به دلیل خاصی امیدوارم آقای رئیسی بماند. آقای جهانگیری که می رود و رقابت اصلی میان قالیباف، روحانی و رئیسی است، که این آخری شاید کمترین رای را داشته باشد، ولی این سه تن حتما می مانند. البته درستش این است که رئیسی یا قالیباف یک شان کنار برود، البته اگر وسوسه قدرت اجازه دهد!!! که ظاهرا چنین قصدی ندارد. میرسلیم را خیلی ها حتی اسمش را هم نشنیده اند و حضورش با لباس کار در روز ثبت نام نشان می دهد که ایشان هنوز در گذشته های دور زندگی می کنند و احتمالا همین زندگی در گذشته مانع از این شود که چشم حقیقت بین ایشان باز شود و دریابند که رایی نخواهند داشت. هاشمی طبا هم به احتمال بسیار کنار خواهد کشید تا آرایش را روحانی ببرد. کسی که به هر حال بیشترین امکان پیروزی را دارد. ولی امیدوارم آقای رئیسی و قالیباف هر دو تا آخر بمانند.

تابناک تو هم کم شیطون نیستی ها.

روحانی و جهانگیری به نفع هاشمی طبا
رییسی و قالیباف به نفع میرسلیم
خخخ

یعنی به جرات میگم، اگر هر 4 کاندید دیگه هم به نفع رئیسی یا قالیباف برن کنار و فقط روحانی و یک رقیب بمونن، باز هم روحانی تو همون دور اول پیروز میشه. واقعا این کاندیدها چی دارن برای ارائه؟ مردم گول نمیخورن.

جهانگیری به نفع روحانی کنار می کشد.
قالیباف به نفع رئیسی کنار می کشد.
چهار کاندیدای دیگر می مانند.
حسن روحانی رای اول را کسب می کند و حد نصاب لازم را هم به دست می اورد
در نتیجه
روحانی برای چهارسال دیگر رئیس جمهور می ماند.

بنظرم میر سلیم به نفع هاشمی طبا کنار میره ، بعد هاشمی طبا با رئیسی ائتلاف میکنه ، در ادامه دوتاشون به نفع قالیباف کنار میرن ، بعدش جهانگیری انصراف میده ، و بالاخره قالیباف با روحانی اجماع می کنند و در پایان احمدی نژاد ... البته تحلیل من اینه . مملکت آزاده هر کسی میتونه هرجوری فکر کنه و به یکی رای بده ، حتی شما میتونی به من رای بدید ... شک نکنید به من رای بدین !!!

روحانی فقط رای تهران را دارد و ایران به شما نشان خواهد داد که تهران همه ایران نیست

قالیباف نفس من بیده

باسلام
اصول گرایان معمولا خودشون رو جای حق میدونن و بهمین دلیل هرکسی که از خودشون زاویه پیدا کرده رو یا گمراه و فریب خورده و منحرف فرض میکنن یا معاند و مفسد.

این خلق و خوی مطلق اندیشی و باطل دانستن عقاید غیر خودی حتی درون دایره اصول گرایی هم رخنه کرده. به این معنی که اصول گرایان حتی همدیگه رو هم قبول ندارن. یعنی هر اصول گرایی سعی میکنه مابقی اصول گرایان رو به نوعی خارج از جریان اصول گرایی اصیل بدونه.
شاید بهمین دلیل باشه که رسیدن به وحدت در جریان اصول گرایی کاریست بسیار دشوار. چرا که برای رسیدن به وحدت به ناچار باید طرفین عقاید همدیگه رو به رسمیت بشمارن، لازمه به رسمیت شناختن عقاید همدیگه هم پذیرش تکثر هست.
بطور خلاصه تا در یک گروهی تکثر به رسمیت شناخته نشه اعضای اون گروه نمیتونن به وحدت کامل برسن .
شما ببینید بین جریانهای اصول گرایی همیشه یک جنگ قدرت درون حذبی برای بیرون کردن دیگر اعضا وجود داره. زمانه انتخابات هم که فرا میرسه معمولا اشخاصی که از جریان اصول گرایی در انتخابات شرکت میکنن با این ادعا که احساس تکلیف کردم بی اعتنا به سازوکار حزبی و غالبا با تابلو و برچسب مستقل و فرا حزبی بودن وارد صحنه انتخابات میشن.

براستی چرا اصول گرایان اینهمه احساس تکلیف میکنن ؟


کوتاه سخن اینکه بنده بعید میدونم اصول گرایان بتونن بر سر یک گزینه اجماع کنن.

جهانگیری که از ابتدا به عنوان پوششی و تبیین کارهای دولتی به انتخابات پا گداشت و تایید صلاحیت ایشان بیشتر شبیه یک کار احساسی بود
هاشمی طبا هم که خودش گویا باور نمی کرده تایید شود ولذا برنامه درستی ندارد و حتما تا روز آخر می ماند ولی کناره گیری نمی کند
قالیباف و رییسی احتمالا بنا به نظر سنجی ها عمل کنند و در روزهای آخر به نفع دیگری کنار بروند
میر سلیم که با دور زدن جمنا ثبت نام کرد فقط حضورش به شکست آرا کمک می کند و تا روزهای آخر می ماند

به نظر حقیر رقابت اصلی میان روحانی ، رییسی و قالیباف است
و مهم ترین بحث و چالش میان آنها اقتصاد و برجام و عملکرد دولت در مناطرات خواهد بود
اینکه شخصی به نفع شخص دیگر کنار برود را واقعا باید پس از سه مناظره دید زیرا هر رقیبی باالا خره فرصت ریاست جمهوری را تا آخرین لحظه دنبال خواهد کرد و روزهای آخر و تبلیغات آنهاست که معلوم می کند که آیا کسی خواهد رفت یا خیر