حالا دیالوگ ما: بابا من خسته شدم ماشین می خوام!
بابا: چی؟
من: هیچی بابا غذاتو بخور!!!
بابام زیر لب: چه غلطا...بچه من به سن تو بودم کارگری می کردم پیاده از این ور تهرون می رفتم اونور.
من: بابا شوخی کردم خواستم ببینم چی می گی؟
بابا (در حالیکه قاشقش را به سمت من پرت می کند): پدر سوخته مگه من با تو شوخی دارم....
!!!
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۶:۱۲ - ۱۳۹۴/۰۵/۱۳
یه استارآپ دارم... با یک ماه پول تو جیبی ایشون من میتونم چند نفر رو سر کار بیارم...
خوب چه ایرادی داره که ایشون از پدرش پول میگیره؟؟ خداوند به کسب و کار ایشان به هر دلیلی برکت داده و ایشان متمول است و می تواند برای فرزندش خودرو ایمن و گرانقیمت بخرد و نیازهایش را برآورده کند. من هم هر چه در توان داشته باشم برای فرزندم انجام می دهم. همه همینطور هستند. سیستم اجتماعی می بایست از طریق دریافت مالیات از کالاهای لوکس به افراد مستحق کمک دولتی کمک کند. همین آقا با خرید یک خودرو 400 ملیونی (حدوده) بیش از 200 ملیو تومان مالیات و عوارض به دولت پرداخته است. حالا دولت باید پاسخگو باشد که این عدد و رقمها را چگونه هزینه می کند. خدا کند روزی برسد که همه بچه ها از حد اقلها برخوردار باشند و بیشترین تعداد متمولین را داشته باشیم. اگر هر جوانی بتواند دسته کم یک خودرو سمند سوار شود آنوقت دیگر هیچ ایرادی ندارد که بعضی ها خودرو های گران قیمت زیر پایشان باشد.
بابا: چی؟
من: هیچی بابا غذاتو بخور!!!
بابام زیر لب: چه غلطا...بچه من به سن تو بودم کارگری می کردم پیاده از این ور تهرون می رفتم اونور.
من: بابا شوخی کردم خواستم ببینم چی می گی؟
بابا (در حالیکه قاشقش را به سمت من پرت می کند): پدر سوخته مگه من با تو شوخی دارم....
!!!