خداوند غصب كرده بخاطر دزدي ورانت وچپاول وتبعيض در مملكت شيعه

هر روز اخبار ناامید کننده، هر روز این جمله که دیروز بهتر از امروز بود. هر روز حسرت چیزهایی که از دست رفت و تاسف برای چیزهایی که دارن از بین میرن. هر روز غصه خوردن برای ایران و مردمش که دیگه با غارتهایی که شده نه ایران ثروتمند هست و نه مردمش. دیگه نمیدونم ما مردم باید چه کار کنیم؟ چه کار کنیم که ایران رو نجات بدیم. چه کار کنیم که حتی از همین کشورهای اطراف هم عقب نمونیم؟ این ضرب المثل که چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است رو چرا مسئولان نمیشنون؟ چرا واقعا؟ چرا؟ مگه اینها ایرانی نیستن؟ مگه مسلمان نیستن؟ مگه انسان نیستن؟ چرا اینقدر فقر باید باشه. به خدا همین جوری پیش بره معلوم نیست به کجا خواهیم رسید.

فلات مرکزی هم خشک شده
بهترین و مرغوب ترین زمینهای کشاورزی اطراف زاینده رود از بین رفت
انوقت تلوزیون قم را نشون میده دارن تو شوره زارها کشت میکنن

تقصیر دولت تدبیر است ، اگر دولت تد ایکی یا تدبش بود ، تسلیم نمی شد!

اقاي تبابناك اي كاش براي محققين ايراني هم ارزش قائل بوديند من طرحي دادم كه هم درياچه اروميه و هم اقليم خشك ايران نجات پيدا مي كرد و هم آلودگي شهر تهران تا حدودي رفع مي شد. اين طرح را اكر يك محقق غربي مي داد شما آن را حلوا حلوا مي كرديد.
اگر دلتان براي اقليم ايران مي سوزد اجازه دهيد من مستندات و مدارك خود را ارائه كنم جداي از عملي بودن يا نبودن اين طرح، وظيفه شما ارتباط بين محققين ومسولين مي باشد. تلفن من 09133257855
خلاصه طرح اين است
چگونه مي توان آلودگي شهر تهران را بر طرف كرد
اين جانب دكتر حميد شفيع زاده در سال 78 طرحي را مبني بر باروري ابرها به روشي خاص به غير از روش هاي معمول مطرح نمودم كه علاوه بر بارور كردن ابر ها مي توان با اين روش موجب حركت توده هواي آلوده بر روي شهر تهران شد.اين طرح در روزنامه كيهان 14 شهريور 1378 چاپ شد وحتي دفتر رياست جمهوري پيگير اين قضيه شد.
خلاصه اين طرح اين است كه با گرم كردن مقدار زيادي از توده هواي شمال رشته كوه البرز بوسيله مشعل هاي بزرگ گاز يا با استفاده از گاز NOكه در هنگام تركيب با قطرات آب موجب ايجاد گرما مي شود مي تواند ايجاد حركت توده كوچكي از هوا در جبهه هاي هوا شده،يا در واقع موجب ايجاد باد در سطح وسيعي مثلا شهر تهرا ن به روش مصنوعي شد. از آنجاي كه توده هواي گرم شده هم موجب بارور شدن و هم موجب حركت ابرهاي باران آورد از رشته كوه هاي بلند البرز شده وسپس پس از گذشتن از كوه انر‍ژ‍ي گرماي خود را از دست داده وابرها به طرف پايين سر خورده وموجب باران هاي سيل آسا يا حداقل ايجاد باد در فلات جنوبي رشته كوه البرز شد كه حداقل اگر ايجاد بارندگي نكند موجب رفع آلودگي هاي شهر هاي اين منطقه از جمله تهران مي شود. در واقع ما با اين روش هرگاه خواستيم مي توانيم بر فراز شهر تهران ايجا باد نمايم.
ما جلساتي با بعضي از كارشناسان به در خواست دفتر رياست جمهوري داشتيم ، مهمترين ايرادي كه مي گرفتند اين بود كه توده هاي هوا انقدر عظيم هستند كه نمي شود آن را گرم كرد.جواب من اين است كه ما قرار نيست يك جبهه هواي بزرگ كه اندازه آن گاهي از يك كشور هم بزرگ تر است را گرم كنيم بلكه ما تكه كوچكي از توده هاي مبحوس شده در منطقه كوهستاني را چند درجه گرم مي كنيم.ايا روش باروري ابرها كه امروزه با هواپيما انجام مي شود تمام يك جبهه هوا را تحت تاثير قرار مي دهد يا اندازه بسيار كوچكي از آن را. پس قرار نيست ما يك جبهه هواي بزرگ را گرم كنيم بلكه مجددا تاكيد مي كنم در اين روش اندازه كوچكي از توده هوا گرم مي شود.
خوشبختانه در ايران گاز بسيار است وما اگر بتوانيم خوب عمل كنيم با محاسبات من چندين رودخانه شبيه رودخانه زاينده رود از رشته كوه هاي البرز به طرف دشت هاي خشك جنوب تهرا ن وقم جاري مي شود.
با اين روش باران هاي كه بر روي درياي خزر مي بارد را مي توان به داخل فلات ايران هدايت كرد .بهترين جا براي اين كارغرب استان تهران واستان سمنان وقزوين مي باشد زيرا رشته كوه در آنجا پهناي مناسبي براي اين كار دارند.

یک زمانی بود یک بنده خدایی می گفت که فقط با فقه نمیشه مملکت داری کرد
انگار راست میگفت !!!

این هشدار را کارشناسان سال ۶۰ دادند و گفتند که به علت منابع ابی محدود استراتژی ما باید توسعه صنعتی باشد نه کشاورزی که متاسفانه به حرفشان توجه نشد و نفهم خطاب شدند

اگر قاطعانه جلو برداشت آب از چاههای غیر مجاز گرفته شود، الگوی کشاورزی ارومیه از نظر نوع کشت به روال سابق بد گشته و از روش های آبیاری مدرن با کمک مادی دولت استفاده شود، و سهم دریاچه از آب سد ها بی کم و کاست داده شود میتوان از چنین فاجعه ای جلو گیری کرد وگرنه نه تنها ارومیه بلکه استانهای دیگر نیز در معرض بیابانی شدن قرار خواهند گرفت. البته تغییر سیستم آبیاری کشاورزی در مناطق دیگر ایران نیز برای جلوگیری از فجایع محیط زیستی فراگیری که داریم مد نظر مدیریت آب در کشور باشد.

چوبشو میخوریم .منتظر بمانیم...

اوایل سالهای دهه هشتاد با تجربه جدیدی مواجه شدم و آن هم اجاره چاه آب بود. سالی بین 800 میلیون تا 1.5 میلیارد این چاه ها را کسانی که امتیاز آن را گرفته بودند اجاره میدادند. زمانی که اعتراض کردم به تمسخر گرفته شدم. امسال که به همان شهر مراجعه کردم دیگر نه از چاه خبری بود و نه از درخت و باغ.
این امر در اطراف دریاچه ارومیه و بخصوص استان کرمان به وفور دیده میشود و ناشی از دیدن جلوی پای خودمان است. دیدن پولهای آنچنانی چنان کورشان کرده که فرزندان و نواده خود را نمی بینند.
متاسفانه عزم جدی هم در برخورد با این مسائل دیده نشده و نخواهد شد. بد نیست تابناک بررسی دقیقی در این مورد انجام داده و اطلاع رسانی انجام بدهد تا بدانیم خودمان در حال خشکانده ریشه های اقامت خود هستیم.