پدر و دختره میرن ببینن اونور جاده چه خبره بعد گیر ناسا میوفتن و میشینن از اول تا آخر تحقیقات سری را بهش میگن و بعد هم میگن بیا خودت بشین پشت سفینه چون تجربه داری!!
میشینه پشت سفینه جوک میگه و شوخی میکنه بعد وارد سیاه چاله میخواد بشه چشاشو میبنده اللهی به امید تو بریم ببینیم چی میشه،بعد اینا میخوان زمین را نجات بدن
چند دقیقه در موج دریا دیرتر میاد به سفینه 23 سال میگذره و هر چی میگه بیا نمیاد ...یعنی اینهمه تحقیق و بودجه و صرف وقت و انرژی پر بخاطر گوش ندادن دختره
دخترش 23 ساله برای نجات زمین هیچکاری نکرده بعد درست وقتی که طوفان میشه و همه دارن فرار میکنن و پیرمرده میمیره میگه من باید جوابو کشف کنم و جواب در همون اتاقیه که 23 سال پیش از پدر جدا شدم !!
و کلی ایراد دیگه میشه به فیلمنامه گرفت
1- این فیلم در طولش بسیار می خواست «علمی» جلوه کند،اما پایانش به معنی واقعی کلمه بی منطق و غیر علمی بود.
2-از نظر فیزیک حتی در مقام فرضیه هم نمی توانید وارد یک سیاه چاله بشوید، چرا که گرانشش به حدی است که بدن و سفینه شما متلاشی خواهد شد! (رجوع شود به مستند عبور از کرمچاله ها،و فیزیک ناممکن ها میچیو کاکو)
3- در عالم فیزیک محال است،کسی که به زمان عقب برگردد، چرا که عقب نیست شده و از بین رفته... بقول استیون هاوکینگ بزرگ،یکی از بهترین ردیات بر این تخیل اینست:
اگر سفر در زمان ممکن بود،ما حتما باید توریست هایی از زمان های آینده رو پیش خودمون می داشتیم...!
4- وارد سیاهچاله شد، حالا جدا از اونکه متلاشی نشد بدنش توی اون میدان سهمگین گرانشی! تلپی افتاد توی یه دنیای 5 بعدی، مسخره ترین ایده ای که میشد باهاش شلختگی های فیلم رو جمع کرد. بعد از اون دنیای پنج بعدی که به طرز عجیبی اینکه خالقش کیست رو باز پیچوند، و گفت انسان ها در آینده!
یعنی انسان ها در آینده یه دنیای 5 بعدی ساختن، که جناب کاناهی با مورس به دخترش نظریه فیزیک بگه:))
حالا نمی تونستم همین حضرات برگردن، و با اون نیروی محیر العقولشون، گرد و غبار زمین رو مهار کنند، که ناچار به مهاجرت نشن!؟
اینکه یک موجود سه بعدی مثل انسان چطور میتونه عالم پنج بعدی خلق! کنه هم اصلا تناقضی برای جناب نولان نداشته. (برای من که این قضیه از جن و پری مسخره تر بود)
5- پوشش مک کاناهی شکسته بود،توی اون سیاره، چطوری بعدش دوباره سالم شد؟
اکسیژنش مگه تموم نشده بود!؟
بعد چطوری چندین سال این اکسیژنش جواب داد، تا نیرو های امداد بتونن نجاتش بدن!؟نیرو های امداد از کجا اونو بعد اینکه میلیون ها سال نوری ازشون دور شده بود سه سوت یافتن!؟ توی فیلم میگفت یه کمی از اکسیژنت باقی مونده بود:))
یادش رفته بود، که اکسیژنش توی همون سیاره یخ زده تموم شده!
6- آخر فیلم هم همه چی به خوبی و خوشی (مثل اغلب پایان های زرد هالیوود) تموم شد و همه با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردن!
آخرم رسید به بالین دختر در حال احتضارش که یه کمی بار دراماتیک داستانو بالا ببره مثلا! متیوی قهرمانم رفت به برند کمک کنه!!
اینکه فیلم رو بگیم علمی-تخیلی بعد کلا از منطق فیلمنامه خارجش کنیم که نشد دفع نقد! فیلمنامه خودش انقدر باید قوی باشه، که حتی توی عالم تخیلی خودشم نشه ازش ایرادو سوتی این مدلی گرفت،وگرنه شاهکار نیست و دارای ضعفه،حتی اگر نولان ساخته باشدش.
