سلام، فکر میکنید به وضعیت پژوهشگاه شیمی ومهندسی شیمی هم بکنید. آقای رییس پژوهشگاه را مثل کلاس درس رو اتومات گذاشته است. تشریف بیاورید واقعیت را از نزدیک ببینید .
نالیدن رو رها کنید راه حل اراعه بدید.
به نظر من مثل گرجستان هر چی داریم و داشتیم رو پاک کنیم به یک پیمانکار سویسی بگیرم قوانین و ساز و کار سویس رو برامون بنویسه و اجرایی کنه
درغرب شرايط به گونه اى است كه كار مستقل تقريبا پيدا نمى شود وفارغ التحصيل ها بايد بروند نزد ديگران براى خود كار پيدا كنند ضمن اينكه مبالغ معتنابهى بابت وامهاى دانشجويى بدهى غير قابل اسقاط دارند دانشجويان خدارا شكر كنند كه امكان كاركردن بصورت مستقل هنوز دركشور وجود دارد وبدهى وام دانشجويى هم ندارند وضع دنيا اينطور شده
هرچند امیدی ندارم ولی اینجا هم میگم، کاش وزارت علوم یه سری بازرس نامحسوس به دانشگاهها میفرستاد و از دانشجویان، اساتید و فارغ التحصیلان دانشگاهها در مورد عملکرد مسئولین دانشگاهها نظر سنجی میکرد؛ برای مثال میگم دانشگاه ارومیه گذاشتن رو مد خودگردان؛ اهمیتی به وضع رفاهی و اموزشی دانشجویان نمیدن هر اتفاقی هم میافته با سیاسی بازی پشت مسئولان استانی قایم میشن.
برای تعمیردرب ساده یکی ازاتاق های خانه سه روزدریک کلانشهرمی دویدم هیچ نجاری قبول نمیکردبرای تعمیرسیم کشی برق منزل همینطورو...کارهای زیادی وجودداردکارکن وجودنداردهمه دانشجوشده اند.یکی ازدانشجویان عزیزکه با یکی ازسهمیه های متعددموجود(مناطق محروم ومناطق زلزله زده و...)دررشته ای دشواردردانشگاه قبول شده وقادربه اخذواحددرسی درموعدمقتضی نبودمی گفت سهمیه برای چیه اگرسهمیه نبودمن الآن یک مقنی بودم بادرآمدخوب...سهمیه وسوسه ام کرد...اگرمی خواهندبه محرومین و...کمکی کنندباتربیت معلمان شایسته واختصاص بودجه مکفی استعدادهای علمی محروم ومستضعف را ارتقا دهندنه مقنی رابفرستندمهندسی شیمی بخونه...ریشه همه مشکلات ما مدیران سطحی نگروتدابیرعجیبشان است...
در حال حاضر که دانشگاه دولتی در چهره رقیب دانشگاه آزاد درآمده است کافیست که سری به دفترچه انتخاب رشته دانشگاههای دولتی بزنید و با انبوه رشته های بدون کنکور و با عنوان پذیرش با سوابق روبرو شوید. نتیجه آن هرج و مرج در دانشگاه و ورود دانشجویان غیر مرتبط در رشته ها خواهد بود که گریبان اساتید را گرفته است. این موضوع حتی در مقطع کاردانی به کارشناسی هم اتفاق می افتد. سیاستگذاران وزارت علوم یا خواب هستند یا خودشان را به خواب زده اند.
وزارت علوم نه تنها در تربیت دانشجوها به دلیل چوب حراج زدن به مدارک با جذب بدون کنکور حتی در دانشگاههای دولتی باخته است، علاوه بر آن در تربیت اساتید نیز قافیه را باخته است . امروزه در دانشگاه ها اساتید دانشجویان تحصیلات تکمیلی را برای چاپ مقاله استثمار کرده و خود کوچکترین تحقیقی انجام نمی دهند و خود بنده مقالاتی شده اند که تقریبا هیچ ارزش علمی ندارد. بنده به عنوان استاد دانشگاه دولتی عرض می کنم. در این مورد نیز سیاستهای وزارت علوم اساتید را به این سمت میراند. گویی در این مملکت چیزی نیست که نتوان آن را در ترازو قرار داد و وزن نمود یا تعداد آن را شمرد . عمق و محتوا بی معنی است حتی در علم.