یکی از دلایلش اینه وقتی مرتب صدا و سیما از هفت تیر کشی و آدم کشی تو مدارس آمریکا میگه خوب طبیعیه این خبر ها روی بعضی از بی جنبه ها هم اثر بگذارد
درسته آمریکا دشمن ما هست اما هر خبری را که نباید اعلام کنیم بد اموزی دارد

اول پدرو مادرش دوم قوه قضاییه سوم نیروی انتظامی چهارم اموزش وپرورش پنجم دانش آموز مقصرند
روحش شاد

معلم خدابیامرز اگه سبیلاشو میتراشید و یکم قیافش مهربونتر بود و رو اعصاب نبود شاید الان زنده بود.

باور کنید هیچ تضمینی وجود ندارد در یک دبیرستان دویست سیصد نفره هیچ دانش آموزی یک روز همین بلا یا مشابه اون سر شما در نیاره. فریب نخورید. من بین دانش آموزان هستم البته راهنمایی ولی همونم اگه معلم بیرونش کنه وجودش پر از نفرت میشه تا حد راضی به کشتن معلم البته بعضیاشون.

خبر بسیار ناراحت کننده ای و بود.چه اتفاقی می افته که رابطه معلم شاگردی به اینجا می رسه که یه نوجوون 15 یا16 ساله چاقو دست بگیره و اون عمل وحشیانه رو انجام بده باید ریشه یابی بشه از فرهنگ خانواده گرفته تا استرس نمره و قبولی و...

این مساله در جای جای جامعه ما وجود دارد امروز در همه جا قانون جنگل حاکم شده اگر کسی که از نظر زور و بازو از شما قویتر است مزاحم شما شود به هر دلیلی شما چکار می توانید بکنید؟

خودتو با دانش آموز درگیر نکن غره نشو که سواد داری دانش آموز این چیزا حالیش نیست انضباطی دانش آموز بزن ولی رو نمره حساس نباش برادر

فضای خشک و بی روح مدرسه وکتابها حجیم بی فایده بدون کورسوئی به آینده شغلی در کنار اونهمه آدم خشن سیبیلو ! خوب چه توقعی دارید ؟ معلومه وقتی دانش آموز بدبخت این همه مشکلات کمرشکن رو با اونهمه حجم سبیل رو صورت معلمش می بینه تعادل روانیشو از دست میده و دست به واکنشهای غیر طبیعی میزنه.

جو ی که در مدرسه های ما به ویژه دبیرستان ها و راهنمایی وجود دارد،جوی خشن، خشک و با فشار های بیش از اندازه از حجم درسی است. نو جوانان ما به ویژه در شهرستان ها هیچ سرکرمی و محیط شادی ندارند و فشار درسی بر روی انها زیاد است. اهمیت بیش از اندازه ی خانواده ها بر روی کودکان،نوجوانان چه در خانواده چه در مدرسه بر نمره ی بیست، غیر منطقی و رنج اور است. رفتار اموزگاران،بیشترشان با خشونت و بی ادبی توام است. انها درک نمی کنند که در این سن، نو جوان غرور دارد،حساس است،هورمون ها در تن و روان انان،تغییراتی ایجاد کرده که انها را سر در گم می کند. اموزگاران کوچکترین درکی از شرلیط روانی نوجوانان ندارند. همین چند روز پیش، در شمال شهر در دبیرستانی که شهریه اش بالای پنج میلیون است، اموزگار عربی کتک های وحشیانه ای به یک دانش اموز بازیگوش نثار او کرد و مدیر برخورد جدی با او نکرده و چند روز دیگر، اموزگار ریاضی دانش اموزی را که دست او شکسته بود به دلیل دروغی که دانش انوز سر انجام درسش گفته بود، چنان کتکی به او زد که همه وحشت زده شده بودند. پدر این نو جوان نیز با خشم و فریاد می خواست اموزگار را کتک بزند. حالا تصور کنید که این نو جوان اگر برگرد د و دستش را روی او بلند کند،حق دارد? انوزش و مرورش،به دلیل استخدام های رابطه ای،بدترین افراد را به استخدام در می اورد.حکایت تجاوز ناظم مدرسه به کودکان با چه واکنشی روبرو شد? با ان مرد کثیف چه کردند? و انوقت شما می گویید چرا? و به چه دلیل? .... ان نو جوان گناهکار نیست،گناه از روش و سیاست های اموزشی است. گناه از استخدام اموزگاران ناشایست است. گناه از مدرک گرایی و شخصیت و هوش یک کودک یا نو جوان را با نمری بیست گره زدن است. گناه از پدر و مادر هاییست که با با نوجوان خود دوست نیستند و رو حیه های او،ظرفیت و استعدادش را نمی شناسند. ما برای ان نو جوان بیش از ان اموزگار ناراحت شدیم. خدا می داند که در زندان چه بلاها که سر او نخواهد امد.

مقصر ما معلم ها هستیم اینقد نمره مفت دادیم که حالا بدهکار هم هستیم.