بالاخره امریکا یک قدرت بزرگ و نهار نشدنی است.هیچ کشوری قطع رابطه با امریکا را ترجیخ نمی دهند و دنبال ایران بیاید.همه کشوری اروپایی و غربی و عربی و چین و روسیه و . ..دنبال منافع ملی خود از این تشنج هستتد....
در اینکه امریکا تمایلی به دیدن یک ایران قدرتمند ندارد شکی نیست . امریکا تحمل عربستان قدرتمند را نیز ندارد اما اینها دلیلی بر چگونگی انقلاب در ایران نیست . انقلاب ایران محصول یک فرایند بود که نقطه شروع ان مشروطیت بود و دیر یا زود حکومت سلطنتی سقوط می کرد منتها امریکا باید انتخاب می کرد که شاهد یک ایران تحت نفوذ شوروی باشد به دلیل قدرت نیروهای چپ یا یک حکومت ملی مذهبی و امریکا دومی را ترجیح داد .
تحلیل واقع بینانه ای بود باید یه فکر اساسی برای مقابله با توطئه های بیشمارشان برای ضربه زدن به کشورمان بکنیم آنها از بزرگی و قدرت مردم ما تاریخ و تمدن پیشین ما می ترسند و همیشه به بهانه های مختلف ما را هدف تحریم ها و آماج حملات رسانه ای شان قرار می دهند هدفشان ضعیف کردن ایران است به جوانان کشورمان آگاهی لازم داده شود حس میهن پرستی وحدت و همدلی در آنها تقویت شود
بعد از قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر بین ایران و عراق، اون لابی که در آمریکا سعی میکرد شاه تا دندان بتواند از آمریکا سلاح بخرد و کمک میکرد که مدرنترین تسلیحات بدون هیچ گونه مانعی به طرف ایران سرازیر بشود تصمیم میگیرد که بطور ۱۸۰ درجه جلوی این جریان را بگیرد. کول برنامه فروش شگفت آور تسلیحات مثل اف-۱۴ به ایران بخاطر اون بود که با عراق وارد یک جنگ تمام عیار بشود و بزرگترین و قویترین دشمن اسرائیل را از سر راهش بردارد. ولی هنگامی که شاه ایران و صدام هر دو از جنگ دوری کردند و حتا قرارداد صلح امضا کردن این نقش نه نقش بر آب شد حتا به یک تهدید بالقوه نیز تبدیل شد چون حالا هم ایران و هم عراق هر دو به صورت به سمت هستهای شدن هم میرفتند که این اصلا چیزی نبود که آمریکا، عربستان و اسرائیل میخواستند. از آن مقطع ببعد روابط آمریکا با ایران بسیار سرد شد و با کمک
لازم به تذکر هست که اینجا فقط زدن شاه مهم نبود...متاسفانه ما جهان سومیها در تحلیلها کاملا شخص محور هستیم...بلکه مرخصی کردن کل برنامه هستهای ایران، نابودی ارتش و سازمان دفاعی ایران و ضربه زدن به پیشرفت اقتصادی ایران بود که با آغاز جنگ ایران و عراق به تمامی این اهداف رسیدند. باید به یاد داشته باشیم که هم ایران و هم عراق فقط چند ماه تا رسیدن به اولین راکتور هستهای خود بودند...عراق که خودتون بهتر میبینید که چطوری شده و اگر ایران نبود شاید الان عراقی هم نبود و در مورد ایران بیش از ۳۰ سال و شاید هم بیشتر شروع کار اولین راکتور هستهای به تعویق افتاد.
به یاد داشته باشیم که بعد از سال ۱۹۷۵ حتا فروش تسلیحات آمریکایی به ایران با مشکلات زیادی روبرو شد. بطور مثال تمامی پروژههایی که قبلا آمریکاییها آنها را امضا کرده بودند با تغیرات زیادی در قیمت روبرو شد و پروژهها از ۲۵% تا ۲۰۰% بطور ناگهانی افزایش پیدا کردن که این کاملا نشون میداد که آمریکاییها و بعضی از لابییهای پور نفوذ در آنجا میخواستن جیب ایران خالی بشه تا ایران این پروژههای نظامی را کنسل کند. شاه ایران از این شرایط به شدت ناراضی بود و حتا در بعضی از ملاقاتهای خود با آمریکاییها با لحن تندی با آنها صحبت میکرد و میپرسید چطور میشود قراردادی که ۱-۲ سال هست امضا شده حالا ۱۰۰% گرانتر میشه. از همین رو شاه ایران بد از قرارداد صلح با عراق و بازیهای آمریکا یواش یواش رو کرد به شوروی و کشورهای شرقی برای خریدهای تسلیحاتی خود، مخصوصا بعد از اینکه قرار فروش اواکس به ایران را آمریکاییها لغو کردند. شاه پیبرد که با پول کمتر میتواند سلاحهای خوبی از بولوک شرق بخرد و در ضمن خواهد توانست که حتا بعضی از تسلیحات را که غرب به ایران نمیدهد را از شرق خریداری کند.
تحلیل خوبی نیست.هیچ کشوری ذاتا دشمن ایران نیست.رفتار هر کشوری موجب دوستی و دشمنی دیگران می شود.ولی رفتار عاقلانه و مطابق واقعیت ها برای پیشرفت هر کشوری ضروری است و رفتار رویاپردازانه و ایدوئولوژیک و این که ایران بخواهد کلا امریکا را از خاورمیانه بیرون کند در حالی که اعراب حتی با اسراییل هم هم پیمان شده اندفقط منابع کشور را حدر می دهد و در نهایت به جایی هم نمی رسد