سوال اول : دوست داشتم با امام باشم ولی لیاقتشو ندارم.
سوال دوم: متاسفانه موردی برام پیش اومده که الان پشیمانی برام مونده. من خودم ظلمی کردم (حق ناس بدی گردنمه) و بعد هم خانواده ام ازین ظلم حمایت کردند. من هم یا سکوت کردم یا با خانوادم در این ظلم دوباره و مضاعف تر همراهی کردم. در حق کسی که بهم کلی لطف و محبت داشت. بشدت پشیمونم ولی دیگر کاری ازم برنیومد. سعی کردم حلالیت بگیرم ولی نبخشید و اروم رد شد. از کسی شنیدم تا مدتها افسرده بود و برخی مواقع هم بی صدا بغضشو خورده. میدونم بد کردم و این روسیاهی همیشه با من هست. کاش میشد جبران کنم.
من نمی دونم سال ۶۱ در کدام اردوگاه بودم.اما وضع الان خودم که می بینم توان مقابله رودرروبا ظلم ندارم.اکثرا سکوت می کنم.و توان ابراز عقیده ندارم.اما ادم بدی هم نیستم.باطنا طرفدار راه راست هستم.پس من جزء تماشاچیان بودم که می دانستم امام حق هست ولی توان جنگ نداشتم.چه بسا در خفا اشک هم می ریختم.مردم اون دوران در امتحان سختی بودند.
ما که آن موقع نبوودیم و نمیدانیم موضوع چه بوده است . ولی آگر در این زمان بود من حتما به طرفی می پیوستم که وجد ندارد و نمی تواند در برابر این همه تبلیغاتکاری اجام دهد می رفتم .تو این چهل سال آنقدر نا مردمی دیده ام که اگر آنها بگویند ماست سفید است من می گو یم نه ماست سیاه است.
اکثرا در سپاه یزید میبودیم حتی خود من، ما انسان هایی لذت گرا هستیم وقتی صحبت ازکشته شدن باشد خیلی چیزها تغییر میکند... چامعه ی ما پر از شعار هست ولی اعتقاد قلبی خیلی کم است و تصدیق این گفتار حال روز الان ایران ماست..
ما امام حسین رو خیلی دوست دارم.اما هین فقط در حد کلامه. عملا کاری در پیرو مکتبش انجام نمیدیم. سخت نیست رشوه هایی که از مردم میگیرم یا نگاه بد که فبها، فحشا ،رانت و ... که متاسفانه در دنیا درین شاخصها هم جزو صدرنشین ها هستیم اینها تمام زندگی کنونی ما رو اشغال کرده. اگر اینها رو تونستیم راحت کنار بذاریم یعنی یزید رو گذاشتیم کنار. الان هم یزید هست و در دلمونه .خیلی مونده تا به مرتبه ای از یاران امام حسین برسیم. خیلی... اگر دلمون پاک شد ازین نفسانیات اونوقت میتونیم خودمون رو از یارانش ببینیم...خودم رو هم جزو سکوت کنندگان میبینم ولی تلاش میکنم به صفاتی برسم از یارانش بشم..
همین امروز درباره میزان فساد در ایران نوشتید.در روز عاشورا هم امام به لشکر عمرسعد گفت اینکه حرف من در شما اثر نمی کنه به خاطر این هست که حرام خوردید پس با این دو موضوع مشخص میشه در کدوم لشکر عضو هستیم چون خوردن مال حرام برای ما عادی شده
ایستادن درمقابل ظلم اول شناخت وبعد دل شیرمی خواد اگه این زمانه روحساب کنیم خیلی جاها ظلم میشه وما رومونو برمی گردونیم مثال کوچک شهرداری چاله وچوله رو درست نمی کنه ولی عوارض میگیره یا میری ادارات دولتی اونقدر امروزفردا می کنن اخرش رشوه میدی درنتیجه همون بهتر که ادای حسینی بودن رو درآریم وبس
مصداق واقعی یزید و دارو دسته اش امروزه داعش است هنوز هم دیر نیست اگر واقعا میخواهید خود را بسنجید همین حالا اگر به جنگ داعش بروید در ان زمان هم مطمئنا در صف یاران امام حسین می ایستادید
پاسخ ها
ناشناس
||
۲۳:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۷/۰۹
بخدا بارها و بارها به این و اون سپردم که برم سوریه اما نشد که نشد
مطمئنم خیلی ها هم مثل من بودن
سوال دوم: متاسفانه موردی برام پیش اومده که الان پشیمانی برام مونده. من خودم ظلمی کردم (حق ناس بدی گردنمه) و بعد هم خانواده ام ازین ظلم حمایت کردند. من هم یا سکوت کردم یا با خانوادم در این ظلم دوباره و مضاعف تر همراهی کردم. در حق کسی که بهم کلی لطف و محبت داشت. بشدت پشیمونم ولی دیگر کاری ازم برنیومد. سعی کردم حلالیت بگیرم ولی نبخشید و اروم رد شد. از کسی شنیدم تا مدتها افسرده بود و برخی مواقع هم بی صدا بغضشو خورده. میدونم بد کردم و این روسیاهی همیشه با من هست. کاش میشد جبران کنم.