من در کارخونه ای کار میکنم که دو تا مدیر عامل و مدیر کارخونه در عرض دو سال توسط هیئت مدیره عوض شدن،دو سه سالی که با مدیرت اولی کار میکردیم،همیشه حقوق ها به موقع و سر وقت پرداخت میشد و از اضافه کاریهامون چیزی کم نمیشد و کارگرا با جون و دل تلاش میکردن،ولی متاسفانه از وقتی مدیریت دوم مشغول بکار شده،حقوقهای سروقت به صورت پراکنده و خرد خرد پرداخت میشه و اضافه کاری پرسنل با یه قوانین من درآوری کم و کسر میشه و همین قضییه باعث شده پرسنل تمایلی به کار نداشته باشن و از زیر کار در برن و خوب کار نکنن که نتیجه اش شده کاهش فروش و عودت محصول،رفتار صیحیح کارفرما و پایبندی کارفرما نسبت به قراردادی که با کارگر میبنده نتیجه مستقیمی با انگیزه کاری کارگر داره
من حدود 20 سال مسئول یک کارگاه فنی تولیدی 70-80 نفری بودم تعجب می کنم از ارائه طریق سیستیم استاد و شاگردی این استاد عزیز دانشگاهی.
استاد محترم: بعوض اینکه روشهای جدید و کارآمد بروز دنیا را برای اداره یک کارگاه صنعتی ارائه دهید ما را به روش کاری 50-60 سال پیش بر می گردونی. هروقت امکان باز گشت به فرهنگ واعتقادات و باور ها و روش های زندگی و ابزار های صنعتی50-60 سال پیش مقدور
شود آنوقت سیستیم استاد و شاگردی هم قابل برگشت است.هر وقت چکش ها و پرس های 50-60 تنی برچیده شد آنوقت چکش و سندان و استاد شاگردی به رونق می افتد.
این حرف واقعا از یک استاد دانشگاه که می بایست بتواند راهکارهای نو و خلاقانه برای برون رفت مشکلات اجتماعی، اقتصادی و نظایر آن در تخصص ایشان بدهند بعید است.
به این دلایل:
1-نظام استاد و شاگردی مربوط به زمانی بوده است که مردم اکثرا خویش فرما بوده اند و حرفه ای که داشته اند و راز آن، نانوشته بوده و از سینه ایشان فراتر نمیرفته. یعنی در کشور خود ما قبل از زمان آمدن رضا شاه پهلوی و تاسیس کارخانه ها و تقریبا صنعتی شدن کشور
2- و البته نظام استاد شاگردی در صنعت هم وارد شد، اما نه با رویکرد مورد نظر جناب استاد دانشگاه، بلکه در هر رشته و گرایش کاری در صنعت و ادارات، افراد متخصص همان رشته، نو واردان را زیر پر و بال گرفته و آنها را با وظایفشان آشنا می کنند، حتی در همین کارخانه چسب هل هم می بایست همین روال برقرار باشد.
3- بقیه را هم به جناب استاد تخفیف می دهم و ایشان را توصیه میکنم به خدا ترسی و دادن ایده هایی که واقعا راهکار برون رفت جامعه و کشور از این مشکل باشد، نه راهکارهایی که فقط منفعت گروه های خاص در آن هست
مدیر کارخانه کارگران را با زورگیری و تهدید و ارعاب برده کار کنند؟ بیگاری برده؟ خوب خودشان رفته اند با میل و حتما زمان رفتن سر کار قوانین برایشان تشریح شده.هر جایی بک قوانین کلی دارد که از قوانین کار جامعه پیروی میکند.مثل بیمه دستمزد سختی کار و ... . خوب اگر طرف برایش زور است که مثلا طبق خبرهایی که خواندیم در همین تاب
چرا یک طرفه قاضی می روید:
1- در ژاپن همه افراد حس می کنند در ثروت کشور سهیم هستند و حقوقهای نجومی و اختلاس وجود ندارد.
2- در ان کشور هر فرد کوشا و با لیاقتی به پیشرفت می رسد و باند بازی و زیر ابزنی و فساد نیست.
هیج جای دنیا کارگر و کارمند تنبل تر و پرتوقع تر از ایران وجود نداره !
عین واقعیت و علت اصلی اینه :
"در فرهنگ حاکم، نه تنها کار زیاد و دقیق ارزش محسوب نمی شود، بلکه از زیر کار فرار کردن و اصطلاحاً دور زدن مدیر بالادستی، ارزش و نشانه ای از زرنگی کارگر یا کارمند است؛ ارزشی خنده دار و تأسف بار که هیچ سطحی برای آن نمی توان متصور شد "