موافقم دوست عزیز. یه فیلم سر هم بندی شده شبیه دیگر فیلم های هالیوودی. این آمریکایی ها همیشه باید لوطی گری کنند مثل لوطی گری مک کاناهی،دختره زود اخترفیزیکدان شد و مسئله رو حل کرد ;-)، ناسا فقط این 4،5 نفر بود. خوبه واسه مک کاناهی کلاس نذاشتند که همه چیزو دانشمندا واسش توضیح می دادند اول چیزی نمی فهمید بعد یه پا نظریه پرداز می شد.عجیبه که اونجا اونقدر بی در و پیکر بود که مک کاناهی آخر فیلم راحت سوار فضاپیما یا سفینه شد و پرواز کرد و کسی جلوشو نگرفت. مثل فیلمهای ابرقهرمانی خوب بلد بود سفینه رو بچرخونه و چفت کنه و بنشونه.تو اینجور فیلما همیشه باید اون آخر یکی خیانت کنه تا نمکشو بیشتر کنند.تو بیشتر فیلمهای این سبک هالیوود فضا، سیاره، دایناسور، هیولا، آخرالزمان، نابودی زمین فقط بخاطر مسئله ی خانوادگی که آخرش یا با دخترش رابطش خوب بشه یا با زنش یا با دوست دخترش. در کل می شه گفت: تعفن احساساسات آمریکایی، جلوه های ویژه وهمان فیلمهای هالیوودی آخرالزمانی اما بشکلی دیگر.
آقا فرشاد کاش شما که فیزیک بلدی کمی حوصله میکردی و متن خبر را کامل مطالعه میکردی :
"جاناتان نولان برادر کریستوفر نولان برای خلق این اثر به مدت چهار سال روی فیلمنامه کار کرد و برای یادگیری علوم، درس نظریه نسبیت را در دانشگاه مؤسسه فناوری کالیفرنیا برای نوشتن فیلمنامه خواند! "
به عنوان یک فیزیکدان دعوت میکنم این شاهکار سینمایی را حتما ببینید. براحتی می توانید با خانواده مشاهده کنید چون یک فیلم کاملا خانوادگی و سالم است. شاید در برخی مفاهیم فیزیکی کاملا مطابق با کتب و نظریات فیزیک نسبیت نباشد ولی با قدرت میتونم بگم بینظیرترین اثری است که در مورد فیزیک مدرن، فیزیک کوانتوم و نسبیت ساخته شده. لینک دانلود رایگانش براحتی با یک جستجوی ساده قابل دستیابی است.
چیزی که مهمه روحیه تجلی بخشیدن به مفاهیم پیچیده در قاب سینما است که کریستوفر نولان از آن هراسی ندارد. شما مطمئن باشید که وقتی یه نوجوان چنین فیلمی رو میبیند در درونش انگیزه زیادی برای کشف بیشتر علم پیدا میشود.
فیلم کاملا ایدئولوژیک و کاملا اومانیستی هست و بارها به این مطلب در فیلم اشاره میشه، کاش مسلمون ها هم همین قدر که اومانیست ها و بقیه دوستانشون تو اعتقادشون پایدار هستن پایدار می بودن.
متاسفانه به دلیل سرعت پایین اینترنت امکان دانلود فیلمو ندارم، اما بعضی فیلمای نولان واقعا محشرن، و به جای صحنه های اکشن و بی روح هالیوودی، (یا لااقل در کنار اونها) ظرافت خاصی دارن که ذهن تماشاچی را درگیر می کند.
میشینه پشت سفینه جوک میگه و شوخی میکنه بعد وارد سیاه چاله میخواد بشه چشاشو میبنده اللهی به امید تو بریم ببینیم چی میشه،بعد اینا میخوان زمین را نجات بدن
چند دقیقه در موج دریا دیرتر میاد به سفینه 23 سال میگذره و هر چی میگه بیا نمیاد ...یعنی اینهمه تحقیق و بودجه و صرف وقت و انرژی پر بخاطر گوش ندادن دختره
دخترش 23 ساله برای نجات زمین هیچکاری نکرده بعد درست وقتی که طوفان میشه و همه دارن فرار میکنن و پیرمرده میمیره میگه من باید جوابو کشف کنم و جواب در همون اتاقیه که 23 سال پیش از پدر جدا شدم !!
و کلی ایراد دیگه میشه به فیلمنامه گرفت
1- این فیلم در طولش بسیار می خواست «علمی» جلوه کند،اما پایانش به معنی واقعی کلمه بی منطق و غیر علمی بود.
