تعداد تعطیلات در ایران زیاد نیست. در مقایسه با کشورری مثل آلمان که در آن 121 روز تعطیلی( 104 روز شنبه و یکشنبه ) در آن وجود دارد در مقابل ایران که 78 روز تعطیلی ( 52 روز جمعه) دارد نشان میدهد که تعداد تعطیلات در ایران زیاد نیست بلکه موضوع توزیع تعطیلات است که این نابسامانی را در روزهایی که دو یا سه روز پشت هم تعطیل هستند به وجود میاورد.
اگر در ایران هم به طور رسمی 5 شنبه و جمعه ها تعطیل میشد ( که البته به نظر من اگر جمعه و شنبه تعطیل بشود بهتر است) اولا توزیع مناسب سفر در کل سال مقدور بود ( حتی برای خانواده هایی که فرزند مدرسه ای دارند) و ثانیا مشکلات جانبی سفر و تصادفات به میزان قابل قبولی کاهش پیدا میکرد.
عوامل یجاد این سونامی عبارتند از :
1 - بی تفاوتی نمایندگان استان به تاخیر در تامین اعتبار و اتمام پروژه های تعریض جاده های شمال به تهران
2 - بی تفاوتی کلیه نمایندگان مجلس به این معضل که مربوط به همه کشور هست ولیکن نمایندگان استانهای دیگر خود را بری از این موضوع میدانند .
3 - سستی و بی حالی مسئولین و دست اندرکاران استان و بی توجهی به این موضوع . صرفاً در زمان بحران مصاحبه هایی صورت میگیرد و بعد فراموش میشود .
4 - عدم رعایت قوانین رانندگی توسط رانندگان که دیگر این موضوع را باید جزئ فرهنگ غنی خود بدانیم ! و راه درمانی ندارد .
5 - ارزانی و در دسترس بودن امکانات اولیه و معمولی برای همه اقشار جامعه در ارتباط با مسائل اقتصادی و اجتماعی خصوصاً برای پایتخت نشینان .
متاسفانه بیش از بیست سال از شروع طرح تعریض جاده هراز گذشته و هنوز تا پایان طرح سالها زمان لازم است .
اقا جون اون هر کسی که دوست دارید بگید پنجشنبه ها رو تعطیل کنن بخدا مردم عادی خبر ندارند که بخاطر این تعطیل نبودن پنج شنبه ها چه هزینه هایی رو پرداخت میکنند مثلا همه کارمندان روز پنج شنبه ها عملا نیمه تعطیلن و چه قدر هزینه گرمایش و سرمایش ادارات میشه
اینکه مسافر میاد شمال فکر نمی کنم معضل باشه، فرصت هست که مسئولین عزیزدنبال سوزوندنش هستن
برنامه ریزی باید قبل از تعطیلان انجام بشه، تجربه هم که کم نیست تقریبا تو هر تعطیلات میشه ایده ها رو تست کرد تا اینجور مواقع زمان با ارزش مردم هدر نره
بله موافقم که با برنامه ریزی بشه که مردم از جاهای دیگه هم بتونن دیدن کنن،اما با برنامه ریزی میشه(همونکه نداریم الان تو شمال) نه تعطیلات دو روزه آخر هفته
مشکل از عدم رعایت مردم (رانندگان پراید) شروع میشه.
وقتی کل ماشینها دارند باسرعت 50-60 کیلومتر پشت سر هم حرکت میکنند به یکباره ماشینی شروع به خارج شدن از خط و سبقت گرفتن میشه بلا درنگ 40-50 ماشنین دیگر شروع میکنند ظرف 5 دقیقه راه بند می آید چون مسیر حرکت ماشینهای روبرو بسته میشه. کار بجایی میکشه علاوه بر مسیر خاکی سمت حرکت مسیر خاکی مقابل هم مملو از پراید میشه.
فقط بحث نداشتن فرهنگ رانندگی همین و بس...
راه دیگرش هم یک طرفه کردن کامل مسیرهای هراز مثل چالوس است به سمت شمال. جالبه وقتی به پلیس هم اعتراض میکنی میگن کدامشان را جریمه کنم. می ایستند و نگاه میکنند.
بحث تعریض جاده ها سودی ندارد چرا که اگر جاده تهران شمال ده بانده هم باشد مهم این است که خیابان های شهر های شمالی کشش ورود این همه خودرو را ندارد. به جای جاده تهران شمال خیلی خیلی بهتر بود یک قطار سریع السیر بین تهران و چالوس که بیشترین ورودی خودرو را دارد احداث میشد که مسافران را کمتر از یک ساعت به چالوس برساند و مردم تشویق میشدن بدون خودرو برن شمال و خیالشونم راحت بود که راه کوتاهه و سرعت قطار بالا هست . اینجوری بحث ترافیک حل میشد و رونق مشاغل مربوط به حمل و نقل مسافر در شهرهای شمالی هم افزایش پیدا میکرد . در مرحله دوم باید مدیریت در بخش گردشگری وارد عمل بشه و به جز شمال کشور جاهایی که امکان داره مورد توجه گردشگران قرار بگیره رو شناسایی کنن و برای جذب گردشگر روی اونجاها کار کنن.