطش ابتدائی همه چیز برایت عادی میشود و تازه آن موقع است که میفهمی همسرت آن چیزی نبوده که میخواستی و تا بخودت می آئی میبینی 2 تا بچه هم کنارت هستند و به قول روانشناسان به طلاق عاطفی با همسرت دچار میشوی آن موقع است که مرد متاهل برای رفع کمبود روانی خود محیطی دیگر را جستجو میکند و دختر مجرد هم که کمبود محبت درون خانواده خویش آن را تنها کرده به هم میرسند و تازگی طرفین عطش سیری ناپذیری را در وجود هم پیدا میکنند و همین زمینه ساز نابودی بنیان خانواده مرد متاهل میشود و پس از رویاروئی دختر مجرد با زندگی از دست رفته مرد متاهل یا به کمکش می آید یا رهایش میکند.نتیجه بسیار روشن است :عدم آگاهی اولیه در انتخاب همسر اول+کمبود روانی و جنسی مرد متاهل(که طبیعت ذاتی اوست)+کمبود و تنهائی دختر مجرد+روابط نامشروع=نابودی و سیاه بخت شدن همسر اول و نابودی روان بچه ها و از همه مهمتر پاشیده شدن زندگی مرد متاهل.
این سرنوشت نگارنده این چند خط بود.
نمیدانم چه توصیه و نصیحتی بکنم واقعاً نمیدانم چرا که هنوز هم نمیدانم چه به روزگار زندگیم آمد ولی قبل از گرفتار شدن در چنین روابطی خوب به عواقب آن فکر کنید.
پاسخ ها
زی زی
||
۱۵:۴۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
از خوندن بی تابی ها و عاشقانه های شما حالم بد شد
مجتبی ر
||
۱۶:۱۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
فکر میکنی که عشق اول الکی بوده ولی اگر با همین خانوم هم ازدواج کنی بعد از چند ماه یکی دیگه گیرت میاد و میگی دلباخته اون شدی
حسن
||
۱۷:۲۶ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
اولا وقتی متاهل شدی باید متعهد هم شوی
دوما فرهنگمان اشتباه است که تنها در چند جلسه بخواهیم طرف ازدواجمان را بشناسیم آن هم در حد آدم خوب بودن بعد هم عقد کنیم
ناشناس
||
۱۹:۳۸ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
طبق قانون حق طلاق با مرد هست . بهتر نبود وقتی فهمیدی همسرت کسی نبود که دلت می خواد مرد و مردونه حق و حقوقش رو می دادی و طلاقش می دادی بعدش هم به عشق آتشینت می رسیدی ؟
ناشناس
||
۲۰:۰۱ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
در نتیجه گیریتون سیاه بخت شدن دختر رو از قلم انداختین
ناشناس
||
۲۲:۴۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۱
افرین. خلاصه حرف شما :
:عدم آگاهی اولیه در انتخاب همسر اول+کمبود روانی و جنسی مرد متاهل(که طبیعت ذاتی اوست)+کمبود و تنهائی دختر مجرد+روابط نامشروع=نابودی و سیاه بخت شدن همسر اول و نابودی روان بچه ها و از همه مهمتر پاشیده شدن زندگی مرد متاهل.
م ج
||
۰۹:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
واسه چی نظر منو منعکس نکردی.
محمد
||
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۲
نگفتی اخر داستان چه شد ------ب
ناشناس
||
۰۱:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
ناشناس عزیز
نمیشه چون خودت اول اشتباه کردی، حالا همسرت رو بسوزونی
مل آگر
||
۰۸:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
برای من اما با زنی متاهل (خودم نیز متاهل) همچین اتفاقی افتاد.هزینه های گزافی برای لو رفتنش دادم و ذلتها خریدم برای عشقی نامشروع و ناخواسته و به تدریج! اما برگشتیم به زندگی. من نیز تحلیل شما رو دقیق و منطبق بر افکار خودم میبینم. ممنون
ناشناس
||
۱۰:۵۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
حالا با کدومی؟
محمد
||
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
شیفته این صداقتت شدم !
ناشناس
||
۱۸:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
شیطان طوری گمراهمون میکنه که خودمون هم نمیفهمیم گمراه شده ایم و خیلی راحت تن به رابطه ای میدیم که خودمون میدونیم برخلاف حدود الهی ست. بهتره حواسمونو جمع کنیم
ناشناس
||
۲۲:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۳
من فکر می کنم . با کمی بالا پایین برای اکثر مردان صادق است .
ناشناس
||
۱۰:۰۴ - ۱۳۹۳/۰۶/۱۴
خدا به من رحم کرد
نزدیک بوذ این بلا هم سر من بیاد
اما با زیرکی خانمم دفع شد
ناشناس
||
۱۴:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۴
خوب چی شد اخر؟
ناشناس
||
۱۳:۰۵ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۴
برادر عزیزم گل گفتی من با اون قسمت از صحبتهات که گفتی عدم آگهی اولیه در انتخاب همسر اول خیلی موافقم.
چشم
||
۱۴:۳۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۷
واقعا آن چیزی را گفتی که همه مردانی که مریض نیستند و در پی جبران عواطف خود هستند در دل دارند.