من چند سال پيش پرونده اي داشتم كه شايد براي آنهاييكه تنها به قاضي ميروند، جالب باشد. يك خانم چادري كه مشخص بود تحصيلات دانشگاهي ندارد همراه با مادرش آسيمه سر به دفتر بنده آمد و گفت در سن 18 سالگي با يك دانشجوي مهندسي ازدواج كرد و دو سال بعد صاحب يك پسر شدند، در اين ضمن آقاي مهندس ما براي تحصيل در استراليا از طرف سازماني بورسيه شد. آقاي مهندس خيلي تلاش داشت تا بدون همسرش به استراليا برود اما با تأكيد خانواده اين خانم به همراه خانواده عزام استراليا شدند. آقاي مهندس خانم را براي انجام كارهاي خدماتي مشغول كرد. اما آقاي مهندس از داشتن همسري عامي خجالت ميكشيد و به هر بهانه اي زن بيچاره را زير مشت و لگد ميگرفت. تا اينكه شدت جراحات وارده به زن به حدي رسيد كه زن راهي بيمارستان شد و پليس هم وارد ماجرا. من به چشم خودم عكسهاي پزشكي قانوني را ديدم. جراحات خبر از يك شكنجه ميداد. زن بيچاره بهمراه پسر خردسالش به يكي از كمپهاي نگهداري از زنان بدسرپرست انتقال داده شد. در اين ضمن مشاوراني در استراليا راه و چاه را به شوهر اين زن آموختند و شوهر ظالم آب توبه بر سرش ريخته بود و هر روز با دسته گل و عذر خواهي و عشق طلبي به ديدار همسر در پناهگاه ميرفت و حتي تعهدنامه محضري آورد كه رفتارش را اصلاح ميكن چون عاشق همسرش است. زن بيچاره عليرغم واجد شرايط بودن براي دريافت پناهندگي به همراه پسرش، به عشق همسر رضايت داد و قرار شد تا براي بازديد خانواده سفري به تهران داشته باشند. به محض اينكه مهر ورود گذرنامه در پاسپورتها خورد، آقاي مهندس پاسپورت زن بيچاره را گرفته و صفحه ويزا و ورود و خروج را پاره كرد و به زن گفت ميتواند با چمدان خود به خانه پدرش برود و فرداي همان روز دادخواست طلاق به دادگاه را ارائه كرد، مهريه زن فقط صدهزار تومان بود كه با تعديل آن مبلغ به يك ميليون و نيم رسيد و مرد همه پول را يكروزه به حساب دادگستري واريز كرد. و طلاقنامه را به سرعت برق دريافت كرد. حالا اين زن كم سواد و فريب خورده ماند و بدبختيهايش. يكطرفه به قاضي نرويم
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۰:۲۸ - ۱۳۹۶/۰۱/۲۱
مساله اينه مرداي مظلوم گرفتار زنان رذل ميشن و زنان مظلوم گرفتار مردان رذل
همه دارند یکطرفه به قاضی میروند . باید ادعاهای فتانه را هم شنید و بعد قضاوت کرد . به نظر نمیاد اگر سیاوش ریگی
به کفش نداشت براحتی فتانه را طلاق میداد . در قوانین ایران و در صورت اثبات خیانت زن مهریه تعلق نمیگیرد
با خواندن این داستان دو مورد مشهود است : یکی اینکه قوانین حقوق بشری استرالیا که شوخی بردار نیست و دیگر اینکه بی عرضگی مرد که بدون فکر اقدام به درگیری فیزیکی کرد، با مدارکی که در اختیار داشت میتوانست در دادگاه استرالیا طرح دعوا میکرد و زن خطاکار را به سزای اعمالش میرسوند ، ایشون فکر کرده اونجا هم مثل ایرانه که با یقه گیری مشکل رو حل کنه .البته مادر ایشون عاقلانه رفتار کرد و نسبت به طرح دعوا در استرالیا اقدام کرد.
چرا این آقا با این شرایط این خانم عقد کرده 700 سکه مهریه چه خبر صدمیلیون خرج خوشگذرانی کردن این خانم چه خبر به نظر من خود این آقا هم مقصر بود ایشون باید در حد توان و بضاعتش تعهد می داده که دچار این مشکلات نشه
به همه آقایون جوونی که میخواند ازدواج کنند اکیدا توصیه میکنم که دختر خانمهای امروز دیگه مثل دخترای ۱۰ سال پیش نیستند و باید خیلی چشمشونو باز کنند که سرشون کلاه نره