2-از نظر فیزیک حتی در مقام فرضیه هم نمی توانید وارد یک سیاه چاله بشوید، چرا که گرانشش به حدی است که بدن و سفینه شما متلاشی خواهد شد! (رجوع شود به مستند عبور از کرمچاله ها،و فیزیک ناممکن ها میچیو کاکو)
3- در عالم فیزیک محال است،کسی که به زمان عقب برگردد، چرا که عقب نیست شده و از بین رفته... بقول استیون هاوکینگ بزرگ،یکی از بهترین ردیات بر این تخیل اینست:
اگر سفر در زمان ممکن بود،ما حتما باید توریست هایی از زمان های آینده رو پیش خودمون می داشتیم...!
4- وارد سیاهچاله شد، حالا جدا از اونکه متلاشی نشد بدنش توی اون میدان سهمگین گرانشی! تلپی افتاد توی یه دنیای 5 بعدی، مسخره ترین ایده ای که میشد باهاش شلختگی های فیلم رو جمع کرد. بعد از اون دنیای پنج بعدی که به طرز عجیبی اینکه خالقش کیست رو باز پیچوند، و گفت انسان ها در آینده!
یعنی انسان ها در آینده یه دنیای 5 بعدی ساختن، که جناب کاناهی با مورس به دخترش نظریه فیزیک بگه:))
حالا نمی تونستم همین حضرات برگردن، و با اون نیروی محیر العقولشون، گرد و غبار زمین رو مهار کنند، که ناچار به مهاجرت نشن!؟
اینکه یک موجود سه بعدی مثل انسان چطور میتونه عالم پنج بعدی خلق! کنه هم اصلا تناقضی برای جناب نولان نداشته. (برای من که این قضیه از جن و پری مسخره تر بود)
5- پوشش مک کاناهی شکسته بود،توی اون سیاره، چطوری بعدش دوباره سالم شد؟
اکسیژنش مگه تموم نشده بود!؟
بعد چطوری چندین سال این اکسیژنش جواب داد، تا نیرو های امداد بتونن نجاتش بدن!؟نیرو های امداد از کجا اونو بعد اینکه میلیون ها سال نوری ازشون دور شده بود سه سوت یافتن!؟ توی فیلم میگفت یه کمی از اکسیژنت باقی مونده بود:))
یادش رفته بود، که اکسیژنش توی همون سیاره یخ زده تموم شده!
6- آخر فیلم هم همه چی به خوبی و خوشی (مثل اغلب پایان های زرد هالیوود) تموم شد و همه با خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کردن!
آخرم رسید به بالین دختر در حال احتضارش که یه کمی بار دراماتیک داستانو بالا ببره مثلا! متیوی قهرمانم رفت به برند کمک کنه!!
اینکه فیلم رو بگیم علمی-تخیلی بعد کلا از منطق فیلمنامه خارجش کنیم که نشد دفع نقد! فیلمنامه خودش انقدر باید قوی باشه، که حتی توی عالم تخیلی خودشم نشه ازش ایرادو سوتی این مدلی گرفت،وگرنه شاهکار نیست و دارای ضعفه،حتی اگر نولان ساخته باشدش.
موافقم دوست عزیز. یه فیلم سر هم بندی شده شبیه دیگر فیلم های هالیوودی. این آمریکایی ها همیشه باید لوطی گری کنند مثل لوطی گری مک کاناهی،دختره زود اخترفیزیکدان شد و مسئله رو حل کرد ;-)، ناسا فقط این 4،5 نفر بود. خوبه واسه مک کاناهی کلاس نذاشتند که همه چیزو دانشمندا واسش توضیح می دادند اول چیزی نمی فهمید بعد یه پا نظریه پرداز می شد.عجیبه که اونجا اونقدر بی در و پیکر بود که مک کاناهی آخر فیلم راحت سوار فضاپیما یا سفینه شد و پرواز کرد و کسی جلوشو نگرفت. مثل فیلمهای ابرقهرمانی خوب بلد بود سفینه رو بچرخونه و چفت کنه و بنشونه.تو اینجور فیلما همیشه باید اون آخر یکی خیانت کنه تا نمکشو بیشتر کنند.تو بیشتر فیلمهای این سبک هالیوود فضا، سیاره، دایناسور، هیولا، آخرالزمان، نابودی زمین فقط بخاطر مسئله ی خانوادگی که آخرش یا با دخترش رابطش خوب بشه یا با زنش یا با دوست دخترش. در کل می شه گفت: تعفن احساساسات آمریکایی، جلوه های ویژه وهمان فیلمهای هالیوودی آخرالزمانی اما بشکلی دیگر.