سی دو سالمه، تحصیلات هم دارم، یه آدم صبور آرام خوش اخلاقیم هستم، حتی به اذعان تمام اطرافیانم. چون اهل هیچ برنامه ای نبودم (باوجود اینکه دور از خانواده مجردیم زندگی میکنم) خیلی دلم میخواد ازدواج کنم و یه همدم داشته باشم اما میترسم چون امنیت شغلی ندارم و پشتوانه ای هم ندارم.
نمیدونم راهی پیش گرفتم درسته یا نه؟ بعدها پشیمون میشم یا نه؟ اما میدونم به سختی دارم تحمل میکنم
داشتن مسکن و یک درآمد برای خوراک، پوشاک و سفر جز نیازهای اولیه هر بشری هست که تابع اقتصاد و پول است تا اینها تامین نشوند ما تو همه چیز عقب افتاده باقی می مونیم.فقر خیلی از بدبیخت هارو با خودش میاره، بدون داشتن این حداقل ها ازدواج دیوانگی هست!
والله دلیل اقتصادی شاید یک قسمت از دلایل باشه ولی همکاران من هم شغل مناسب- درآمد کافی و خانه ملکی دارند ولی حاضر به ازدواج نیستند که علت آن خوشگذرانی و شیوع ازدواج موقت و روابط خارج از قانون در جوانان است به غیر از مسائل مالی و توقعات بالا و درآمدهای پائین یک مشکل جدی و اساسی دیگر عدم وجود راهکار مناسب برای همسریابی است 
دختره از من که خواستگارش بودم خونه بالا شهر میخواست. اون موقع ها نداشتم. هفته بعد با چند تا پسر سوسول بیکار و بی عار دیدمشون توی کافی شاپ ! با یکیشون خیلی تو سر و کله هم میزدن و خوشحال بودن. به کار همون پسرا میومد !!!! برای فرزند پسرم دوسال است هرچه تلاش میکنیم کسی حاضر به ازدواج نمی شود او خانه دارد اتومبیل هم دارد شاغل است ولی چون در کارخانه ای بصورت قرار دادی کار می کند خانواده ها ایراد می گیرند پاسخ ها
ناشناس
| 
| ۱۵:۳۲ - ۱۳۹۶/۰۲/۱۳
شما دوست عزیز کاملا درست می گوئیدمردم ظاهر قضیه را می بینند
مشکل ازدواج فقط هم اقتصاد نیست
متاسفانه ریشه فرهنگی اجتماعی هم دارد
انتظارات خانواده ها خیلی بالا است
خانواده دخترها ایرادات زیادی می گیرند
شاید تا حدودی حق داشته باشند که به کسی به راحتی اعتماد نکنند
ولی بی اعتمادی و ترس در بین مردم موج میزند و از عاقبت فرزدشان می ترسند لذا میخواهند تا جایی که میشود محکم کاری کنند
علت طلاق توقعات بالای خانواده ها و ناتوانی جوانان به ویژه پسران در برآورده کردن توقعات خانواده های همسر است.
توقعات بیجا ی طرفین پسر ها فکر میکنند شاهزاده ادوارد هستند و دخترا فکر میکنند الیزابت تیلور
نسل امروز بخوبی میدانند فقط چند دهه زنده هستند و باید بخوبی از عمرشان استفاده کنند و عمرشان را با پروار بندی فرزندان هدر نمیدهند
سنت شکنی و عبور از سنت که در زندگی حتما باید ازدواج صورت گیرد
دیگر کسی از فشار اطرافیان به اجبار با کسی ازدواج نمیکند